نقش شبکه نوآوری فناوری در توسعه و رقابت

حمیدرضا خلیلی- اردلان صامتی امروزه‌دانش و نوآوری به عنوان عوامل مهم ایجاد ثروت پذیرفته شده‌اند و در سطح دولت، موسسات و همچنین در سطح خرد و کلان، فرصت‌ها و چالش‌های جدیدی را فراهم کرده‌اند. از سوی دیگر، ورود فناوری‌های پیشرفته ارتباطی و تسهیل مبادلات میان افراد و کشورها موجب کمرنگ شدن مرزهای جغرافیایی شده، به نحوی که از جهان فعلی به عنوان دهکده جهانی یاد می‌شود و این دهکده جهانی، تحت تاثیر رقابت شدید و روزافزون رقبای جهانی در هر نقطه از این کره خاکی‌ است. در چنین محیطی عدم توجه به رقابت جهانی و شبکه‌های نوآوری فناوری، می‌تواند سازمان را از مسیر خلاقیت و نوآوری دور کرده و موجب حرکت تدریجی آن سازمان به‌سوی زوال ‌شود. در اینجا لازم است تعریفی از نوآوری و شبکه نوآوری فناوری۱ ارائه دهیم: نوآوری دانشی نوین است که قابلیت استفاده اقتصادی داشته باشد و این دانش از یادگیری متقابل و پویایی شبکه به وجود می‌آید. شبکه نوآوری فناوری عبارت است از ائتلافی متشکل از بیش از دو شرکت، سازمان یا انجمن که هدف آن توسعه فناوری است.

نوآوری یک عمل منحصربه‌فرد و جداگانه نیست، بلکه عملی گروهی ا‌ست و یک تولیدکننده خلاق، برای دستیابی به نوآوری ‌باید تولیدکنندگان و بازیگران دیگری را نیز، در فرآیند نوآوری خود به بازی بگیرد و همین بازیگران عرصه نوآوری و تولید، که می‌توانند داخل یا خارج از یک سازمان خاص باشند، شبکه وسیع و قابل گسترش نوآوری را تشکیل می‌دهند. شرکت‌های موفق، به‌صورت هوشمندانه اهمیت این ارتباطات و همکاری‌ها را تشخیص می‌دهند. ارتباطات و همکاری‌هایی از قبیل صمیمیت با مشتری، درک نیازهای مشتری، همکاری با تامین‌کنندگان، همکاری‌ها و مشارکت‌ها با دیگر شرکت‌ها، ارتباطات با مراکز تحقیقاتی و حتی رقبا، که به وسیله اینها بتوانند یک سامانه نوآوری را مدیریت کنند. مدیریت کردن این شبکه، کلید نوآوری ا‌ست که به مفهوم استفاده از روند و جریان دانش است و در قرن حاضر، این شبکه وابسته به کلیه کشورهای جهان بوده و در بسیاری از موارد، در چارچوب مرزهای کشوری و قاره‌ای نمی‌گنجد.

یک شبکه نوآوری اثربخش، شامل اعضای گوناگون و متنوعی ا‌ست که در اهداف، دانش، توانایی، شایستگی و مزیت‌ها، ادراک و نگرش، قدرت و اندازه، وضعیت و جایگاه فرهنگ متفاوت هستند و باید این اختلاط، به گونه‌ای متعادل صورت گیرد. اگرچه ارتباطات میان شرکت‌های همگن شبکه، به علت ویژگی‌های مشترک زیادی که بین آنها وجود دارد، آسان‌تر برقرار می‌شود، اما در بین این اعضا، فقط ایده‌های مشابه به اشتراک گذاشته می‌شود. درحالی‌که ترکیب شرکت‌های همگن و ناهمگن، موجب به اشتراک‌گذاری ایده‌های مختلف شده و منجر به نوآوری می‌شود.

دولت‌ها با درک نیاز به فناوری و نوآوری و برنامه‌ریزی، سیاست‌گذاری‌، قانون‌گذاری و نظارت بر شبکه‌ها می‌توانند در روند صحیح ایجاد نوآوری، نقشی سازنده داشته باشند.

فناوری ارتباطات و اطلاعات۲

مهم‌ترین ویژگی اینترنت در شبکه نوآوری این است که اینترنت، فاصله جغرافیایی را از بین می‌برد و به کسب‌وکار محلی، جنبه گسترده و جهانی می‌دهد. اینترنت، امکان دسترسی به بازارهای جهانی، تبلیغات جهانی، مشتریان جهانی، تامین‌کنندگان جهانی، استانداردهای جهانی و امثال اینها را فراهم می‌کند. نوآوری نتیجه ذاتی تعامل متقابل میان اعضای مختلف شبکه است. شبکه نوآوری موجب انتقال دانش جدید، اطلاعات جدید و حمایت از نوآوری و ایجاد صرفه‌جویی در مقیاس و صرفه‌جویی در نیاز به گسترش قلمرو کاری می‌شود. اگرچه تمرکز شبکه نوآوری روی واحدهای تحقیقات و توسعه اعضا است، اما همیشه امکان درز اطلاعات استراتژیک، نگرانی اصلی اعضای شبکه بوده، هرچند که خطر انزوای تجاری، بسیار بیشتر از خطر درز اطلاعات استراتژیک است. در مقابل باید در نظر داشت به‌‌رغم این امر که یک شبکه از اعضای مختلف تشکیل می‌شود، اما به‌طور کلی، برابری نسبی توزیع قدرت اعضا، فضای شبکه را متعادل کرده و روابط را بهبود می‌بخشد. بر خلاف آن، سوء‌استفاده شرکت‌های بزرگ از قدرت و سیاست‌های تهدیدی، روابط متقابل سازنده در شبکه را به خطر می‌اندازد. البته توزیع قدرت در این مبحث، به معنای برابری قدرت واقعی اعضا نیست، بلکه به معنای اعمال برابر قدرت و عدم سوء‌استفاده از قدرت برتر اعضای قدرتمند شبکه است که در این حالت، هماهنگی و میل به همکاری‌های متقابل، افزایش می‌یابد.

چهار علت برای نیاز به شبکه نوآوری

هم‌افزایی شایستگی‌ها۳: در یک محیط پیچیده، پاسخگویی به کلیه مسائل مختلفی که شرکت‌ها با آن مواجه می‌شوند، دشوار است و آنها نمی‌توانند همه مزیت‌های لازم را به تنهایی داشته باشند. شبکه برای آنها این امکان را فراهم می‌کند تا به منابع مختلفی که در خوشه و زنجیره تسهیم مبادلات قرار می‌گیرند، دسترسی داشته باشند.

هم‌افزایی یادگیری۴: شبکه، فراتر از ایجاد فرصت استفاده از منابع، موجب تسهیل و تسهیم یادگیری‌ها نیز می‌شود، به این شکل که اعضا تجربیاتشان در مورد چالش‌ها و آموخته‌ها را با یکدیگر مبادله می‌کنند. این امر موجب ایجاد بینش و ایده‌های جدید می‌شود و در مجموع یک شبکه یادگیری را ایجاد می‌کند؛ شبکه‌ای که وسیله اصلی موفقیت در توسعه صنعتی‌ است.

هم‌افزایی در ریسک‌پذیری۵: هم‌افزایی در تبادل ایده‌ها و فعالیت‌های شبکه‌ای، میزان ریسک‌پذیری بر اساس اتکا و بررسی‌های جمعی را افزایش می‌دهد.

مواجهه دانش‌های مختلف۶: شبکه، ارتباطات همه‌جانبه‌ای میان مرز دانش‌های مختلف ایجاد می‌کند و موجب انگیزش مشارکت سازمان‌ها در کسب تجربیات جدید می‌شود.

هنگامی که مزیت‌هایی از قبیل نیاز به تخصص‌ها و مهارت‌های مختلف، تسهیم و استفاده از زیرساخت‌ها و استانداردهای دیگر شرکت‌ها و امثال این مسائل مطرح است، لزوم وجود شبکه به‌خوبی قابل درک است. مانند زمانی که یک شرکت، باید برای خرید یک فناوری، هزینه‌های سنگینی را بپردازد و یا وقتی که عدم اطمینان به‌وجود می‌آید، برتری شبکه نسبت به ادغام‌ها و بهره‌برداری‌ها و یکپارچه‌سازی، مشخص می‌شود. در این حالت، شرکت‌ها به جای خرید و کسب کردن یکدیگر، از منابع یکدیگر بهره می‌برند و ضمن افزایش سرعت، هزینه‌های معاملاتی و در پی آن، بهای تمام شده، کاهش می‌یابد. همچنین به‌صورت سنتی، انتخاب فناوری یا ایجاد نوآوری، درگیر عدم اطمینان نسبت به سوددهی است، اما شبکه با فراهم آوردن اطلاعات و تقلید از اعضای دیگر، میزان عدم اطمینان را تا حد زیادی کاهش می‌دهد. یک شبکه، ذاتا منعطف و قابل انطباق است و همین دو مورد (انطباق‌پذیری و نقص‌پذیری)، موجب تکامل یک شبکه در طول زمان می‌شود. برای مثال، در ایتالیا تکامل شبکه‌های نوآوری در صنایع سنتی مشهود بوده است.

تحقیقات نشان می‌دهد شبکه‌ها می‌توانند زمینه‌ساز نوآوری شوند. برای عضویت در یک شبکه مهندسی‌شده، معیارهایی مانند ویژگی‌های مشترک و وابستگی متقابل محیطی وجود ندارد و همین امر، موجب ایجاد فرصت برای یادگیری بیشتر در شبکه می‌شود و شبکه‌ای باز۷ را تشکیل می‌دهد. در چنین شبکه‌ای، شرکت‌ها در مواجهه با یکدیگر رشد می‌کنند. شبکه نوآوری، فراتر از روشی برای مونتاژ و سرهم‌بندی قطعات محصول است و در حقیقت، وسیله‌‌ای‌ برای گسترش دانش در سراسر جهان پیچیده کنونی است و مزایای بسیاری را ایجاد می‌کند. از قبیل دسترسی به دانش دیگر اعضا، توسعه به وسیله تعامل متقابل، کاهش ریسک با مشورت و همفکری اعضا، دسترسی به بازارهای مختلف و جدید، شناخت نوآوری‌های بازار و هم‌افزایی در کسب مهارت، دارایی و نوآوری بیشتر بر پایه مهارت و نوآوری‌های کنونی. بنابراین، بدون یک شبکه نوآوری، هرگز یک شرکت خلاق نمی‌تواند محصول خود را به بازارهای مختلف عرضه کرده و بشناساند.

دلایل عمده شکست شبکه نوآوری

۱. فقدان تمرکز اعضا روی اهداف شبکه نوآوری، به علت ضعف مدیریت شبکه.

۲. توجه محدود به برخی از زمینه‌های دانش که این امر منجر به فقدان آن دانش در آینده می‌شود و نوآوری را محدود می‌کند.

نوآوری باز

جهانی‌شدن، موجب باز شدن هرچه بیشتر شبکه‌های نوآوری می‌شود و این امر، انعطاف در نوآوری را افزایش می‌دهد، شرکت‌ها را با بازارها و نیازهای بازارهای مختلف آشنا می‌سازد، نتایج و اطلاعات تحقیقات و توسعه را گسترش می‌دهد و منابع مختلف جهانی را به اشتراک می‌گذارد. به چندین دلیل برای نوآوری، به شبکه نوآوری باز نیازمندیم. نخست اینکه، همه افراد باهوش و خلاق برای یک شرکت کار نمی‌کنند، بلکه در شرکت‌های مختلف پراکنده شده‌اند. همچنین، ایده‌های خلاق خارجی، موجب انگیزه واحد تحقیقات و توسعه شرکت می‌شود و از این طریق ایجاد ارزش می‌کند. درضمن، ایجاد یک کسب‌وکار دارای پایه و اساس و نیز ارتباطات قوی، بهتر از صرف ارائه زودتر محصول جدید به بازار است. زیرا صرف ارائه زودتر به معنای موفقیت دراز مدت نیست. به علاوه، رمز موفقیت و نوآوری، در استفاده از ایده‌های داخلی و خارجی است. در شبکه باز، همه اعضا از امکانات و نوآوری یکدیگر استفاده می‌کنند و این امری یک‌جانبه نیست و حتی از خرید و فروش مجوزهای بهره‌برداری، سودهای خوب متقابلی به دست می‌آید.

عوامل اصلی موفقیت شبکه

عوامل اصلی موفقیت یک شبکه عبارت هستند از:

۱. گوناگونی وسیع: اعضا باید از شاخه‌های فعالیتی کاملا متفاوتی باشند. این امر موجب تشویق به تبادل اید‌ه‌های متفاوت و نوآوری می‌شود.

۲. وجود شرکای فرعی: شبکه باید متشکل از شرکای فرعی و غیراصلی نیز باشد. مانند دانشگاه‌ها، مراکز مشاوره و مواردی که به‌صورت غیرمستقیم با موضوع اصلی شبکه در ارتباط هستند و موجب توسعه مهارت و دانش در شبکه می‌شوند.

۳. اهرم مالی: شبکه باید شامل سرمایه‌گذاران مالی باشد که بتوانند روی ایده‌های خلاقانه و نوآوری‌ها، سرمایه‌گذاری کنند.

۴. مدیریت فعال: اعضا باید به شبکه، با دیدی ارزنده و به عنوان دارایی ویژه بنگرند و نوآوری فعال را در شبکه، مدیریت کنند.

نمونه‌ای موفق از شبکه

در سال ۱۹۷۸، یک دکترای رشته مهندسی، شرکتی۸ در برزیل تأسیس کرد که به وسیله یک فناوری نوین، الکترود جوشکاری تولید می‌کرد. به علت نیاز آن زمان برزیل به الکترود در ساخت سکوهای نفتی در دریا و با توجه به قوانین خاص واردات برزیل و معدود بودن رقبا، این شرکت رشد چشمگیری یافت. این روند تا سال ۱۹۸۶ که این شرکت دارای ۸۰ کارمند و درآمد ماهانه‌ای برابر با ۲۰۰هزار دلار آمریکا بود، ادامه داشت. اما با تغییر قوانین واردات برزیل و پیوستن به تجارت جهانی در سال ۱۹۸۶ و با ورود شرکت‌های چینی با فلزات ارزان‌تر، این شرکت دچار مشکلات بسیاری شد و روند رو به کاهش درآمد را تجربه کرد. تا اینکه در سال ۱۹۹۷، مدیران این شرکت راهی جز تغییر استراتژی نداشتند. این شرکت یا باید روی بخش کوچکی از بازار در برزیل که به کیفیت الکترود اهمیت زیادی می‌داد تمرکز می‌کرد یا به ورود به بازارهای جهانی می‌اندیشید. سرانجام، تصمیم مدیران بر انتخاب بازارهای جهانی بود اما ورود به بازارهای بزرگ جهانی کار دشواری برای یک شرکت کوچک محلی به شمار می‌آمد. این شرکت، یک سال را صرف بهبود کیفیت آلیاژ کرد و مقاومت الکترود را بهبود بخشید. سپس وارد اتحادهای شبکه‌ای با شرکت‌های جمع‌آوری و بازیافت آهن و آلومینیوم شد و از این طریق، با کاهش بهای تمام‌شده و بهبود مستمر کیفیت، سهم خود را در بازار برزیل، به ۳۰ درصد افزایش داد. در گام بعدی، به علت نیاز به فناوری اتمیزه کردن آب۹ (ریزسازی آب)، با شرکت‌هایی که در این زمینه فعال بودند، وارد اتحادهای استراتژیک شد و در پی آن، به شبکه تحقیقات فناوری برزیل پیوست و از این طریق توانست از وام‌های این شبکه استفاده کند. سپس، عضو انجمن مشارکت در تحقیقات تولید آلیاژ به وسیله اتمیزه کردن آب شد و مجوزهای لازم حق بهره‌برداری‌، که مربوط به شرکت‌های آمریکایی و برزیلی عضو شبکه بود را کسب کرد. این شرکت در سال ۲۰۰۳ با پیوستن به انجمن‌های مدیریتی، مدیران خود را با دوره‌های مدیریت پیشرفته کسب‌وکار (MBA) آشنا کرد. همچنین از طریق شبکه تحقیقات فناوری، یک محقق برجسته را استخدام کرد و واحد تحقیقات و توسعه خود را به شدت فعال کرد و فناوری اتمیزه کردن آب و بازیافت فلزات را گسترش داد و با کاهش هزینه‌های مربوط به این فناوری‌ها، قیمت خود را رقابتی‌تر کرد و سهم بازارش را افزایش داد. با کسب کامل این دو فناوری و تولید پودر آهن تصفیه شده، وارد شبکه مواد غذایی و اتومبیل‌سازی شد. در مجموع، این شرکت از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵، تولید خود را به ۶ برابر و صادراتش را به ۲۰ کشور افزایش داد. اکنون تصور کنید که اگر این شرکت، وارد شبکه‌های مختلف نمی‌شد، در چه جایگاهی بود. ورود این شرکت به صنایع و شبکه‌های مختلف، موجب چند ‌وجهی شدن و توسعه سریعش شد. این شرکت، از تمام امکانات شبکه‌ها استفاده کرد و در همه زمینه‌های نوآوری، صادرات و تولید، موفق بود و در حقیقت، تمامی این عوامل، در هم تنیده‌‌اند. برای مثال، اگر این شرکت در آلیاژها و اتمیزه کردن آب، نوآوری ایجاد نمی‌کرد، هرگز نمی‌توانست وارد شبکه‌ها و صنایع دیگر شود و توسعه نیز به همین معناست که یک شرکت به عرصه‌های مختلف وارد شود. این نمونه نشان می‌دهد که شرکت‌های کوچک، به وسیله شبکه‌های نوآوری، می‌توانند تحقیقات و توسعه را از محیط شبکه، به محیط داخلی خود وارد کرده و از این طریق، رشد کنند. بنابراین، شبکه نوآوری فناوری نه تنها موجب دسترسی اعضا به فناوری رقابتی می‌شود، بلکه منابع دیگری نیز برای اعضا ایجاد می‌کند، منابعی که یک شرکت را وارد عرصه‌های مختلف می‌کند و موجب توسعه آن می‌شود.

منابع در دفتر روزنامه موجود است.

پاورقی‌ها:

۱) Technology innovation network

۲) ICT

۳) Collective efficiency

۴) Collective learning

۵) Collective risk taking

۶) Intersection of different knowledge sets

۷) Open Network

۸) Metallurgy

۹) Water Atomization