یادداشت
آثار مرگشهری در کلانشهر تهران
گسترش تهران تا ۵۰سال قبل به صورت تک قطبی بود. این قطب همان بافت قدیمیشهر بود که مرکز سیاسی تهران را در برگرفت؛ اما از ۵۰ سال پیش به این طرف با توسعه راههای دسترسی و توسعه زیرساختها واحداث واحدهای صنعتی در اطراف تهران حوزههای شهری جدید به تدریج با حوزه مرکزی تهران پیوند خورد و تهران به یک مجموعه شهری چند قطبی تحول پیدا کرد.
علیرضا جعفری*
گسترش تهران تا ۵۰سال قبل به صورت تک قطبی بود. این قطب همان بافت قدیمیشهر بود که مرکز سیاسی تهران را در برگرفت؛ اما از ۵۰ سال پیش به این طرف با توسعه راههای دسترسی و توسعه زیرساختها واحداث واحدهای صنعتی در اطراف تهران حوزههای شهری جدید به تدریج با حوزه مرکزی تهران پیوند خورد و تهران به یک مجموعه شهری چند قطبی تحول پیدا کرد. هماکنون مولفههای مسالهساز کلانشهرها در محورهای مختلف و با معیارهای متفاوتی قابل طبقهبندی و بررسی میباشند. مسائلی از قبیل خزش شهری، حملونقل، مسائل زیست محیطی و رقابت برای توسعه اقتصادی و خدمات رسانی منطقهای. در برنامه اول شهرداری تهران که تحت عنوان «تهران۸۰» شناخته شده، مشکلات اصلی شهر تهران به ۶ گروه تقسیم شد: ۱) کمبود سرمایه، ۲)رشد شهر، ۳) اجرای طرح، ۴) آلودگی زیست محیطی، ۵) حمل و نقل عمومی و ۶) نظام اداری. که طبق این برنامه شهر تهران باید تا سال ۱۳۸۰ دارای۷ میلیون جمعیت ساکن در شهر و ۵ میلیون ساکن در حومه باشد و مطابق با آن خدمات مورد نیاز تدارک دیده شود.دیدگاههای شهرداری از یک شهر ایدهآل شهری است که ۶ ویژگی زیر را داشته باشد: شهر پاک، شهر روان، شهر سبز، شهر فرهنگی، شهر پویا، شهر با بافت سنتی و مدرن.از طرفی شهر مکان یا عرصه تعریف شدهای است که در آن شاخصهای حیاتی انسان در محدوده آن به شکل تبلوریافته عینیت مییابد. از این منظر شهر مکانی است که به بهترین شکل ممکن به نیازهای حیاتی انسان پاسخ میدهد یا به عبارتی شهر مکانی است که انسان نیازهای خود را به گونهای مطلوب، نظاممند وتکامل یافته در کالبد فضایی- مکانی آن تامین میکند. آنجایی که یک شهر قادر نباشد به این نیازها پاسخ قانع کننده بدهد جایی است که آن شهراز انجام رسالت اصلی خود بازمانده است.با توجه به مطالب فوق باید به این سوالها پاسخ داد که آیا اصولا تهران در وضعیت کنونی خود در زمینه تامین نیازهای حیاتی و اساسی ساکنانش شهری موفق ارزیابی میشود؟ آیا میتوان ناتوانی تهران در تامین نیازهای حیاتی انسان شهر نشین را از جمله شواهد زوال شهری در این کلانشهر تلقی کرد؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت: معضلاتی همچون تمرکز شدید فعالیتهای اداری، بازرگانی، خدماتی، مهاجرت بیرویه و تمرکز شدید جمعیت، حاشیهنشینی، کمبود امکانات به لحاظ سرانه آموزشی، ورزشی، فرهنگی و تاسیات و تسهیلات شهری، گسترش روز افزون تغییر کاربری اراضی زراعی و باغات، استقرار مراکز جمعیتی روی گسلهای زلزله، بحرانی بودن شرایط زیستمحیطی، عدم کشش شبکه حمل و نقل درون شهری و همچنین پدیده وارونگی هوا از عمدهترین تنگناها و محدودیتهای توسعه پایدارکلانشهر تهران است.
*رییس سازمان نوسازی شهر تهران
ارسال نظر