استارتآپها، کارآفرینی در عصرنوین
نقش دولتها درحمایت ازکارآفرینی
محیا کربلایی تحلیلگر اقتصادی و کسبوکار منبع: Economist بخش چهارم ساختمان هفت طبقه بلوک شماره ۷۱ که در منطقه صنعتی سنگاپور واقع شده است، رسما میزبان بیش از ۱۰۰ استارتآپ است، و احتمالا در همین حدود استارتآپ دیگر نیز بهطور غیررسمی در آن مشغول به فعالیت هستند. این ساختمان فشردهترین مرکز برای استارتآپها یا به اصطلاح رایج کارآفرینان، اکوسیستم، است. استارتآپها آنقدر برای دولت سنگاپور حائز اهمیت شدهاند که به اعتقاد برخی کارشناسان، دولت به نوعی جوانان را به کارآفرینی وامیدارد. براد فِلد، یکی از بنیانگذاران موسسه شتابدهنده ایده تِکاستارز که در مقاله قبل معرفی شد، در کتاب خود به بیان اصولی میپردازد که از نظر وی برای شکل دادن یک شبکه استارتآپ در هر شهر یا کشوری لازم هستند.
محیا کربلایی تحلیلگر اقتصادی و کسبوکار منبع: Economist بخش چهارم ساختمان هفت طبقه بلوک شماره ۷۱ که در منطقه صنعتی سنگاپور واقع شده است، رسما میزبان بیش از ۱۰۰ استارتآپ است، و احتمالا در همین حدود استارتآپ دیگر نیز بهطور غیررسمی در آن مشغول به فعالیت هستند. این ساختمان فشردهترین مرکز برای استارتآپها یا به اصطلاح رایج کارآفرینان، اکوسیستم، است. استارتآپها آنقدر برای دولت سنگاپور حائز اهمیت شدهاند که به اعتقاد برخی کارشناسان، دولت به نوعی جوانان را به کارآفرینی وامیدارد. براد فِلد، یکی از بنیانگذاران موسسه شتابدهنده ایده تِکاستارز که در مقاله قبل معرفی شد، در کتاب خود به بیان اصولی میپردازد که از نظر وی برای شکل دادن یک شبکه استارتآپ در هر شهر یا کشوری لازم هستند. وی معتقد است در درجه اول استارتآپها باید همیشه پیشرو باشند. دوم اینکه برای ورود به دنیای استارتآپها نباید محدودیتی قائل شد تا هر کس بتواند وارد شود و به عنوان اصل سوم، آقای فلد معتقد است قبل از اینکه هر فرد از خدمات مجموعه دریافتی داشته باشد، لازم است ارائه دهنده خدمتی باشد.
از دیدگاه فردی، نکته سوم در صنعتی که به سرعت در حال رشد است و موفقیت هر شرکت با خطر بالایی نیز روبهروست، خیلی سودمند به نظر میرسد. جوانانی که امروز به این دنیا قدم میگذارند، هیچ بعید نیست که چندی بعد به کمک سایرین احتیاج داشته باشند، پس با کمکی که در آغاز به شکلگیری مجموعه میکنند، میتوانند خیال خود را از بابت آینده کمی آسوده کنند. برخی از سرمایهگذاران خطرپذیر معتقدند ساخت اجتماعات استارتآپی، در واقع همان ساخت سرمایه اجتماعی است. این اجتماعات خود به خود یک شبکه ارتباطی قوی و موثر بهوجود خواهند آورد که مانند آنچه فیسبوک یا مایکروسافت انجام دادند، عمل خواهد کرد: هرچه تعداد اعضا و فعالیتهای انجام شده بیشتر باشد، مجموعه برای افراد خارجی جذابتر خواهد شد.
پس از شکلگیری چنین مجموعهای میتوان انتظار داشت که توان تحمل شکست بالاتر رود، جلسات و برنامههای آموزشی که موجب به روز شدن اطلاعات افراد میشود بهطور مداوم برگزار شوند و از همه مهمتر بین اعضا جریانی دائمی از ایدههای نو راه بیفتد. اما آنچه معمولا شبکههای استارتآپ را به شدت به هیجان میآورد، «خروجی»ها هستند. زمانی که یک استارتآپ توسط شرکتی بزرگ خریداری یا در بورس اوراق بهادار پذیرفته میشود، در اصطلاح آن را «خروجی» مینامند. در نتیجه آن یک حلقه بهوجود میآید: بنیانگذاران این خروجیها، خود به سرمایهگذاران جدید تبدیل میشوند و کارمندان قبلی، اینک میتوانند شرکتنوپای خود را تاسیس کنند.
آنچه در این میان از اهمیت ویژهای برخوردار است، نقش دولتها و سیاستهایی است که در حمایت از استارتآپها اتخاذ میشود. در آمریکا پشتیبانی مداوم دولت چه پس از جنگ جهانی دوم و چه پس از جنگ سرد بود که موجب رشد سرمایهگذاری خطرپذیر در این کشور شد. در سنگاپور نیز شکلگیری چنین مجموعهای از استارتآپها بدون حمایت دولت، قطعا غیرممکن بود.
شاید بعضی خیال کنند که مردم سنگاپور به شکل خارقالعادهای در ریسک کردن سر نترسی دارند، اما واقعیت این است که در بررسیهای انجام شده ۴۳ درصد از آنان معتقدند با تاسیس یک شرکت نوپا، ممکن است تمام داراییشان را از دست بدهند. در آلمان ۴۹ درصد از افراد چنین تصوری دارند.
در سنگاپور شرایط برای جوانان تا حدودی سختتر هم هست، چراکه خانوادهها از کارآفرین شدن فرزندانشان چندان خوشحال نمیشوند. آنها ترجیح میدهند که فرزندانشان در یکی از شرکتهای چندملیتی فعال در این کشور یا حتی بهتر از آن، در یکی از ادارات دولتی، شغلی برای خود دست و پا کنند.
مشکلات پیشروی سرمایهگذاران نیز از این کمتر نیست. پس از شکستهشدن حباب
دات-کام در سال ۲۰۰۱، تنها تعداد بسیار اندکی از سرمایهگذاران خطرپذیر به فعالیت در سنگاپور ادامه دادند و آنهایی که باقی ماندند، معمولا از تجربه بالایی برخوردار نبودند.
با توجه به تمامی این مشکلات، اینکه دولت سنگاپور برای رشد استارتآپها در حال برداشتن قدمهای بزرگی است، خود مایه تعجب است. در کشوری که سرمایهگذاران خارجی برای حضور مستقیم در آن، با یکدیگر رقابت میکنند، این سوال بهوجود میآید که چرا استارتآپها تا این اندازه مهم شدهاند؟ جواب این است که سران دولت سنگاپور معتقدند، کشور نمیتواند تا ابد به حضور شرکتهای چندملیتی وابسته باشد و لازم است برای گسترش کارآفرینی اقدام کند.
اگرچه شرکتهای سنگاپوری معمولا در بیان مشکلاتشان پیشقدم نمیشوند، اما مدیران استارتآپها در بلوک شماره ۷۱ از بازگو کردن مشکلات ابایی ندارند. بیشتر گلهشان نیز از کاغذبازیهای دولتی و قوانین دستوپا گیر مهاجرت نیروی کار است.
در اولین اقدام، دولت سنگاپور به تسهیل ثبت شرکتها پرداخته است. اگر تا چندی پیش برای ثبت شرکتی یک هفته زمان لازم بود، اکنون تنها در ظرف چند ساعت میتوان یک شرکت نوپا ثبت کرد. در قدم بعدی، دولت سنگاپور برای تشویق جوانان، هر ساله ۱۲۰ الی ۱۵۰ دانشجو را به مدت یکسال برای کارآموزی به دره سیلیکون در سانفرانسیسکو به صورت بورسیه اعزام میکند، جایی که قلب تپنده استارتآپهای جهان بهشمار میرود. در بازگشت، بسیاری از این دانشجویان خود به بنیانگذاران یک استارتآپ تبدیل شدهاند و از سوی دولت بودجهای به ارزش ۵۰ هزار دلار سنگاپور و یک دفتر کار برای فعالیت، در اختیارشان قرار میگیرد.
شرایط برای سرمایهگذاران از این هم بهتر است؛ برای حمایت از سرمایهگذاران خطرپذیر، بنیاد ملی تحقیقات سنگاپور (NRF) در طرحی به سرمایهگذاری روی استارتآپهای درجه یک اقدام کرده است. به ازای هر یک دلار سنگاپور که در استارتآپها سرمایهگذاری شود، دولت خود نیز ۵ دلار در آن سرمایهگذاری میکند. این روند تا سقف ۵۰۰ هزار دلار سنگاپور(۳۷۵ هزار دلار آمریکا) به ازای هر شرکت نوپا ادامه مییابد. به عبارتی در ابتدا برای تشویق و کاهش ریسک سرمایهگذاران، دولت تا ۸۵ درصد روی استارتآپها سرمایهگذاری میکند و سرمایهگذاران خطرپذیر تا ۱۵ درصد. پس از آن، سرمایهگذاران هر زمان که بخواهند میتوانند سهام دولت را به همان ارزش اولیه و پرداخت بهرهای اندک به مدت سه سال، از وی خریداری کنند.
این اقدامات برای سنگاپور نتایج شگفتآوری به همراه داشت است. تا سال ۲۰۱۴ در این کشور۸۰۰ شرکت اینترنتی فعال شدند که معادل۱۶۰ شرکت به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت است و به این ترتیب سنگاپور در کارآفرینی از کشورهایی چون اسپانیا و هلند پیشی گرفته است. از مهمترین «خروجیها» نیز میتوان به شرکت ویکی (Viki) اشاره کرد که سایتی است برای پخش مستقیم ویدئو؛ این استارتآپ توسط یک شرکت ژاپنی به ارزش ۲۰۰ میلیون دلار خریداری شد.
اما نباید فراموش کرد که اعداد و ارقام هرگز تمام داستان را بازگو نمیکنند. بسیاری از استارتآپهای موفق در سنگاپور اصولا توسط خارجیها راهاندازی شدهاند.
به عنوان مثال، شرکت ویکی توسط یک بنیانگذار آمریکایی-مصری تاسیس شد که در طول فعالیتش از کمکهای دولت نیز استفاده نکرده بود. بسیاری از استارتآپهای سنگاپوری علیرغم تشویقهای دولت، هنوز به سرمایهگذاران ثانویه نیازمندند. نکته مهم دیگر آن است که اگر روزی دولت سنگاپور تصمیم به قطع یا کاهش حمایتهایش بگیرد، چه بر سر استارتآپها خواهد آمد؟
از هماکنون زمزمه نصفشدن سرمایهگذاری دولت بر روی استارتآپهایی که در بخش فناوری اطلاعات فعالیت میکنند، بسیاری را نگران کرده است. با کاهش سرمایهگذاری دولت در این بخش، بودجه بیشتری نصیب فعالان در بخشهایی نظیر تجهیزات درمانی و ... خواهد شد.
تضمین امنیت سرمایهگذاران و همچنین سختگیری در ورود نیروی کار متخصص و ماهر خارجی از دیگر مشکلات پیشروی دولت است. البته وجود چنین مشکلاتی به این معنی نیست که شبکه کارآفرینی سنگاپور از پا در خواهد آمد. عکس، دولت سنگاپور در درس گرفتن از اشتباهات خود، در جهان رکورددار است و اخیرا در صدد اختصاص بلوک دیگری در نزدیکی بلوک شماره ۷۱ به کارآفرینان برآمده است. میتوان گفت دولت سنگاپور در این راه، بیدی نیست که با این بادها بلرزد.
اماآنچه دولت سنگاپور و سایر دولتها نباید از یاد ببرند، حساسیت بالای استارتآپهاست. این شبکههای ملی، در عین حال عضوی از شبکه عظیمتر جهانی هستند. اگر دولتها از آنان غافل شوند، ممکن است بنیانگذاران استارتآپهایشان به جای دیگری نقل مکان کنند.
و معمولا این جای دیگر، آمریکاست؛ کشوری که سرمایهگذاران خطرپذیرش با آغوش باز به استقبال کارآفرینان و ایدههایشان میروند. بنابراین اگر کشورهای آسیایی و اروپایی برای حمایت از کارآفرینانشان دیر بجنبد، باید تنها نظارهگر مهاجرت بهترین استارتآپها به درهسیلیکون، آستین یا نیویورک باشند.
ارسال نظر