توصیههایی برای نوسازی بهتر بافتهای فرسوده
بافتهای فرسوده در شهرهای ما با مسائل چندبعدی و بیانضباطی و بسیار پیچیده مواجهند. با توجه به این که حدود دوازده سال است وارد مداخله در بافتهای فرسوده شهرهای کشور شدهایم، تاکنون دستاورد قابل قبولی بهدست نیاوردهایم.
بافتهای فرسوده در شهرهای ما با مسائل چندبعدی و بیانضباطی و بسیار پیچیده مواجهند. با توجه به این که حدود دوازده سال است وارد مداخله در بافتهای فرسوده شهرهای کشور شدهایم، تاکنون دستاورد قابل قبولی بهدست نیاوردهایم.
باید کارهای زیادی در این مورد انجام دهیم. راهحلها در زمینههای گوناگون باید همهجانبه، بومی شده و در عین حال متنوع باشد.
تسهیلات متنوع پیشبینی شده در تبصره ۶ قانون بودجه سال جاری که تکامل یافته تبصرههای مشابه در بودجه سالهای قبل و در اجرای راهبردهای مصوب در اسناد برنامههای سوم و چهارم توسعه است، بهرغم عدم موفقیت مطلوب در این مهم، نشاندهنده توجه دولت و نظام به مساله بهسازی، نوسازی و بازسازی بافتهای فرسوده شهرها است.
فرآیند برخورد با بافتهای فرسوده یک جریان صددرصد تحقیقاتی و عملیاتی است. نه فقط میتوانیم بیاندیشم، مطالعه کنیم و طرح تهیه کنیم، بلکه پژوهش، تحقیق و مطالعه کارآمد و موثر در امر مداخله در بافتهای فرسوده شهرها در میدان عمل نتیجه میدهد. برخورد با این مساله، فرمول از پیش تعیین شدهای ندارد.
بافتهای فرسوده شهرهای ما در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره به لحاظ کالبدی با بافتهای فرسوده شهری کشورهای دیگر متفاوت است. بدینترتیب کاری که آنها انجام دادهاند نمیتوان عینا تکرار کرد، ولی میتوان از تجربههای آنها استفاده کرد.
راهبردهای چشمانداز طرح جامع جدید تهران در مساله بافتهای فرسوده به شرح زیر است:
- حمایت و نظارت بر نوسازی در بافتهایی که نیازمند توانبخشی و مداخله محدود با اعمال سیاستهای تشویقی است از طریق ایجاد و بهکارگیری نهادهای مدیریتی مناسب و مورد نیاز.
- لزوم مداخله در بافتهای فرسوده با تاکید بر توانمندسازی و سازماندهی تشکلهای محلهای برای مشارکت به شیوههای امکانپذیر.
- تهیه طرحهای ویژه توسعه یکپارچه برای محلات و بافتهای فرسوده شهر (مصوب شورایعالی شهرسازی و معماری ایران) با رویکرد اقتصادی موثر و رعایت ملاحظات زیستمحیطی، اجتماعی و فرهنگی.
- اعمال سیاستهای تشویقی موثر برای تجمیع اراضی و ساماندهی به منظور بهسازی و نوسازی بافتها و ابنیه فرسوده.
- اعمال سیاستهای تشویقی برای بهسازی با مشارکت مردم در محدودههایی که نیازمند مقاومسازی با حمایت، حفاظت، نگهداری، مراقبت، استحکامبخشی و تعمیر است.
- بازسازی بافتهای فرسوده که نیازمند مداخله موثر به ویژه تامین خدمات و زیرساختها با تجهیز منابع مالی و سرمایهگذاری است.
نحوه برخورد با بافتهای فرسوده
در برخورد با بافتهای فرسوده در جبهههای گوناگون و همزمان باید عمل کرد. به دلیل وسعت عظیم بافتهای فرسوده در شهرهای کشور (فقط در شهر تهران به تعبیری ۱۴۰۰۰ هکتار و به تعبیر دیگری ۳۳۰۰ هکتار)، فرصت و زمان کافی نداریم. در این رابطه چند کار اصلی را باید توامان و در عین سرعت و صحت انجام دهیم.
1 - توجه به قوانین و مقررات و فقدان آن
در این مقوله نیازمند به یک قانون جامع در نحوه مداخله در بافتهای فرسوده شهرهای کشور هستیم که باید توسط وزارت مسکن و با همکاری دستگاههای دیگر به ویژه شهرداری اقدام شود. همچنین در اجرای این قانون شورایی که اختیار تغییر و اصلاح موارد را داشته باشد، باید شکل بگیرد و این موضوعات را تکامل دهد.
این قانون 12 سرفصل باید داشته باشد و در واقع باید برای تدوین قانون جامع نحوه مداخله در بافتهای فرسوده مورد توجه قرار گرفته و برای هر کدام راهحل مناسب و اجرایی ارائه شود، به شرح زیر است:
ساختار مدیریت مداخله و روشهای آن، طراحی و برنامهریزی فرآیند، منابع مالی و فاینانس (مدیریت منابع)، نحوه تملک و فرآیند آن، نحوه برخورد با تاسیسات زیربنایی و زیرساختها، نحوه و فرآیند اجرا، تجربه جهانی و بومی کردن، مشارکت با تاکید بر نقش محوری مردم و شهرداریها، حفظ ارزشهای میراث فرهنگی و تاریخ، مسائل حقوقی - قضایی، فرهنگسازی و بسترسازی اجتماعی، برنامه
مالی - اقتصادی مداخله توام با ایجاد انگیزه مشارکت و سرمایهگذاری بخشخصوصی و نگاه تراز صفر از نظر شهرداری.
۲ - ایجاد مدیریت ویژه در بطن
برای بافتهای فرسوده قبل از تهیه طرح باید مدیریت ایجاد کرده تا طرح و نحوه مداخله، از درون مدیریت و از بطن بافت فرسوده و با توجه به ویژگیهای خاص هر بافت و هر شهر علاوه بر ویژگیهای عام، بیرون بیاید.
تهیه کردن طرح بدون ایجاد ساز و کار مدیریتی مناسب برای مداخله در بافتهای فرسوده، کاری عبث و بیهوده است.
3 - ضمانت اجرایی
ضمانت اجرایی علاوه بر سازماندهی مداخله، تعیین متولی امر مداخله و استقرار مدیریت مداخله با رویکرد تقدم مدیریت و سازماندهی بر طرح و اجرای کار، مدیریت جمعی و مشارکتی است. به دلیل اینکه کار، مقیاس محلی دارد از منظر تولیگری، شهرداری و مدیریت شهری باید نقش محوری و اصلی داشته باشند و سایر دستگاهها و عوامل ذیمدخل نیز با توجه به تجارب، جایگاهها و مسوولیتها و به لحاظ توانمندسازی و ایجاد ابزارها و ساز و کارهای حمایتی حضور داشته باشند.
باید در واقع، محوریت و مدیریت کلان این کار با شهرداری و با مشارکت دستگاهها و نهادهای ذیربط اعم از دولتی (بهویژه وزارت مسکن و شهرسازی، سازمان عمران و بهسازی شهری)، عمومی (حسب مورد نهادهای محلی خاص)، خصوصی و NGOها، انجام گیرد. امر بازسازی، بهسازی و نوسازی در بافتها، مدیریت جمعی و مشارکتی (با تاکید بر مشارکت مردمی) را میطلبد و این همان ضمانت اجرا است.
۴ - مورد توجه قرار دادن انواع مداخله
تنوع بافتها به گونهای است که انواع مداخلات را طلب میکند، حتی در یک بافت واحد شاید لازم باشد انواع مداخلهها را انجام دهیم. بدون شک در مداخلهها در جایی نیاز به مداخله مستقیم داریم. مداخله مستقیم یا بنیادی حتما نیازمند منابع مالی، مدیریت واحد و کار جدی است.
مداخله مستقیم راهحل سادهای نیست و باید سعی کرد مقیاس و حجم این نوع مداخلهها به حداقل ممکن کاهش یابد. تخریب کامل، یک بافت با رویکرد نوسازی کامل هیچگاه موفقیتآمیز نبوده است، چرا که نه توان کامل این نوع مداخله وجود دارد و نه میتوان و نهصحیح است مردم را از محیط زندگی خود بیرون برانیم.
در عین حال اگر مداخله مستقیم در حد لازم انجام نشد، عملا بازسازی و نوسازی در بافت صورت نمیپذیرد. ولی این مداخله باید حداقل و در مقیاس بسیار محدود و با رویکرد تحریک توسعه و بسترسازی برای کار اصلی توسط مردم و کارگزاران و با توانمندی مالی، مدیریت و اجرایی کافی باشد.
۵ - تملک
تجربه چند ساله در امر مداخله در بافتهای فرسوده نشان داده است که بزرگترین اشتباه، تملک قبل از طرح و برنامه است.
۶ - بسترسازی
بسترسازی (تحریک توسعه) برای اینکه کار اصلی توسط خود مردم و به طرق مختلف انجام شود، نیز نیازمند مدیریتی ویژه و کارآمد است و ایجاد ساز و کار آن الزاما بر عهده نهادهای عمومی نیست.
این کار میتواند توسط گروههای بخشخصوصی توانمندی که هم قدرت ارتباط با مردم و تعاملات اجتماعی و هم توانایی مالی، فنی - مهندسی و اجرایی را داشته باشند، انجام شود.
7 - معجزهگری بخشخصوصی و مردمی
یکی از دلایل عملی نشدن این فکر تا به حال، موضوع عدم ساماندهی مناسب و ایجاد سازمانهای مسوول با تعریف ماموریت مشخص است که در قبل به آن اشاره شد و دیگر اینکه باور کنیم فقط بسترسازی با چنین رویکردی، حیطه توانبخشی عمومی و دولتی است و معجزهگر این اتفاق، بخشخصوصی است.
با انگیزههای مادی، معنوی و اجتماعی باید مداخلهگران بخشخصوصی را تجهیز، توانمند و تشویق کرده و به کار گیریم و بر کار آنها نظارت کنیم و در این فرآیند، طرح مداخله را باید با مقتضیات توان مداخله و با مقتضیات ویژگی بافت تهیه کنیم و درواقع همانگونه که گفته شد، یک طرح از پیش طراحی شده، بدون ساز و کار مناسب برای مداخله نمیتواند جوابگو باشد.
بزرگترین اشتباه سازمانهایی که مسوولیت امر مداخله در بافتهای شهری را بر عهده دارند، وارد شدن خود سازمان در امر مداخله است.
۸ - جاذبه برای سرمایهگذاری بخشخصوصی مداخله در بافتها باید سودآور باشد.
مدیریت شهری و شهرداریها، در باز تولید نوسازی بافتهای فرسوده شهری نباید انتظار کسب درآمد از طریق ساختوساز در بافتها را داشته باشند.
سوبسیدهای دولت یکی دیگر از ابزارهای موثری است که میتواند در این زمینه تاثیرگذار باشد. در این رابطه مساله مهم دیگر، به اصطلاح تراز صفر در فرآیند مداخله در بافتها است. از مداخله در بافت که به عمران و بهسازی میانجامد نباید انتظار درآمدی برای شهرداری داشت ولی با سوبسیدهایی که به جریان مالی و نقدینگی مورد نیاز مداخله تزریق میشود باید سعی در حصول تراز صفر داشته باشیم، نه چیزی بگیریم و نه چیزی بدهیم.
این پدیده، نیازمند راهحل نو است و بر اساس رویههای شناختهشده مرسوم نمیتوان با این پدیده مواجه شد.
برای تکمیل و تدقیق سه معیار مصوب شورایعالی شهرسازی و معماری نیازمند به شرح خدماتی هستیم که با موضوع بافتها با عنوان یک پدیده صرفا کالبدی برخورد نکند، بلکه مداخله به جاری شدن زندگی دوباره در این بافتها، با توجه به همه عوامل (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... از جمله کالبد) منجر شود.
اگر به ابعاد گوناگون قضیه نپردازیم، مداخله در بافتهای فرسوده شهرها نه تنها ما را به هدف اصلی نمیرساند، بلکه منجر به ایجاد نوآبادها و گسترش حاشیهنشینیها در اطراف شهر و جابهجایی و قشربندی اجتماعی جدید و مشکلساز در شهرها به ویژه در کلانشهرها میشود.
در همین رابطه و به عنوان جمله آخر و یک هشدار عرض میکنم، امر مداخله همه جانبه در بافتهای فرسوده شهر با ساختوساز انبوه مسکن در نقاط مختلف شهر و به نام طرحهای بازسازی بافتهای فرسوده و از محل اعتبارات آن، به بیراهه رفتن است. چرا که ممکن است تعدادی مسکن بسازیم و عرضه کنیم، لیکن دردی از مسائل متعدد بافتهای فرسوده دوا نخواهد کرد.
* معاون اسبق شهرسازی و معماری شهرداری تهران
منبع: همشهری آنلاین
ارسال نظر