هدفگذاری صاحبان کسبوکار در سال ۲۰۱۵
مترجم: پیام محجوبی منبع: inc از آغاز سال جدید میلادی چند روزی بیشتر نمیگذرد. تقویمهای مربوط به سال گذشته از روی میزها جمع و تقویم سال ۲۰۱۵ جایگزین آن شده است. اما این دگرگونی و نو شدن تقویمها به این معنا نیست که کسب و کار ما نیاز به یک استراتژی جدید بازاریابی دارد. هر چند زمان و بهانه خوبی است برای بازنگری و تفکر به آنچه در این سال، احتمالا اتفاق میافتد. در این صورت و با نگاهی به دستاوردهای سال گذشته و همچنین پیشبینیهای صورت گرفته از اتفاقات سال جاری، بازاریابان بهتر میتوانند استراتژی خود را برای آینده تدوین کنند.
مترجم: پیام محجوبی منبع: inc از آغاز سال جدید میلادی چند روزی بیشتر نمیگذرد. تقویمهای مربوط به سال گذشته از روی میزها جمع و تقویم سال ۲۰۱۵ جایگزین آن شده است. اما این دگرگونی و نو شدن تقویمها به این معنا نیست که کسب و کار ما نیاز به یک استراتژی جدید بازاریابی دارد. هر چند زمان و بهانه خوبی است برای بازنگری و تفکر به آنچه در این سال، احتمالا اتفاق میافتد. در این صورت و با نگاهی به دستاوردهای سال گذشته و همچنین پیشبینیهای صورت گرفته از اتفاقات سال جاری، بازاریابان بهتر میتوانند استراتژی خود را برای آینده تدوین کنند. به همین دلیل و با هدف کمک به بازاریابان، در این مقاله به چهار رویکرد بازاریابی اشاره میشود که صاحبان کار با شروع سال جدید و با رعایت آنهابه کسب خود رونق بیشتری خواهند بخشید.
۱- استفاده از LinkedIn و دیگر شبکههای اجتماعی برای ارائه محتوای سازمان به مشتریان
خلق یک محتوای جذاب تنها نیمی از مسیر پر فراز و نشیب بازاریابی محتوایی است. روندی که از سال گذشته آغاز شده است و در سال جدید هم ادامه دارد، استفاده از LinkedIn برای در میان گذاشتن محتوای سازمان است. دیگر شبکههای اجتماعی نیز مکانهای مناسبی برای توزیع محتوا هستند اما LinkedIn دارای ویژگیهایی است که این فضا را از دیگر شبکهها سازگارتر میکند. بهعنوان مثال صاحبان کسب میتوانند از LinkedIn Pulse برای ارائه مقالات یا لینک به دیگر مقالات استفاده کنند. براساس گزارشها از مراکز معتبر، درصد بیشتری از تجار، از این شبکه استفاده میکنند. بنابراین در قبال دیگر شبکههای اجتماعی (شبکههایی که استقبال کمتری از آنان میشود) دو بینش وجود دارد: اول، این شبکهها ارزش صرف کردن زمان برای بازاریابی را ندارند. دوم، معدود بازاریابانی در این کانالها فعالیت میکنند و این به آن معنا است که حضور بازاریاب در این شبکهها تاثیر بیشتری خواهد داشت.
۲- شخصیسازی بازاریابی تا حد امکان
با مطالعه تاریخ بازاریابی اینترنتی، خواهیم دید تمرکز بازاریابان بر وسعت و تعداد بیشتر مخاطبان بنا نهاده شده است و نیاز است پیغامهایی که برای مشتریان ارسال میشود بیشتر شخصی شود. مطالعات نشان میدهد اگر به ایمیلهای بازاریابی، پیغامهای شخصی متناسب با مشتریان احتمالی افزوده شود، نتایج بهتری خواهیم گرفت. براساس گزارشها، تعداد بازدید از ایمیلهای بازاریابی مبتنی بر پیامهای شخصی تا ۱۴ درصد و پاسخدهی به اینگونه پیامها تا ۱۰ درصد افزایش داشته است.
حتی میتوان عملیاتی مشابه آنچه در بالا گفته شد در وبسایتهای خود اجرایی کرد. یک روش مناسب برای ایجاد ارتباط مشتریان احتمالی با محتوای سازمان، شخصیسازی و فراهم کردن گزینههایی متناسب با مشتریان در وبسایتها است. بررسیها نشان میدهد در صورتی که محتوای سایت (شامل تخفیفات یا پیشنهادهای فروش، تبلیغات و...) منطبق بر علایق بازدیدکنندگان نباشد، قریب به ۷۴ درصد از بازدیدکنندگان، بیتفاوت عمل کرده و به سادگی از آن میگذرند. به صورتی مشابه، فروش بازاریابان خانگی که وبسایت خود را شخصیسازی کردهاند، تا ۱۹ درصد رشد داشته است.
۳- توسعه یکپارچگی رسانههای اجتماعی
موضوع رسانههای اجتماعی بحث تازهای نیست، اما بازاریابان باید راهی پیدا کنند تا کلیه رسانههای اجتماعی بهکار برده شده در بازاریابی اینترنتی را یکپارچه کنند. پیشبینی گزینه «اشتراک» در وبسایتها، بلاگها و ایمیلها به صورت چشمگیری دامنه و اثربخشی بازاریابی را رشد میدهد. بنا بر گزارشها، افزودن گزینه اشتراک در ایمیلهای بازاریابی، میزان بازدید را تا ۱۵۰ درصد افزایش داده است. در این مسیر بازاریابان باید همواره گوش به زنگ باشند. هر ساله، رسانههای اجتماعی ویژگیهایی به خود اضافه میکنند که میتواند برای بازاریابی اینترنتی مفید باشد. بنابراین ضمن بررسی این پیشرفتها و استفاده از آنان باید در یکپارچه کردن آن نیز تلاش کرد.
۴- آمادگی در قبال فناوری جدید
افراد بسیاری تا پایان سال ۲۰۱۵، از فناوری پوشیدنی (مانند رایانه پوشیدنی) استفاده خواهند کرد اگر چه خیلی سخت بتوان در مورد بازار این فناوری اظهار نظر کرد اما بازاریابان باید در مورد آن هوشیار باشند. زمزمههای بسیاری در شرکت اپل آی- واچ (Apple iWatch) و تا حدودی در اندروید ویر (Android Wear) مبنی بر استقبال مردم از این فناوری و خرید آن به گوش میرسد. بازاریابانی که در حال حاضر به فکر دستیابی به مشتریان خود با استفاده از این تکنولوژی هستند نسبت به رقبای خود، از مزایای بیشتری برخوردار هستند. افرادی که تصور میکنند برای چنین تکنولوژی زود است تصمیمگیری کنند، باید آگاه باشند: بنابر نظر ۶۴درصد از تصمیمگیرندگان در صنعت و تجارت، قطعات پوشیدنی جزو اولویتهای سازمانهای آنها است. به علاوه ۴۵ درصد از مصرفکنندگان آمریکایی متقاعد به خرید این قطعات شدهاند. یکی از بزرگترین چالشهای پیش روی بازاریابان، چگونگی دستیابی به مشتریان از طریق این فناوری است. با بهبود وضعیت اقتصادی، مصرفکنندگان این شانس را خواهند داشت آنچه میخواهند یا نیاز دارند را تهیه کنند. از سوی دیگر با پیدایش فناوری پوشیدنی بازاریابان به روشهای جدیدی در کار خود دست پیدا کردهاند.
ارسال نظر