کسبوکار اجتماعی
کارآفرینی با دغدغه اجتماعی و نه برای سود بیشتر
پژوهشگر توسعه پایدار و مسوولیت اجتماعی سازمانها
در کشورهای توسعهیافته، همواره شرکتهای بزرگ در مظان اتهام بودهاند که توجهشان تنها به حداکثر کردن سود بنگاه بوده و با سوءاستفاده از قدرت مالی خود، سود و منافع سهامدارانشان را به منافع جامعه، اقشار ضعیفتر و حفظ محیطزیست ترجیح میدهند. از سوی دیگر در کشورهای فقیر نیز، مسائل اجتماعی، کمتر توانستهاند توسط بنگاههای صرفا اقتصادی، مورد توجه جدی قرار بگیرند. از نظر منتقدان، مسائل اجتماعی نظیر فقر و محرومیت اقشار مستضعف، یا بهعلت سود کم از طرف بنگاههای اقتصادی(که به دنبال حداکثر کردن منافع مادی خود هستند) مغفول میمانند؛ یا حتی بدتر، برخی سودجویان از ضعف فقرا برای درآمدزایی شخصی و بهرهکشی، نهایت استفاده را میکنند.
پژوهشگر توسعه پایدار و مسوولیت اجتماعی سازمانها
در کشورهای توسعهیافته، همواره شرکتهای بزرگ در مظان اتهام بودهاند که توجهشان تنها به حداکثر کردن سود بنگاه بوده و با سوءاستفاده از قدرت مالی خود، سود و منافع سهامدارانشان را به منافع جامعه، اقشار ضعیفتر و حفظ محیطزیست ترجیح میدهند. از سوی دیگر در کشورهای فقیر نیز، مسائل اجتماعی، کمتر توانستهاند توسط بنگاههای صرفا اقتصادی، مورد توجه جدی قرار بگیرند. از نظر منتقدان، مسائل اجتماعی نظیر فقر و محرومیت اقشار مستضعف، یا بهعلت سود کم از طرف بنگاههای اقتصادی(که به دنبال حداکثر کردن منافع مادی خود هستند) مغفول میمانند؛ یا حتی بدتر، برخی سودجویان از ضعف فقرا برای درآمدزایی شخصی و بهرهکشی، نهایت استفاده را میکنند.
اما بشر، موجودی صرفا اقتصادی نیست و در طول تاریخ، همیشه روحیات بشردوستانه و خیرخواهانه در او وجود داشته است؛ در نتیجه در مقابل آن نگاه صرفا سودمحور، نگاههای خیریه و کمکهای داوطلبانه بروز و ظهور پیدا کردهاند. پیدایش موسسات خیریه غیرانتفاعی، سازمانهای مردمنهاد و حرکتهای داوطلبانه اجتماعی، نتیجه همین نگاههای بشردوستانه بوده است که منجر به نتایج مثبت زیادی هم برای جوامع مختلف شده است.
اما، نگاه صرف خیریهای، در عین اینکه نتیجه دغدغههای ارزشمند است و در برخی موارد ضروری است، نمیتواند برای حل تمام مشکلات مورد استفاده قرار بگیرد؛ چرا که ممکن است در برخی شرایط، مسائل مزمنتری را ایجاد کند. نگاه خیریهای همیشه وابسته به کمکهای خیریه است و نمیتواند خودگردان باشد. و از طرف دیگر، کمک خیریه در برخی شرایط، کمکگیرندگان را وابسته به کمکها نگاه میدارد و این امر با حفظ کرامت انسانی سازگار نیست. در این نگاه انتقادی، تاکید صرف بر کمکهای خیریه، میتواند به تشویق مصرفگرایی و انتظار کمک از دیگران به جای توانمندسازی و داشتن روحیه تولید و کارآفرینی منجر شود.
اما آیا راه سومی وجود دارد؟ میشود هم دغدغه اجتماعی داشت و هم خودگردان بود؟ میتوان با دغدغههای اجتماعی کسبوکار راهاندازی کرد؟ پاسخ مثبت است. به همه کسبوکارهایی که اثبات کردهاند هدف اصلی آنها یک هدف اجتماعی و حل یک مساله اجتماعی است، «بنگاههای اجتماعی»یا «Social Enterprise» میگویند.دغدغههای مشابه سبب شده که در ادبیات مدیریت، حوزهای به نام «کارآفرینیاجتماعی» ظهور کند و علاقه مندان زیادی در سراسر دنیا را دور خود جمع کند.کارآفرین اجتماعی، شخص یا موسسهای است که رویکرد یا راهکاری نوآورانه را برای حل یک مساله اجتماعی (مانند فقر، اشتغال اقشار محروم و حاشیه ای، محیط زیست، اعتیاد، کارآفرینی روستایی و کودکان کار) در پیش میگیرد. این راهکارها میتواند شامل ایجاد یک کسبوکار برای رفع یک مساله اجتماعی، تاسیس بنیادی خیریه یا هر شیوه نوآورانهای برای پاسخ به یک مساله اجتماعی باشد. عمل کارآفرین اجتماعی معمولا در غالب گروه و با مشارکت اجتماعی صورت میگیرد و حرکتهای جمعی، چشمانداز روشنتری برای اثرگذاری دارد. کارآفرین اجتماعی، یک شاخص مهم سنجش موفقیت خودش را، میزان دستیابی به هدف اجتماعی تعریف میکند.
کارآفرینان اجتماعی، انگیزه و ایدههایی برای بر طرف کردن مسائل اجتماعی دارند و تلاش میکنند تا فکر خود را به عمل تبدیل کنند. برای عملیسازی این ایدهها، مجموعه نهادهایی نیاز است تا علاوه بر انگیزهبخشی به کارآفرین، وی را هدایت و حمایت کند. اگرچه چنین افرادی سرمایههایی عظیم برای کشور محسوب میشوند،اما باید توجه داشت که معمولا بسیاری از چنین افراد دغدغهمندی، دانش و تجربه لازم را ندارند و نیاز به آموزشها و حمایتهایی دارند تا بتوانند دانش و جسارت لازم را برای عملیسازی ایده خود بیابند.
از نمونههای این کارآفرینان اجتماعی در دنیا میتوان به شرکت خردهفروشی کفش و لباس تامز (TOMS) اشاره کرد. بلیکمیکاسکی، موسس تامز، وقتی در سال ۲۰۰۶ به آرژانتین سفر کرده بود، از نزدیک با زندگی سخت کودکانی مواجه شد که کفش نداشتند. او برای کمک به این کودکان شرکت تامز را تاسیس کرد و مبنای کارش را این طور قرار داد که مصرفکنندگان کفش مبلغی بیشتر از قیمت واقعی بپردازند تا به ازای هر خرید، یک جفت کفش به کودکان نیازمند هدیه داده شود. حرکتی که با یک ایده ساده شروع شد، به مدل کسبوکار قدرتمندی در جهت توسعه بهداشت، آموزش و فرصتهای اقتصادی برای کودکان و جوامع آنها در سراسر جهان، تبدیل شده است.
برای تبدیل شدن فردی دغدغهمند به یک کارآفرین اجتماعی، نیاز به آموزش دستاوردهای علمی این حوزه، یادگیری مهارتهای عملی کارآفرینی، آشنایی با کارآفرینیهای اجتماعی ایران و جهان و تبادل تجارب در حوزه کارآفرینی اجتماعی است. برگزاری نشستهایی با چنین موضوعاتی، منجر به گفتمانسازی و تقویت احساس مسوولیت مخاطبان خواهد شد و علاوه بر شناسایی و گرد هم آوردن افراد دغدغهمند، آنها را با دانش جهانی این حوزه آشنا میکند و گام اولیه را برای تشکیل شبکهای از کارآفرینان اجتماعی بالقوه و بالفعل برای ایدهپردازی و عملیسازی حل مسائل اجتماعی بر میدارد.
ششم خرداد ماه قرار است دانشکده فنی دانشگاه تهران میزبان علاقهمندان به موضوع کارآفرینی اجتماعی باشد. برای شرکت در این همایش و توضیحات بیشتر به آدرس qhami.com مراجعه کنید.
ارسال نظر