تحلیل
مقررات ملی و آسیبشناسی وضعیت موجود ساختوساز
این مقاله سعی دارد به آسیبشناسی وضع موجود ساختوساز در کشور با توجه به مقررات ملی بپردازد.
دکتر محسن وفامهر
این مقاله سعی دارد به آسیبشناسی وضع موجود ساختوساز در کشور با توجه به مقررات ملی بپردازد. در این راستا با طرح موضوع عمر ساختمانها در ایران و اشاره به دلایل کاهش طول عمر ساختمانها در مقایسه با ساختمانهای دنیا، به دلایل عدم رعایت استاندارد در مصالح ساختمانی پرداخته میشود. آنگاه به تاثیر کنترل کیفیت مصالح در افزایش عمر ساختمانهای ایران اشاره میشود. سپس عامل جرم بهعنوان یکی از مشکلات ساختمانهای ایران در برابر زلزله مطرح میشود و تاثیر سبکسازی در مصالح مصرفی را گوشزد میکند.
از سوی دیگر به بحث نقل و انتقال مصالح در کارگاهها و نحوه حفاظت و نگهداری از مصالح اشاره میشود، همچنین دلایل اصلی افزایش هزینه در دورریز مصالح ساختمانی و مشکلات و تنگناهای موجود در وضعیت ساختوساز کشور با محوریت آسیبشناسی و مقررات ملی با اتکا به آمار پروندههای عمرانی در سطح کشور مطرح شده و به نتیجهگیری از این موضوع میپردازد.
عمر ساختمانها در ایران
عمر ساختمانها در ایران از عمر ساختمانهای کشورهای پیشرفته بسیار کمتر است. یکی از علل آن مصرف مصالح نامرغوب و غیراستاندارد است. «بسیاری از ساختمانهای مسکونی کشورهای خارجی بیش از ۲۰۰ سال است که بدون تغییر محسوسی از نظر استحکام و زیبایی همچنان مورد استفادهاند.» مسلم است که کیفیت مصالح به کار رفته در ساختمانهای این کشورها بسیار بالا بوده است. ابنیه تاریخی ساخته شده از خشت و آجر در کشور ما بیش از هزار سال است که سالم باقی مانده است و این نشان میدهد که پیشینیان ما آجرهای بسیار خوبی تولید میکردند، در حالیکه در حال حاضر آجرهای کمدوامتر نیز تولید میشود و این نشاندهنده عدم توجه تولیدکنندگان مصالح به کیفیت آن است.
نحوه استفاده از مصالح ساختمانی نشاندهنده این امر است که هنوز به کیفیت مطلوب در این رابطه دست نیافته ایم و این امر به همراه عوامل دیگری باعث پایین بودن عمر مفید ساختمانها در ایران در مقایسه با سایر کشورها شده است. از عوامل تاثیرگذار بر کاهش عمر ساختمانها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱ - عدم وجود فرهنگ ساختوساز نظارت شده.
۲ - عدم رعایت نکات فنی و مهندسی در مصرف مصالح ساختمانی.
۳ - فقدان سیستم مناسب توزیع.
۴ - عدم تخصص کافی در هنگام نصب.
۵ - بالا بودن هزینههای نصب.
همچنین در ایران میزان بار ثابت (بار مرده) در اکثر موارد بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ کیلوگرم بر مترمربع است که بیش از ۵ تا ۱۰ برابر بار ثابت در روشهای ساختمانی متداول در بسیاری از کشورهای جهان است.
مطالعات انجام شده در بسیاری از ساختمانهای آسیبدیده از زلزله گذشته دنیا نشان میدهد که در بسیاری از موارد، خرابی ساختمان به هنگام زلزله به علت کاربرد مصالح ضعیف و غیراستاندارد بودن اجرا و ساخت، عدم چسبندگی بین مصالح و بیدقتی در پر کردن کلیه درزها با ملات، نبودن قفل و بست لازم بین اجزای مختلف ساختمان و ضعف اتصالات است. در حالیکه در کشورهای پیشرفته سعی بر این است که با استفاده از نکات فنی در روند ساختمانسازی و نیز نگهداری و مراقبت مداوم از بنا، عمر مفید ساختمان را به حداکثر برسانند و در ایران عدم رعایت نکات فوق و سهلانگاری در نگهداری و تعمیر ساختمان به طریق سیستماتیک و برنامهریزی شده موجب شده تا عمر ساختمان تقلیل پیدا کند که این در واقع هدر دادن و اتلاف سرمایههای ملی کشور میباشد.
در رابطه با عمرسازههای بتنی در ایران و جهان هرمز فامیلی، رییس انجمن بتن ایران میگوید: «میانگین عمرسازه بتنی در کشورهای صنعتی سه برابر ایران است و بر اساس آمارها، میانگین مصرف سرانه سیمان در کشورهای صنعتی ۸۰۰ کیلوگرم یعنی دو برابر میزان مصرف در ایران است و این در حالی است که وفور مصالح تولید سیمان و بتن و هزینه کمانرژی در کشور، میتواند ایران را به مرکز تولید رشد بتن تبدیل کند.» و همچنین افزایش دستاوردهای جدید کشورهای صنعتی در ارتباط با این صنعت سبب عقبافتادگی ایران در این بخش شده است.
عدم رعایت استاندارد مصالح
اعمال ناقص استانداردها و عدم رعایت آن در ساختمانسازی، جدیترین عاملی است که باعث میشود که با زلزله در ایران همه چیز از هم بپاشد. به گفته کارشناسانسازه: «یکی از معضلات موجود در ساختوساز کشور، عدم هماهنگی مصالح ساختمانی با توسعه ساختوساز در کشور است؛ به طوری که بسیاری از مصالح ساختمانها، یا استاندارد نیستند یا بدون مشخصات فنی در بازار خرید و فروش میشوند. این مصالح اعم از وارداتی یا تولید داخل، شامل انواع آرماتورها، مقاطع فولادی، سیمان، شن، ماسه، بتنهای آماده، تیرچه، آجر، تیغههای جداکننده، لولههای آب، فاضلاب، کابل، سیم و... معمولا بدون هیچ مشخصه فنی و ضمانتی در معرض فروش و استفاده قرار میگیرند.» هر چند برای ساخت ساختمانهای مقاوم، از سال ۱۳۶۳ آییننامه استاندارد به منظور مقاومسازی در برابر زلزله تصویب شد و ویرایش جدیدی نیز در سال ۱۳۷۹ روی آن صورت گرفت. که به «آییننامه ۲۸۰۰» معروف است. در آن ضوابط کامل ساختمانسازی از جمله ویژگیهای زمینی که بنا بر روی آن احداث میشود، اسکلت ساختمان و نوع کاربری طبقات مشخص شده که
در صورت رعایت آندرصد قابل ملاحظهای از بنا در برابر زلزله مقاوم میشود.
لیکن روند رو به افزایش ساختوسازهای فاقد استاندارد لازم در برابر زلزله و عدم رعایت آییننامه ۲۸۰۰ و به کار نگرفتن نیروی انسانی ماهر در تهران، شهری که کارشناسان احتمال وقوع زمینلرزهای فاجعهآمیز در آن را به کرات گوشزد کردهاند، پایتخت را در برابر زلزله بسیار آسیبپذیر کرده است. برای مثال، بتنهای با مقاومت بالا که در بسیاری از کشورها مورد استفاده قرار میگیرد، تا استفاده وسیع در صنعت ساختمانی کشور ما فاصله بسیاری دارد.
در واقع «بناهای سنتی با قدمت بیش از ۲۰ سال تقریبا بهطور کامل با استفاده از مواد و مصالح ابتدایی و غیراستاندارد ساخته شدهاند. در بین نمونه مورد بررسی حدود ۱۴درصد دارای چنین شرایطی بودهاند. کاربرد مصالح استاندارد و با دوام در حدود ۳۹درصد بناها مشاهده میشود. بر این اساس مشخص میگردد که حتی اگر تمامیاین گونه ساختمانها را به سازمانهای مسوول تامین مسکن نسبت دهیم، تمامیآنها با بکارگیری مواد و مصالح کاملا قابل قبول ساخته نشدهاند.»
از سوی دیگر انتخاب اجزا و مصالح به اندازه کافی در طراحی و ساخت برای رسیدن به نتایج موفقیتآمیز اهمیت دارد. اگر مصالح انتخابی شرایط پیشبینی شده را جوابگو نباشند باعث بروز تضاد میان ارزشهای زیباییشناسی و نیازمندیهای کاربردی خواهند شد و این مساله میتواند ریشه در آموزش حرفهای طراح داشته باشد. معماران در مورد ارزشهای زیباییشناسی حساساند؛ مثلا در انتخاب آجرنما، قبل از آنکه میزان تخلخل آجر مورد بررسی قرار گیرد. برای رسیدن به همین انتخاب، مهندسان باید قبل از به کارگیری
آجر نما ضریب جذب آب آن را مورد آزمایش قرار دهند. اول رنگ و بعد بافت آن در نظر گرفته میشود؛ بسیاری از طرحهای مدرن از مشخصههای فنی و جزئیات اجرایی مناسب برای نماهای آجری غافل شدهاند.
*عضو هیات علمیدانشکده معماری و شهرسازی و مدیرکل دفتر طرحهای عمرانی دانشگاه علم و صنعت ایران
ارسال نظر