اگر با اعتقاد کامل تصمیم بگیرید، تصمیمتان به واقعیت بدل میشود
سایروس مککورمیک، پس از ورشکستگی در سال ۱۸۳۷، همه چیزش را از دست داد. تنها سرمایهاش، یک «دستگاه درو و برداشت محصول» بود که خودش اختراع کرده بود. بانک خانه و مزرعهاش را مصادره کرد. تنها چیزی که از او نگرفتند همان دستگاه درو بود که فکر میکردند هیچ ارزشی ندارد. اما مککورمیک معتقد بود این دستگاه، آینده کشاورزی را تغییر میدهد. او دستگاههای برداشت محصول را تولید کرده و میفروخت، اما این کسبوکار، رشد قابلتوجهی نداشت. تا سال ۱۸۴۴ او توانست مجموعا ۵۰ دستگاه بفروشد. اگر در آن شرایط کسبوکار را رها میکرد، واقعا یک شکست محسوب میشد.
سایروس مککورمیک، پس از ورشکستگی در سال ۱۸۳۷، همه چیزش را از دست داد. تنها سرمایهاش، یک «دستگاه درو و برداشت محصول» بود که خودش اختراع کرده بود. بانک خانه و مزرعهاش را مصادره کرد. تنها چیزی که از او نگرفتند همان دستگاه درو بود که فکر میکردند هیچ ارزشی ندارد. اما مککورمیک معتقد بود این دستگاه، آینده کشاورزی را تغییر میدهد. او دستگاههای برداشت محصول را تولید کرده و میفروخت، اما این کسبوکار، رشد قابلتوجهی نداشت. تا سال ۱۸۴۴ او توانست مجموعا ۵۰ دستگاه بفروشد. اگر در آن شرایط کسبوکار را رها میکرد، واقعا یک شکست محسوب میشد. اما این کار را نکرد. او در نمایشگاههای مختلف نشان میداد که ماشین اختراعیاش چقدر سریعتر است. او به خریداران میگفت اگر از دستگاه راضی نبودید، آن را پس بدهید و پول خود را بگیرید. این کار سرانجام نتیجه داد. زمانی که مک کورمیک در سال ۱۸۸۴ فوت کرد، ثروتمندترین مرد ایلینویز بود. او حداقل دو میلیون دلار ثروت داشت (برخی تا صد میلیون دلار نیز تخمین زدهاند). او کسبوکاری راهاندازی کرده بود که بنیان یک شرکت بینالمللی را شکل داد. همه چیز از همان دستگاه برداشت بیارزش آغاز شد. بخشی از موفقیت مککورمیک مربوط به دستگاهی بود که آینده کشاورزی را متحول کرد. اما بخش قابل توجهی از موفقیت او، مرهون پیگیری و جدیت در ادامه دادن به تصمیمی بود که اکثر مردم آن را منطقی نمیدانستند. بسیاری از انسانها اگر در موقعیت او بودند، احتمالا کار قبلی را رها میکردند و فعالیت دیگری را پی میگرفتند. در چنین حالتی، امروز من و شما میگفتیم که اصرار بر تولید و فروش آن دستگاه درو، یک اشتباه مسلم بود. مککورمیک یک دهه بهعنوان فردی شکستخورده کار کرد و درنهایت این شکست را برای خود به یک پیروزی تبدیل کرد. نباید قدرت شور و اشتیاق و علاقه را در به موفقیت رساندن یک تصمیم، کمارزش تصور کنیم. تجربههای نظامی نشان داده است که گاه، پرتاب با اطمینان آخرین تیرها میتواند موجب ترس دشمن شده و او را به عقب براند.
وقتی تصمیم گرفتید، به آن اعتقاد داشته باشید. اعتقاد به صحت یک تصمیم است که آن را به نتیجه صحیح میرساند. ذهن ما تواناتر از آن چیزی است که میپنداریم. در مطالعهای یکسوم افرادی که تحت شیمیدرمانی قرار داشتند، دچار ریزش مو شدند. شاید با خود فکر کنید این نتیجه، چندان عجیب و شگفتآور نیست. قسمت شگفتآور این آزمایش در اینجا است که این گروه فقط فکر میکردند تحت شیمیدرمانی قرار دارند و در حال مصرف داروهای مربوط به شیمی درمانی هستند، درحالیکه واقعیت این بود که در تمام آن مدت، به آنها دارویی بیخاصیت داده میشد. آنها چون فکر میکردند باید دچار ریزش مو شوند، دچار ریزش مو شدند. دنیای اطراف ما، تفکر و ذهنیت ما را بهطور کامل تحت کنترل ندارد، اما محیط و جهان اطرافمان بیش از آنچه فکر میکنیم، ما را تحت تاثیر قرار میدهد.
اگر تصمیمی میگیرید، با تمام قلب و روح خود نسبت به آن متعهد باشید. این تعهد و علاقه، میتواند یک تصمیم بد را به یک تصمیم خوب تبدیل کند. گاهی اوقات، یک تصمیم بد، فقط به کمک ارادهای که در پس آن قرار گرفته است، به تصمیمی خوب بدل میشود. همانطور که ویلیام جیمز گفته است: «اغلب، ایمان راسخ به نتیجه غیرمطمئنی که پیش روی ما قرار دارد، آن را به واقعیت بدل میکند.»
منبع: کتاب ۵۳ اصل تصمیمگیری- انتشارات نص
ارسال نظر