تهران و اینهمه تقاضا
آمار همیشه زبان گویای واقعیت است. برخی اوقات برخی افراد بدون کوچکترین اطلاعی از وضعیت موضوعی نسبت به ابعاد آن اظهارنظرهای متعددی میکنند.
فرید قدیری
آمار همیشه زبان گویای واقعیت است. برخی اوقات برخی افراد بدون کوچکترین اطلاعی از وضعیت موضوعی نسبت به ابعاد آن اظهارنظرهای متعددی میکنند. اما بعد از آن که تحقیقات آماری انجام میشود نتایج نشان میدهد حقیقت با آنچه اظهارنظر شده زمین تا آسمان متفاوت است.
وضعیت مسکن در تهران نمونهای از همین اظهارنظرهای بی پایه و غیرمنطقی است. آمارها نشان میدهد از ابتدای طرح مسکن مهر (اوایل پاییز سال گذشته) تاکنون در استان تهران حدود یک میلیون نفر (۹۶۰هزار و ۳۰۰ نفر) برای استفاده از تسهیلات مسکن مهر ثبتنام کردهاند. این در حالی است که ظرفیت مسکن در تهران ۲۳۰ هزار واحد تعیین شده است.این آمار که تحلیل آن چندان هم سخت و مشکل نیست، نشان میدهد تعداد خانوادههای بدون مسکن و در عین حال متقاضی صاحبخانه شدن در استان تهران معادل ۷۰درصد از کل ظرفیت پیشبینی شده در کشور برای مسکن مهر و چهار برابر ظرفیت پیشبینی شده برای تهران است.دولت سال گذشته قرار بود ۵/۱میلیون زمین ۹۹ ساله برای صاحبخانه شدن ۵/۱میلیون خانواده واگذار کند.
به بیان سادهتر حجم ثبت نام کنندگان تهرانی برای مسکن مهر ثابت میکند نیاز به خانهدار شدن در استان تهران در شرایط غیرطبیعی قرار دارد و اگر رییسجمهوری تهران را مرکز ثقل بازار مسکن معرفی میکند، تشبیهی کاملا درست و منطقی است.
اما دولت در کنار این واقعیت چه تدبیری اندیشیده است؟
به نظر میرسد بهترین راه برای کسب بهترین نتیجه از اجرای پروژه مسکن مهر این بود که دولت قبل از اعلام ابعاد این طرح می توانست با فراخوان در سطح وسیع و گسترده به عموم مردم از آنها دعوت کند اگر تمایل به استفاده از تسهیلات دولتی برای صاحبخانه شدن را دارند در استانداریها اقدام به ثبت نام کنند.
بعد از آن که حجم متقاضیان در شهرهای مختلف مشخص شد، دولت می توانست سهم هر شهر از ۵/۱میلیون مسکن مهر را براساس استقبال اولیه مردم آن شهر مشخص کند.
اگر چنین میشد لااقل سهم استان تهران در مقابل یک میلیون استقبال کننده ۲۳۰هزار مسکن مهر نمیشد.
ارسال نظر