اشاره- سخنی با وزیر مسکن
بذل و بخشش زمینهای دولتی با چه هدفی؟
دیروز در خبرها آمده بود علی نیکزاد وزیر مسکن تصمیم گرفته به کارمندان دولت در قالب گروههای ۳ تا ۴ نفره، زمین ۹۹ ساله واگذار کند.
فرید قدیری
دیروز در خبرها آمده بود علی نیکزاد وزیر مسکن تصمیم گرفته به کارمندان دولت در قالب گروههای ۳ تا ۴ نفره، زمین ۹۹ ساله واگذار کند.
مهندس نیکزاد حدود دو سه هفته پیشتر نیز اعلام کرده بود خبرنگاران و هنرمندان میتوانند در گروههای چند نفری به وزارت مسکن مراجعه کنند و زمین ۹۹ ساله دریافت کنند.
مقام ارشد دولت در بخش مسکن، همچنین در جریان سفر به استانهای مختلف به محض مواجهه با افرادی که مشکل تامین مسکن دارند و از او طلب کمک میکنند، میگوید با اقوام یا دوستان خود به گروههای ۳ نفره تبدیل شوند تا قطعه زمین ۱۵۰ متر مربعی بهصورت رایگان و اجاره ۹۹ ساله به آنها داده شود.
آنچه از دو ماه فعالیت علی نیکزاد وزیر جدید مسکن میتوان برداشت کرد، حکم نانوشتهای است که رییس دولت به او داده تا از طریق آن، فقط و فقط بر روی طرح مسکن مهر متمرکز شود و هر طور شده این طرح ملی را به سرانجام برساند.
سفرهای دوبار در هفتهای که نیکزاد انجام میدهد و اختیارات تام وزیر مسکن در جلسات استانداریها که باعث شده حتی او برای تامین آب و برق زمینهای ۹۹ ساله از وزیر نیرو بودجه مخصوص بگیرد همه و همه نشان میدهد فعلا نه انبوهساز، نه بافت فرسوده و نه هیچ چیز دیگر جز مسکن مهر اولویت دولت نیست.
به نظر میرسد همه ابتکار دولت نهم و متاسفانه دولت دهم در بخش تامین مسکن، به یک موضوع آن هم واگذاری «زمین خام» ختم شده است. سیاست واگذاری زمینهای دولتی به مردم اگرچه ممکن است به ظاهر مقدمهای برای صاحبخانه شدن باشد؛ اما شرایط و موقعیت زمینها از یک سو و همچنین ناهماهنگی مالی و فکری گروههای دریافت کننده
زمین از سوی دیگر، احتمال اینکه در آیندهای نزدیک کشور را با چالشی بنام «بیارزشی زمینهای دولتی» مواجه کند، افزایش میدهد.
بد نیست قبل از اینکه تصمیمات دیگری برای واگذاری بیشتر زمینهای ۹۹ ساله گرفته شود، آماری درباره «حجم هکتاری» کل زمینهایی که دولت در اختیار دارد اعلام شود تا همه بدانند در نهایت چه تعداد خانوار قرار است صاحب این زمینها شوند.
مهمتر از این، نکاتی است که باید مسوولان درباره تبعات احتمالی و شاید هم قطعی واگذاری بدون حساب و کتاب زمین بدانند. رفتار دو ماهه علی نیکزاد نشان داده بیشاز دیگران به توصیهها توجه میکند.
توصیه اول، باید مشخص شود هدف از بذل و بخششها در موضوع زمینهای ۹۹ ساله چیست؟ آیا دولت میخواهد با این زمینها مردم صاحبخانه شوند؟ احتمالا شخص وزیر مسکن از موقعیت برخی زمینهای ۹۹ ساله در برخی شهرها که در گذشته واگذار شده رضایت ندارد. پس بهتر است قبل از تعیین تکلیف درباره این موضوع، روند واگذاری متوقف شود. اگر مکانیزم به گونهای تعریف شود که حتیالامکان در داخل شهرها زمینها توسط دولت خریداری شده سپس به سازندههای خوشسابقه واگذار شود، احتمال امکان تبدیل آنها به مسکن افزایش خواهد یافت.
توصیه دوم، تا کنون بیشاز یک میلیون نفر زمین ۹۹ ساله دریافت کردهاند و هنوز نزدیک به ۴۰هزار واجد شرایط در صف انتظار زمین هستند پس بهتر است تا زمان تصفیه با متقاضیان، تعهد جدیدتری به مردم داده نشود.
توصیه سوم، چرا این تصور وجود دارد که مردم میتوانند زمین را به مسکن تبدیل کنند؟ آیا اگر شرکتهای خودروساز به جای تحویل خودرو، بیشاز ۱۰۰۰ قطعه به مردم بدهند، مردم میتوانند آنها را به مکانیکی برده و سفارش ساخت یک خودرو را بدهند؟! زمین وقتی با ارزش است که دارندگان آن بلد باشند چگونه بر روی آن کار کنند. به نظر میرسد روال واگذاری زمین به مردم عادی بدون کنترل آنها نسبت به ساختوساز، میتواند چالش جدیدتری را در آینده بهوجود آورد.
توصیه چهارم، بهترین شیوه بهرهبرداری مطلوب از زمینهای ۹۹ ساله، این است که وزارت مسکن سازمانهای مسکن استانها را مامور کند در قالب تفاهمنامهای با انبوهسازان بزرگ، این زمینها را در عرض دوسال به مجتمعهای بزرگ مسکونی تبدیل کند. شیوهای که درحال حاضر در مقیاس خیلی خیلی کوچک در حال انجام است.
ارسال نظر