بهسوی «شهرداری تمام شیشهای»
بهاره آورین
مدرس جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس
برای کاهش فساد و حداکثرسازی شفافیت مالی، اولویت را به انتخاب افراد پاکدست بدهیم یا به انتخاب برنامههایی که ریشههای حقوقی و ساختاری فساد را ریشهکن میکنند؟ نگاهی گذرا به فضای انتخابات نشان میدهد که یکی از کلیدیترین خواستهای شهروندان، چه در انتخابات ریاستجمهوری و چه در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، بهویژه در شهرهای بزرگ، جلوگیری از فساد و رانت است.
برای حل این مشکل، شعارهای نامزدهای این دوره انتخابات، چه در عرصه ریاستجمهوری و چه شورای شهر، در بهترین حالت، توصیه به جایگزینی افراد کاربلدتر و پاکدستتر میکند؛ افرادی که صرف حضور و فعالیتشان میتواند بسیاری از معضلات اقتصادی و اجتماعی جامعه را حل کند.
بهاره آورین
مدرس جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس
برای کاهش فساد و حداکثرسازی شفافیت مالی، اولویت را به انتخاب افراد پاکدست بدهیم یا به انتخاب برنامههایی که ریشههای حقوقی و ساختاری فساد را ریشهکن میکنند؟ نگاهی گذرا به فضای انتخابات نشان میدهد که یکی از کلیدیترین خواستهای شهروندان، چه در انتخابات ریاستجمهوری و چه در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، بهویژه در شهرهای بزرگ، جلوگیری از فساد و رانت است.
برای حل این مشکل، شعارهای نامزدهای این دوره انتخابات، چه در عرصه ریاستجمهوری و چه شورای شهر، در بهترین حالت، توصیه به جایگزینی افراد کاربلدتر و پاکدستتر میکند؛ افرادی که صرف حضور و فعالیتشان میتواند بسیاری از معضلات اقتصادی و اجتماعی جامعه را حل کند. شعارهای «انتخاب فرد پاکدست برای جلوگیری از فساد»، حکایت از غلبه رویکردی دارد که اگرچه بخشی از راه حل مساله را در خود دارد، اما آموزهای بنیادی در علم اقتصاد را نادیده میگیرد. بر اساس این آموزه بنیادی، اثرگذاری اراده عاملهای اقتصادی چه در نقش شهروند، چه اعضای شورای شهر و چه مدیران نهادهای دولتی و عمومی، در صورتی منجر به نتایج مطلوب میشود که قواعد، ساختارها و قوانین حاکم بر آن نهادها، شرایط لازم را برای تحقق و پیگیری خواستهها بدهد. رویکردی که اگرچه اراده افراد را نادیده نمیگیرد، اما ایجاد زیرساختهای حقوقی و ساختاری لازم برای اثرگذاری ارادهها را بسیار ضروریتر میداند. مثلا برای ایجاد شفافیت حداکثری در شهرداری آینده تهران، بر اساس آموزه فوق، «افراد» از مرکزیت توجه خارج و «برنامهها» محور توجه و تصمیمگیری قرار میگیرند. برنامهای میتواند تغییرات ساختاری لازم را ایجاد کند که به سه سوال مهم پاسخهای درخور دهد؛ الف- برنامه چه اهدافی دارد؟ ب- این اهداف با کدام مکانیزم به دست میآیند؟ ج- کدام بخش از این اهداف بلندمدت هستند و کدام بخش کوتاهمدت؟ باز هم از علم اقتصاد آموختهایم که اهداف باید سنجشپذیر باشد. مسیر رسیدن به آن اهداف روشن و عملگرایانه باشد و پایداری و ماندگاری آن اهداف بلندمدت در نظر گرفته شود. طرح شهرداری تمام شیشهای، هر سه مولفه را در خود دارد. هدف آن ایجاد شفافیت در عملکردها و اطلاعات جاری در نهاد شهرداری و همچنین شورای شهر است. مسیر رسیدن به این هدف، ایجاد سامانههای انتشار آنلاین این اطلاعات و پایداری این هدف، به یمن نظارت و پایش مدام شهروندان، دائم و بلندمدت است. بهعنوان مثال میتوان برنامه «شهرداری تمام شیشهای» را برای شهرداری آینده تهران مطرح کرد. این برنامه میتواند در گام نخست چهار اقدام عملی، ملموس (Tangible) و قابل اجرا را ازسوی شورای شهر آینده تهران پیگیری کند:
۱- ایجاد شفافیت از مسیر علنی ساختن تمام آرای اعضای شورای شهر به مصوبات این شورا: دسترسی دائم و در لحظه شهروندان به آرای نمایندگانشان در شورای شهر، قدرت نظارت آنها را بر عملکرد اعضای شورا به حداکثر میرساند. شورای شهری که به دنبال ایجاد شفافیت برای کاهش فساد و بهبود عملکرد در شهرداری است، باید از خود شروع کند. آنگاه که عملکرد اعضای شورا پیش چشم شهروندان باشد، هزینه هر تصمیم آنقدر بالا میرود که بدهبستانهای غیرحرفهای را به حداقل ممکن برساند.
۲- انتشار آنلاین اطلاعات مربوط به معاملات شهرداری و نیز اطلاعات مربوط به کلیه پروژههای شهرداری با گردش مالی بالای یک میلیارد تومانی: تعداد و پیچیدگی معاملات شهرداری، آنقدر زیاد هست که حتی با فرض دسترسی اعضای شورای شهر به آنها و همچنین اراده اعضا به پایش و نظارت بر آنها، باز هم از نظر توان و فرصت، چنین کاری نشدنی باشد. وقتی این اطلاعات در اختیار شهروندان قرار میگیرد، در واقع ظرفیتهای بالقوه فراوان و متکثری فعال میشود که در هر لحظه و در هر نقطه از شهر، در حال پایش و نظارت مدام است. انتشار آنلاین اطلاعات معاملات شهرداری، بازگشت به این اندیشه ژرف هایک است که دانش، امری متکثر و برآمده از اجتماع است. هیچ فرد یا گروه اقلیتی، امکان دسترسی و پایش همه اطلاعات را ندارند. بنابراین گردش آزاد اطلاعات، شرط ضروری بهینهسازی فضای اجتماعی- اقتصادی است.
۳- انتشار آنلاین اطلاعات مربوط به تغییر کاربریها، پایانکارها، مجوزهای ساخت و ساز و غیره: همان دلایلی که اهمیت اقدام دوم را نشان میدهد، اهمیت اقدام سوم را نیز توجیه میکند. با این تفاوت مهم که تغییر کاربریها، پایانکارها و غیره، از جنس موضوعاتی است که دسترسی فوری به اطلاعات آنها میتواند جلوی آن را پیش از آغاز بگیرد. اگر شهروندان در همان لحظهای که چنین تصمیمی گرفته شد، میدانستند که باغ گیاهی تجریش قرار است به ارگ تجاری تجریش تبدیل شود، قطعا چنان فضای مخالفت عمومیای را نشان میدادند، که هیچگاه چنین اتفاقی رخ نمیداد. هر درختی که در این شهر قطع میشود و هر برجی که بالا میرود تا جلوی دست نوازش خورشید و باد را بگیرد، ناشی از یکی از تصمیمهایی است که پشت دیوارهای غیرشیشهای شهرداری گرفته شده است.
۴- انتشار آنلاین اطلاعات کامل کمکهای نقدی و غیرنقدی شهرداری به نهادهای اجتماعی- فرهنگی: بیشک شهرداری هر ساله، بودجه قابل توجهی را به مسائل فرهنگی و اجتماعی شهر اختصاص میدهد، اما دوام آسیبهای جدی اجتماعی چون اعتیاد، نشان ا ز ناکارآمدی میدهد. شهروندان حق دارند بدانند به هر نهاد فرهنگی-اجتماعی چه قدر کمک مالی شده است تا در مقایسه آنها با هم، بتوانند عملکرد هر نهاد را بسنجند و با مقایسه نسبت بودجهها به یکدیگر، درباره عملکرد شهرداری در این خصوص قضاوت کنند. طرح «شهرداری تمام شیشهای» با مولفههای فوق، میکوشد تا هر اطلاعات مالی که در دسترس اعضای شورای شهر هست، در دسترس همه شهروندان قرار گیرد. به این ترتیب ابزار نظارت و پایش را از یک گروه کمتعداد و با قدرت کم، یعنی اعضای شورای شهر، به تمام شهروندان شهر گسترش میدهد. توانمندیهای بالقوه را فعال میکند و ساختاری برگشتناپذیر و پایدار را ایجاد میکند که هدفش فراهم کردن یکی از شروط ضروری جامعه ایدهآل از منظر علم اقتصاد است: جامعهای که در آن تقارن و دسترسپذیری اطلاعات حداکثر شده است.
ارسال نظر