گزارش
مالیات بر خانههای خالی حذف صورتمساله
براساس آنچه اخیرا روزنامه «دنیایاقتصاد» خبر داده بود، دولت در قالب طرح تحول مالیاتی در نظر دارد برای بخش مسکن یکسری مالیات جدید به کار گیرد که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
غلامرضا احمدی
براساس آنچه اخیرا روزنامه «دنیایاقتصاد» خبر داده بود، دولت در قالب طرح تحول مالیاتی در نظر دارد برای بخش مسکن یکسری مالیات جدید به کار گیرد که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: -مالیات ۴/۲ درصدی از مالکان آپارتمانهای خالی
- اخذ مالیات ۲ تا ۳ درصدی از املاک گرانقیمت
-مالیات طولی بر خریدفروش املاک به این معنی که با افزایش زمان بین خرید و فروش میزان مالیات کمتر شود.
اما قبل از اینکه درباره مالیاتهای جدید نکاتی مورد نقد و تحلیل قرار بگیرد، لازم است درباره وضعیت کنونی مالیاتهای در حال اجرا در بازار مسکن چند نکته یادآوری شود:
در حال حاضر سازندگان مسکن به عنوان عوامل عرضهکننده حدود ۲۰ نوع مالیات و عوارض را باید پرداخت کنند که مجموع این مالیاتها شاید با قیمت تمامشده ساختوساز برابری کند. این هزینهها عبارتند از: عوارض تغییر کاربری، عوارض صدور پروانه، عوارض کمرشکن مربوط به تراکم، جریمههای چندبرابری اضافهبنا و سوءاستفاده برخی در تنظیم محتوای پروانه ساخت تا از این طریق مالک ناگزیر شود برای دریافت اضافه بنا اقدام کند، هزینه سنگین انواع بیمه ساختوساز، مالیات و دارایی، هزینه تفکیک اعیانی و بنا، عوارض ثبت محضری و صدور سند ملکی، عوارض نوسازی، هزینه پایانکار و ...
سازندهها و مردم برای تامین مسکن، همه عوارض و مالیاتهای فوق را پشتسر بگذارند و جالب توجه است که برای عبور از هر یک از این موانع، چندین ماه زمان مفید تلف میشود.
در چنین شرایطی، ورود ابزارهای جدید مالیاتی نه تنها کار را پیچیده میکند که برخی از مالیاتهای جدید به نوعی تلاش برای حذف صورت مساله است.
به عنوان مثال پیشنهاد مالیات ۴/۲ درصدی برای آپارتمانهای خالی، اقدامی سطحی بدون توجه به علل خالی بودن است. به عبارت دیگر این نوع مالیاتها به بهانه و توجیه صرفا خالی بودن در نظر گرفته شده اما علت آن را که چرا خالی است؟ بررسی نکرده و به جای بررسی علتها، معلول را به جای آن قرار داده است.
اما علت خالی بودن خانههای خالی چیست؟ زمانی که تولیدکننده مسکن باید هزینه مالیاتی و جانبی معادل هزینه زمین و ساختمان پرداخت کند و هزینه تمامشده به چند برابر افزایش مییابد و نسل جوان که بالاترین نیاز به مسکن را دارد قدرت خرید و اجاره را نداشته باشد، در نتیجه خانههای خالی روی دست تولیدکننده مقروض به بانکها باقی میماند. بنابراین مالیاتهای مضاعف راه چاره و حل این معضل نیست؛ بلکه برعکس، حذف و کاهش مالیاتها راه حل آن میباشد.
همچنین مالیات بر املاک گرانقیمت نتیجهای جز گرانتر شدن این املاک ندارد.
مالیاتهای طولی نیز سبب رکود معاملات و بنگاههای معاملاتی شده و موجب افزایش تورم و گرانی قیمت مسکن و متعلقات آن میشود؛ زیرا مالک هزینه اینگونه مالیات را روی ملک خود میآورد و از مصرفکننده میگیرد.
در پایان لازم است تاکید شود که اخذ مالیاتهای جدید از بخش مسکن جز اینکه رکود مسکن و فرار سرمایه از بازار ساختوساز و عرضه مسکن را موجب میشود، نتیجه دیگری نخواهد داشت.
ارسال نظر