شکوفاسازی سرمایههای انسانی
مترجم: مهدی نیکوئی
منبع: کتاب تجارت کردن با قلب
پرستون عزیز
برای آنکه بیشترین استفاده را از وجود کارکنان خود ببریم، چه باید کرد؟
با احترام،
مشتاق برای بهبود
***
مشتاق عزیز
فکر خود را به این صورت جهتدهی کنید: ما به عنوان کارآفرینی که در حوزه خدمات و کسبوکارهای خلاقانه مشغول به فعالیت است، خود را سخاوتمندانه وقف مشتریانمان کردهایم؛ کسانی که رئیسهای واقعی ما هستند.
مترجم: مهدی نیکوئی
منبع: کتاب تجارت کردن با قلب
پرستون عزیز
برای آنکه بیشترین استفاده را از وجود کارکنان خود ببریم، چه باید کرد؟
با احترام،
مشتاق برای بهبود
***
مشتاق عزیز
فکر خود را به این صورت جهتدهی کنید: ما به عنوان کارآفرینی که در حوزه خدمات و کسبوکارهای خلاقانه مشغول به فعالیت است، خود را سخاوتمندانه وقف مشتریانمان کردهایم؛ کسانی که رئیسهای واقعی ما هستند. ما در قبال کارهای خود چه انتظاراتی از روسای خود داریم؟ بهطور معمول چیزی بیش از احترام میخواهیم. انتظار داریم که بتوانیم در کار خود شکوفا شویم و آنها هم به صورتی منصفانه، تلاش ما را جبران کنند. اگر ما چنین انتظاری از روسای خود داریم، کارکنان ما هم انتظارشان همین است.
در کسبوکار من، با توجه به اینکه نام خودم را یدک میکشد، دوستان و همکاران تصور میکنند که همه کارها را به تنهایی انجام میدهم اما چنین نیست. من به عنوان یک طراح مجالس، بر مجموعهای از افراد فوقالعاده و با استعداد متکی هستم تا بتوانم ایدههای خود را به واقعیت تبدیل کرده و نظر مشتریان را جلب کنم. در این سالهایی که کسبوکار خود را به پیش میبرم، همچنان میآموزم که چگونه یک رهبر خوب باشم و نه تنها یک مدیر موفق. من میتوانم عشق و انرژی بسیاری را بهکار بگیرم تا تمام افراد و کارکنانم را که مانند یک خانواده بزرگ هستیم، مدیریت کنم. با این حال، همیشه و در تمام لحظات از آنها سپاسگزار هستم. هیچگاه نمیتوانستم بدون آنها کارهایی را انجام دهم که موفق به تکمیل آنها شدهام؛ تمام آنها معلمهای من هستند. آنها به من آموختهاند که بهترین عملکرد من برای شرکت، به آنها هم کمک میکند که بهترین عملکرد خود را داشته باشند. در ادامه شیوه کار خود را برای شما بازگو میکنم. تصور میکنم که پیگیری همین رویکرد به شما هم کمک میکند که تیمتان با بیشترین قدرت کار کند. مثبتنگر بمانید. اگر من درباره کار و پروژهها، احساس خوبی نداشته باشم، نمیتوانم انتظار داشته باشم که کارکنانم احساس خوبی داشته باشند.
با این حال، زمانی که در عمل نشان میدهم که تا چه اندازه برای انجام پروژه جاری شرکت برانگیخته هستم، چه مقدار از طراحی کردن لذت میبرم یا چه میزان علاقهمند بهکار کردن با تیم خود هستم، انرژی مثبت بین تمام ما به جریان درمیآید. آن را میتوانم با تمام وجود احساس کنم. به یاد داشته باشید که مثبت بودن به ما کمک میکند تا با مشکلات با روی گشاده مواجه شویم و خلاقیت بیشتری در کارهای خود نشان دهیم. تحقیقات سازمانی این عقیده من را تایید کردهاند. زمانی که رهبران سازمانی، اعتمادبهنفس، خوشبینی و عزم خود را در تکمیل کارها نشان میدهند، باعث میشود که مثبتنگری کارکنان هم افزایش یابد و کارها چه از نظر کیفیت و چه از نظر کمیت رشد کنند. جالب است، نه؟ پس نگرش مثبت خود را در سر کار حفظ کنید تا عملکرد کارکنانتان را بهبود بخشید. مدیریت خُرد، ممنوع! مدیریت خرد، شیوهای عالی برای اتلاف زمان است. اگر شما، نیروهای مناسبی را به استخدام درآوردهاید و از آنها میخواهید که خلاق باشند، باید فرصت و زمان بروز خلاقیت را هم به آنها بدهید. ما، به عنوان کارآفرینان خلاق، بهطور معمول ایدهآلگرا هستیم و گاهی تمایل داریم که بر تمام جزئیات کارها نظارت داشته باشیم، دوست داریم که تکتک ابعاد کار را کنترل کنیم.
دوست داریم که از همه جزئیات باخبر باشیم؛ حتی زمانی که شخصی را برای رسیدگی به آن بخشهای کار استخدام کردهایم، اما اگر قدمی به عقب برداشته و به کارکنان خود اعتماد کنیم، متوجه میشویم که کارها بهتر انجام میشوند و نه بدتر. به گونهای رفتار نکنید که گویا کارکنان شما، خدمتکار ایدههایتان هستند. در این صورت، جوی را ایجاد میکنید که در آن ترس از شکست وجود دارد و به دنبال آن رشد و خلاقیت خفه میشوند. تنها به آنها یک مفهوم کلی بدهید و اجازه دهید که خودشان آن را پیش ببرند. بازخورد موثر بدهید. شیوه کار من در «گزارشگیری» به این صورت است: با کارکنان خود پشت یک میز جمع میشویم و هر کس که در انجام پروژه اخیر نقشی بر عهده داشته، نظرات خود را اعلام میکند. آنها میگویند که چه کارهایی به خوبی انجام شد، کدام بخش از کارها را میتوانستیم بهتر پیش ببریم و چه درسهایی میتوان از این تجربه آموخت. این تجربه در شرکت من هم نتیجه داده و جلسات گزارشگیری را کلید پیشرفتهای شرکت خود میدانم. این جلسات همچنین زمان ارزشمندی است تا از حال کارکنان خود باخبر شوم، متوجه شوم که کارهایشان به چه نحو پیش میرود و از رشد آنها حمایت کنم.
با این حال، آموختهام که مهمتر از بازخورد دادن، نحوه بازخورد دادن است. شیوه ارائه بازخورد تعیین کننده این است که آیا ما مانع رشد میشویم یا آن را تسهیل میکنیم. اگر اشتباهات دیگران را به شیوه کنترلگرانه اصلاح کنیم، در نهایت منجر به القای احساس «بیکفایتی» در آنها میشویم؛ احساسی که باعث میشود در روزهای آینده آن فرد سرکوب شده و خلاقیت خود را محدود کنند. با این حال، میتوان بازخورد را به شکلی به آنها داد که احساس کنند فرصت و قدرت بهبود را دارند، باید اطلاعات مورد نیاز را برای رسیدن به این هدف به آنها داد و آنها را مصمم به پیگیری کارها و رشد کرد. در این صورت، آنها احساس خوبی درباره تجربه گزارشگیری خواهند داشت. این موضوع حتی زمانی که عملکرد آنها قابل قبول نیست، هم کاربرد دارد. به صورت مودبانه و دوستانه اشتباهات آنها را میگوییم تا فرصت درک و درس گرفتن از آن برایشان فراهم شود.
ادامه دارد...
ارسال نظر