حلقه گمشده مراکز آموزشی در عصر حاضر
دانشگاهها از تکنولوژی عقب ماندهاند
طی دهه گذشته عرصه کسبوکار دستخوش تحولات بسیاری بوده. در نتیجه این تحولات، مهارتهای نیروی کار و شرایط جذب نیرو نیز تغییر کرده است. در حال حاضر نام شغلهایی را میشنویم که تا همین چند سال پیش وجود نداشتند، شغلهایی مثل دانشمند دادهها، مدیر شبکههای اجتماعی، سازنده اپلیکیشن و دهها شغل دیگر. تا پنج سال دیگر نیز مشاغلی جدید با مهارتهای جدید پدید خواهند آمد که امروز صحبتی از آنها نیست. اما با وجودی که کسبوکار با سرعتی روزافزون در حال تغییر است، به نظر میرسد بعضی از حوزهها از قافله عقب ماندهاند.
طی دهه گذشته عرصه کسبوکار دستخوش تحولات بسیاری بوده. در نتیجه این تحولات، مهارتهای نیروی کار و شرایط جذب نیرو نیز تغییر کرده است. در حال حاضر نام شغلهایی را میشنویم که تا همین چند سال پیش وجود نداشتند، شغلهایی مثل دانشمند دادهها، مدیر شبکههای اجتماعی، سازنده اپلیکیشن و دهها شغل دیگر. تا پنج سال دیگر نیز مشاغلی جدید با مهارتهای جدید پدید خواهند آمد که امروز صحبتی از آنها نیست. اما با وجودی که کسبوکار با سرعتی روزافزون در حال تغییر است، به نظر میرسد بعضی از حوزهها از قافله عقب ماندهاند. یکی از این حوزهها، آموزش است.
طی سالهای اخیر سرعت رشد صنعت و تکنولوژی به قدری زیاد بوده که دانشگاهها نتوانستهاند خود را با این تحولات تطبیق دهند. دانشگاهها هنوز تحت نظامهای آموزشی سنتی کار میکنند و در محیطهای آموزشی هنوز نتیجه امتحانات از هر چیزی مهمتر است.یکی ازدلایل اصلی اینکه جوانان وارد دانشگاه میشوند این است که خود را برای ورود به بازار کار آماده کنند اما از آنجا که نظامهای آموزشی، پاسخگوی نیازهای کسبوکار نیستند، دانشجویان حتی پس از فارغالتحصیلی نیز برای کار آمادگی ندارند. این ناهماهنگی نه تنها به ضرر دانشجویان بلکه به ضرر کسبوکارها و دانشگاهها نیز هست. چگونه میتوان از دانشجویانی که تحت نظامهای آموزشی دیروز درس خواندهاند، انتظار داشت که در دنیای کسبوکار امروز دوام بیاورند؟
من و همکارانم در موسسه تحقیقاتی «آی بی ام» پس از انجام یک نظرسنجی میان گروهی از پیشروان عرصه کسبوکار و دانشگاهیان به این نتیجه رسیدیم که نظام آموزشی فعلی نه پاسخگوی نیازهای دانشجویان است و نه پاسخگوی نیازهای دنیای کسبوکار.به باور بسیاری از کارشناسان این دو حوزه، آنچه بازار کار امروز به آن نیازمند است نیروی کاری است که بتواند درست ارزیابی کند، درست تصمیم بگیرد، مشکلات را به درستی رفع کند، قابلیت شرکت در کار گروهی و برقراری ارتباط با سایرین را داشته و انعطافپذیر، سازگار و پرانرژی باشد. متاسفانه بسیاری از فارغالتحصیلان، فاقد این مهارتها هستند چرا که در هیچ دانشگاهی چنین مهارتهایی آموزش داده نمیشود. تحقیقات نشان میدهد که ۷۱ درصد کارفرمایان قادر به یافتن نیروی کار ماهر نیستند. یافتن نیروی کار با «تجربه عملی» یکی از بزرگترین چالشهایی است که این افراد هنگام جذب نیرو با آن روبهرو هستند. چرا که دانشِ فارغالتحصیلان، نظری است. دانشجویان در دانشگاه تنها کتاب میخوانند و در امتحانات شرکت میکنند، بنابراین وقتی وارد محیط کار میشوند، میبینند آنچه یاد گرفتهاند در عمل کاربرد چندانی ندارد. برایآنکه دانشجویان بتوانند مهارتهای شغلی لازم را فرابگیرند، لازم است که در نظام آموزشی دانشگاهها تحولاتی ایجاد شود. ابتدا باید رویکرد خود را نسبت به آموزش تغییر دهیم. آموزش دیگر یک مفهوم نظری نیست و باید بستری فراهم شود تا دانشجویان بتوانند شغل آینده خود را پیشاپیش در دانشگاه تجربه کنند. بسیاری از کارشناسان ازجمله شرکتکنندگان در نظرسنجی «آیبیام» معتقدند که بیتجربگی مشکل اصلی نیروی تازهکار است. آموزش عملی و بر پایه تجربه، میتواند عملکرد این افراد در محیط کار را بهبود بخشد.
دانشگاه ایالتی «سن خوزه» یکی از موسساتی است که مدیرانش نیاز به تغییر در نظام آموزشی را احساس کرده و به سرعت در این راستا اقدام کردند.حالا تمرکز اصلی استادان و دانشجویان در این دانشگاه، کسب مهارتهای شغلی و تجربه عملی است. این دانشگاه با همکاری «آی بی ام» برنامهای آموزشی طراحی کرده تا دانشجویان با استفاده از اینترنت، مهارتهای شغلی لازم را فرابگیرند و همزمان خود را برای ورود به دنیای کسبوکار واقعی آماده کنند. طی دوران تحصیل در این دانشگاه، دانشجویان یاد میگیرند که از فناوری شبکههای اجتماعی در جهت رشد کسبوکار خود استفاده کنند و این شبکهها را در زمینههای مختلفی چون مدیریت منابع انسانی، بازاریابی یا تولید و عرضه محصول بهکار بگیرند. در این دانشگاه مهارتهایی چون شرکت در کار گروهی و نوآوری نیز آموزش داده میشود.امروز حلقه گمشده دانشگاهها، تکنولوژی است. باید این امکان فراهم شود تا دانشجویان از تکنولوژیهای روز در تجزیه و تحلیلها و محاسبات خود استفاده کنند. حالا که اپلیکیشنها و شبکههای اجتماعی بخش مهمی از زندگی دانشجویان را به خود اختصاص دادهاند چه بهتر که از آنها به صورت بهینه و در یک بستر آموزشی و با هدفی کاملا آموزشی استفاده شود تا دانشجویان، دنیای دیجیتال را به صورتی کاملا حرفهای تجربه کنند.
نمونه دیگر، مدرسه کسبوکار «املیون» در فرانسه است. در این مدرسه هوشمند، دانشآموزان میتوانند کسبوکار را از طریق پردازش ابری (Cloud Computing) بیاموزند. هر فردی به تناسب نیاز خود شاخهای از کسبوکار را انتخاب میکند و واحدهای درسی نیز از طریق کامپیوترها و دستگاههای هوشمند ارائه میشوند. این واحدها هماکنون به چندین زبان زنده دنیا در مراکز مختلف این مدرسه در دسترس دانشآموزان هستند. این مدرسه به جز فرانسه در کشورهای چین و مراکش نیز دارای واحدهای آموزشی است و امکان گشایش مراکز دیگر آن در کشورهای در حال توسعه نیز وجود دارد. با استفاده از تکنولوژی پردازش ابری، دادههای بزرگ، علم تجزیه و تحلیل و تکنیکهای آموزشی مدرن این مدرسه مدل آموزشی جدیدی طراحی کرده که در آن دانشآموزان میتوانند واحدهای درسی خود را شخصیسازی کنند و به گونهای آموزش ببینند که با کسبوکار امروز هماهنگی بیشتری دارد. دانشآموزان در یک ملیون زندگی حرفهای خود را از مدرسه آغاز میکنند و از همان نخستین روزهای تحصیل، انتخاب میکنند که در آینده در کجا و به چه کاری مشغول شوند. میتوان اینگونه نتیجه گرفت که برای طراحی یک برنامه آموزشی هماهنگ با نیازهای بازار کار، لازم است که فعالان عرصه کسبوکار و دانشگاهیان با یکدیگر همکاری متقابلی داشته باشند.
این همکاری دو طرفه مدتی است که مفهوم آموزش را دگرگون کرده. در سال ۲۰۱۱، «آی بی ام» مدل آموزشی جدیدی را طراحی و معرفی کرد که مهارتهای فنی و حرفهای را با یکدیگر تلفیق کرده و محتوای اصلی آن را علم، تکنولوژی، مهندسی و ریاضیات تشکیل میداد. پس از معرفی این مدل، مدارسی با نام اختصاری P-TECH بر پایه همین رویکرد تاسیس شدند. دانشآموزان پس از گذراندن ۹ سال در مدارس عادی میتوانند تحصیلات خود را در این مدارس ادامه دهند. برای ثبت نام شرایط خاصی وجود ندارد و دانشآموزان میتوانند بدون آزمون ورودی در این مدارس ثبت نام کنند. کادر آموزشی این مدارس را فعالان عرصه کسبوکار تشکیل میدهند و دانشآموزان نیز برای گذراندن دوره کارآموزی میتوانند در یکی از شرکتهای طرف قرارداد با این مدارس مشغول بهکار شوند. پس از گذشت 6 سال، دانشآموزان نه تنها مدرک دیپلم و فوق دیپلم خود را دریافت میکنند بلکه بسیاری از آنها بلافاصله پس از فارغالتحصیلی در یکی از همان شرکتها مشغول بهکار میشوند. انتظار میرود که تا پاییز سال ۲۰۱۵، شمار مدارس P-TECH به رقم ۴۰ برسد. تاکنون بیش از 100 سازمان برای همکاری با این مدارس اعلام آمادگی کردهاند. تحصیلات دانشگاهی همواره در جهت رشد، توسعه اقتصادی و تغییرات اجتماعی حرکت کرده است. صنعت در هیچ زمانی تا این حد دستخوش تحولات نبوده و چالشهای ناشی از این تحولات، برای موسسات آموزشی فرصتی فراهم کرده تا در تکنیکهای آموزشی خود تجدیدنظر کنند. با سرمایهگذاری در حوزه تکنولوژی و همکاری با کسبوکارها میتوانیم از آموزش و کار تجربه خوشایندتری خلق کنیم.
طی سالهای اخیر سرعت رشد صنعت و تکنولوژی به قدری زیاد بوده که دانشگاهها نتوانستهاند خود را با این تحولات تطبیق دهند. دانشگاهها هنوز تحت نظامهای آموزشی سنتی کار میکنند و در محیطهای آموزشی هنوز نتیجه امتحانات از هر چیزی مهمتر است.یکی ازدلایل اصلی اینکه جوانان وارد دانشگاه میشوند این است که خود را برای ورود به بازار کار آماده کنند اما از آنجا که نظامهای آموزشی، پاسخگوی نیازهای کسبوکار نیستند، دانشجویان حتی پس از فارغالتحصیلی نیز برای کار آمادگی ندارند. این ناهماهنگی نه تنها به ضرر دانشجویان بلکه به ضرر کسبوکارها و دانشگاهها نیز هست. چگونه میتوان از دانشجویانی که تحت نظامهای آموزشی دیروز درس خواندهاند، انتظار داشت که در دنیای کسبوکار امروز دوام بیاورند؟
من و همکارانم در موسسه تحقیقاتی «آی بی ام» پس از انجام یک نظرسنجی میان گروهی از پیشروان عرصه کسبوکار و دانشگاهیان به این نتیجه رسیدیم که نظام آموزشی فعلی نه پاسخگوی نیازهای دانشجویان است و نه پاسخگوی نیازهای دنیای کسبوکار.به باور بسیاری از کارشناسان این دو حوزه، آنچه بازار کار امروز به آن نیازمند است نیروی کاری است که بتواند درست ارزیابی کند، درست تصمیم بگیرد، مشکلات را به درستی رفع کند، قابلیت شرکت در کار گروهی و برقراری ارتباط با سایرین را داشته و انعطافپذیر، سازگار و پرانرژی باشد. متاسفانه بسیاری از فارغالتحصیلان، فاقد این مهارتها هستند چرا که در هیچ دانشگاهی چنین مهارتهایی آموزش داده نمیشود. تحقیقات نشان میدهد که ۷۱ درصد کارفرمایان قادر به یافتن نیروی کار ماهر نیستند. یافتن نیروی کار با «تجربه عملی» یکی از بزرگترین چالشهایی است که این افراد هنگام جذب نیرو با آن روبهرو هستند. چرا که دانشِ فارغالتحصیلان، نظری است. دانشجویان در دانشگاه تنها کتاب میخوانند و در امتحانات شرکت میکنند، بنابراین وقتی وارد محیط کار میشوند، میبینند آنچه یاد گرفتهاند در عمل کاربرد چندانی ندارد. برایآنکه دانشجویان بتوانند مهارتهای شغلی لازم را فرابگیرند، لازم است که در نظام آموزشی دانشگاهها تحولاتی ایجاد شود. ابتدا باید رویکرد خود را نسبت به آموزش تغییر دهیم. آموزش دیگر یک مفهوم نظری نیست و باید بستری فراهم شود تا دانشجویان بتوانند شغل آینده خود را پیشاپیش در دانشگاه تجربه کنند. بسیاری از کارشناسان ازجمله شرکتکنندگان در نظرسنجی «آیبیام» معتقدند که بیتجربگی مشکل اصلی نیروی تازهکار است. آموزش عملی و بر پایه تجربه، میتواند عملکرد این افراد در محیط کار را بهبود بخشد.
دانشگاه ایالتی «سن خوزه» یکی از موسساتی است که مدیرانش نیاز به تغییر در نظام آموزشی را احساس کرده و به سرعت در این راستا اقدام کردند.حالا تمرکز اصلی استادان و دانشجویان در این دانشگاه، کسب مهارتهای شغلی و تجربه عملی است. این دانشگاه با همکاری «آی بی ام» برنامهای آموزشی طراحی کرده تا دانشجویان با استفاده از اینترنت، مهارتهای شغلی لازم را فرابگیرند و همزمان خود را برای ورود به دنیای کسبوکار واقعی آماده کنند. طی دوران تحصیل در این دانشگاه، دانشجویان یاد میگیرند که از فناوری شبکههای اجتماعی در جهت رشد کسبوکار خود استفاده کنند و این شبکهها را در زمینههای مختلفی چون مدیریت منابع انسانی، بازاریابی یا تولید و عرضه محصول بهکار بگیرند. در این دانشگاه مهارتهایی چون شرکت در کار گروهی و نوآوری نیز آموزش داده میشود.امروز حلقه گمشده دانشگاهها، تکنولوژی است. باید این امکان فراهم شود تا دانشجویان از تکنولوژیهای روز در تجزیه و تحلیلها و محاسبات خود استفاده کنند. حالا که اپلیکیشنها و شبکههای اجتماعی بخش مهمی از زندگی دانشجویان را به خود اختصاص دادهاند چه بهتر که از آنها به صورت بهینه و در یک بستر آموزشی و با هدفی کاملا آموزشی استفاده شود تا دانشجویان، دنیای دیجیتال را به صورتی کاملا حرفهای تجربه کنند.
نمونه دیگر، مدرسه کسبوکار «املیون» در فرانسه است. در این مدرسه هوشمند، دانشآموزان میتوانند کسبوکار را از طریق پردازش ابری (Cloud Computing) بیاموزند. هر فردی به تناسب نیاز خود شاخهای از کسبوکار را انتخاب میکند و واحدهای درسی نیز از طریق کامپیوترها و دستگاههای هوشمند ارائه میشوند. این واحدها هماکنون به چندین زبان زنده دنیا در مراکز مختلف این مدرسه در دسترس دانشآموزان هستند. این مدرسه به جز فرانسه در کشورهای چین و مراکش نیز دارای واحدهای آموزشی است و امکان گشایش مراکز دیگر آن در کشورهای در حال توسعه نیز وجود دارد. با استفاده از تکنولوژی پردازش ابری، دادههای بزرگ، علم تجزیه و تحلیل و تکنیکهای آموزشی مدرن این مدرسه مدل آموزشی جدیدی طراحی کرده که در آن دانشآموزان میتوانند واحدهای درسی خود را شخصیسازی کنند و به گونهای آموزش ببینند که با کسبوکار امروز هماهنگی بیشتری دارد. دانشآموزان در یک ملیون زندگی حرفهای خود را از مدرسه آغاز میکنند و از همان نخستین روزهای تحصیل، انتخاب میکنند که در آینده در کجا و به چه کاری مشغول شوند. میتوان اینگونه نتیجه گرفت که برای طراحی یک برنامه آموزشی هماهنگ با نیازهای بازار کار، لازم است که فعالان عرصه کسبوکار و دانشگاهیان با یکدیگر همکاری متقابلی داشته باشند.
این همکاری دو طرفه مدتی است که مفهوم آموزش را دگرگون کرده. در سال ۲۰۱۱، «آی بی ام» مدل آموزشی جدیدی را طراحی و معرفی کرد که مهارتهای فنی و حرفهای را با یکدیگر تلفیق کرده و محتوای اصلی آن را علم، تکنولوژی، مهندسی و ریاضیات تشکیل میداد. پس از معرفی این مدل، مدارسی با نام اختصاری P-TECH بر پایه همین رویکرد تاسیس شدند. دانشآموزان پس از گذراندن ۹ سال در مدارس عادی میتوانند تحصیلات خود را در این مدارس ادامه دهند. برای ثبت نام شرایط خاصی وجود ندارد و دانشآموزان میتوانند بدون آزمون ورودی در این مدارس ثبت نام کنند. کادر آموزشی این مدارس را فعالان عرصه کسبوکار تشکیل میدهند و دانشآموزان نیز برای گذراندن دوره کارآموزی میتوانند در یکی از شرکتهای طرف قرارداد با این مدارس مشغول بهکار شوند. پس از گذشت 6 سال، دانشآموزان نه تنها مدرک دیپلم و فوق دیپلم خود را دریافت میکنند بلکه بسیاری از آنها بلافاصله پس از فارغالتحصیلی در یکی از همان شرکتها مشغول بهکار میشوند. انتظار میرود که تا پاییز سال ۲۰۱۵، شمار مدارس P-TECH به رقم ۴۰ برسد. تاکنون بیش از 100 سازمان برای همکاری با این مدارس اعلام آمادگی کردهاند. تحصیلات دانشگاهی همواره در جهت رشد، توسعه اقتصادی و تغییرات اجتماعی حرکت کرده است. صنعت در هیچ زمانی تا این حد دستخوش تحولات نبوده و چالشهای ناشی از این تحولات، برای موسسات آموزشی فرصتی فراهم کرده تا در تکنیکهای آموزشی خود تجدیدنظر کنند. با سرمایهگذاری در حوزه تکنولوژی و همکاری با کسبوکارها میتوانیم از آموزش و کار تجربه خوشایندتری خلق کنیم.
نویسنده: مایکل دی.کینگ
مترجم: مریم مرادخانی
منبع: HBR
ارسال نظر