تغییر نگاه رهبران سازمان به مقوله زمان

علی حسین سازمند ۱، محمدحسن علیپور فلاح پسند۲، محمد معیری۳ امروزه میزان و اندازه کار در یک بازه زمانی یکی از دغدغه‌های مهم مدیران ارشد هر سازمانی بوده و همواره سنجش میزان کار و بهره‌وری یک نیروی کاری نسبت به زمان کار فیزیکی کارکنان در محیط شرکت یا برای شرکت یکی از چالش‌های جدی برای مدیران ارشد هر سازمانی است.

از آنجا که زمان درمفهوم کار یک واحد اندازه‌گیری خطی بوده و هرگز در مورد عمق کار، نتیجه کار، میزان بهره‌وری کار و در نهایت انتظارات مدیران از کار سخنی به میان نیامده است، نمی‌توان نگاه راهبردی مناسبی به مقوله زمان داشت به همین دلیل چشم‌اندازهای یک شرکت هیچ‌گاه دارای زمان‌بندی خطی نیست.

در این مقاله سعی می‌شود با بهره‌گیری از منطق سهروردی و برداشت از کتاب مثنوی معنوی (دفتر دوم) همراه با نگاهی سه وجهی به مقوله زمان و تفاوت این مفهوم با معنای «آن» از منظر رهبران سازمان، بحث و بررسی شود.

تعریف «آن» از منظر فرماندهی

مفهوم «آن» همانند تمام مفاهیم صادق در جهان یک مفهوم نسبی بوده و دارای سه متغیر وابسته به خود است: وجود، حضور و قیود. در این مفهوم متغیر اصلی وجود بوده که پدیدارکننده حضور است. خود حضور به‌عنوان متغیر وابسته به وجود، مستلزم قیودی است که این قیدها همان مکان و زمان فیزیکی است و به‌عنوان متغیر سببی برای حضور تاثیرگذار است.

نسبت «آن» با هستی، اگر هستنده‌ای در لحظه اکنون موجود باشد مفهوم خواهد یافت. یعنی باید موجودی وجود داشته باشد تا «آن» به آن مترتب شود. لذا یک وجود واحد، حضوری را طلب می‌کند که این حضور نوعی از آگاهی کامل از وجود است. این آگاهی از وجود نیز مستتر در مکان و زمان مشخصی است که قید و بند وجود مورد نظر در یک «حضور واحد اکنونی» را ایجاد می‌کند. به عبارت دیگر یک هستنده آنگاه که در زمان و مکان معینی حضور دارد، از حضورش آگاهی وجودی دارد. در واقع این حضور نسبتی با وجود دارد که این نسبت اسارت در قید زمان و مکان داشته و با این آگاهی زمانی ـ مکانی در اکنون یک حرکت آگاهانه صورت می‌گیرد.

کاربرد مفهوم «آن»

با توجه به تعریف فلسفی از مفهوم «آن» باید جست‌وجو کرد این مفهوم انتزاعی چه تجلی در واقعیت بیرونی به‌ویژه از منظر رهبران یک سازمان برای بهبود یا ایجاد یک کسب‌وکار پایدار دارد.

با تبیین این مفهوم نشان داده می‌شود که نگاه رهبران سازمان به مقوله زمان ‌باید متفاوت از کارکنان باشد، در واقع با این نگاه رهبران باید به جای طول زمان، عرض زمان را مورد توجه قرار دهند.

از طرف دیگر با حصول این مفهوم از جانب رهبران در یک کسب‌وکار، نوعی حضور آگاهانه همراه با کیفیت بالا ایجاد می‌شود و بهره‌وری در انجام کار را دوچندان می‌کند. در واقع کسی که در حضور باشد اشتباه و خطا در کار را به حداقل می‌رساند و این حضور کامل باعث بالا رفتن کیفیت خواهد شد. این به آن معنا است که وقتی کاری انجام می‌شود به‌طور کامل در انجام کار مورد نظر حضور داشته و به مساله دیگری در پس و پیش لحظه مورد نظر فکر نشود.

به‌طور مثال خیاط زمانی که به خطا سوزن وارد دستش می‌شود زمانی است که از حضور در آن کار باکیفیت کامل خارج شده است و در اصل از اکنون منحرف شده و به پس یا پیش از اکنون رفته است که باعث بروز خطا می‌شود.

اگر تقویت مهارت در نیروی کار تمرین شود به‌طوری‌که حسرت دیروز و اضطراب فردا را نداشته باشد و از طرفی گستره حضور در اکنون در وجود نیروی انسانی افزایش داده شود، تعداد اشتباه و خطا در زمان کار کاهش می‌یابد. بنابراین برای ایجاد مقوله حضور نیاز به تقویت مهارت و تمرین درفرآیندهای کاری بوده تا به کمک تقویت حضور تولید کمی و کیفی افزایش یابد.

این نکته قابل تامل است که منظور از مهارت در حضور به معنای تمرکز در اکنون است که در منش رهبران باید متبلور شود نه حضور مهارتی که به عادت تبدیل شود. به‌طور مثال در زمان رانندگی یک حضور مهارتی وجود دارد که فرد دیگر در «آن» نیست بلکه به علت مهارت زیاد در امر رانندگی فارغ از حضور کامل رانندگی می‌کند.

بنابراین برای ایجاد یک کسب‌وکار پایدار در سازمان‌هایی که رویکرد جهانی شدن دارند، باید مهارت حضوراکنونی در نیروی انسانی توسط رهبران تقویت شود تا به جای افزایش زمان فیزیکی نیروی کار در سازمان، حضور اکنونی وی در سازمان

بالا رود.

برای تحقق این امر، رهبر سازمان به‌عنوان فرمانده خود می‌تواند به جای استفاده از روش‌های غلط و در اسارت گرفتن نیروی انسانی خود در زمان فیزیکی، با بالا بردن مهارت حضور در اکنون و تقویت شبکه خواسته‌ها و دلخوشی‌های ایشان تمایل‌شان را به مهر‌ورزی در حضور اکنونی تقویت کند.

در واقع تغییر نگاه یک رهبر سازمانی به مقوله زمان که ناشی از منش خود رهبر است، باعث خواهد شد تا با تمام وجود در زمان حال و اکنون باشد و با نگاه به عرض زمانی به جای طول زمان به ثانیه مفهوم ابدی بخشد.

پی‌نوشت‌ها:

۱- استاد روانشناسی، هیات علمی دانشگاه بهزیستی و توانبخشی

۲-استاد مدیریت، مدرس سازمان مدیریت صنعتی

۳- دانشجوی دکترای مدیریت، سازمان مدیریت صنعتی