ابزار ارتقای اثربخشی سازمانی
سید محمد اعظمی نژاد* عضو هیاترئیسه کمیته تخصصی توسعه - انجمن مدیریت منابع انسانی ایران منبع: right. com اثربخشی سازمانی عامل حیاتی موفقیت در هر نوع اقتصاد است. سازمانها بهمنظور دستیابی به نتایج مناسب و پایدار نیازمند اجرای استراتژی و تعامل با کارکنان هستند. معرفی ابزار
بهمنظور درک بهتر عوامل موثر بر بهرهوری سازمانی، اخیرا مطالعهای روی ۲۹ هزار نفر در ۱۵ کشور از قارههای آمریکا، اروپا و آسیا که در ۱۰ صنعت عمده فعالند، انجام شده است. در این نوشتار نتیجه این مطالعه در قالب ابزاری جهت ارتقای اثربخشی سازمان ارائه میشود.
سید محمد اعظمی نژاد* عضو هیاترئیسه کمیته تخصصی توسعه - انجمن مدیریت منابع انسانی ایران منبع: right.com اثربخشی سازمانی عامل حیاتی موفقیت در هر نوع اقتصاد است. سازمانها بهمنظور دستیابی به نتایج مناسب و پایدار نیازمند اجرای استراتژی و تعامل با کارکنان هستند. معرفی ابزار
بهمنظور درک بهتر عوامل موثر بر بهرهوری سازمانی، اخیرا مطالعهای روی ۲۹ هزار نفر در ۱۵ کشور از قارههای آمریکا، اروپا و آسیا که در ۱۰ صنعت عمده فعالند، انجام شده است. در این نوشتار نتیجه این مطالعه در قالب ابزاری جهت ارتقای اثربخشی سازمان ارائه میشود. یکی از چالشهای بزرگ امروزی اغلب سازمانها شناسایی و اولویتبندی عناصر موثر بر اثربخشی سازمان است. ابزار حاضر نشاندهنده این مطالبه مهم اینگونه سازمانها است:
اما این عناصر چه مفهومی دارند؟
نتایج حاصل از این مطالعه میتواند به اولویتبندی عناصر موثر بر اثربخشی سازمان کمک کند:
برای پیادهسازی این ابزار در سازمان نیاز است مراحل زیر طی شود:
مرحله اول) شناسایی: در مرحله آغازین، میزان اثربخشی سازمان بر اساس عناصر اصلی اندازهگیری میشود و واقعیت فعلی هر یک از حوزههای مرتبط با اثربخشی مشخص میشود.
مرحله دوم) آموزش و توجیه رهبران سازمانی: برای ایجاد درک مشترکی از عناصر شناسایی شده، نیاز است جلسات توجیهی یا مصاحبههایی با رهبران سازمان طراحی و اجرا شود.
مرحله سوم) هماهنگی و تعامل با کارکنان: مشارکت و حضور کارکنان در گروههای متمرکز یا جلسات برنامهریزی شده از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین نیاز است با آنها هماهنگی و تعامل لازم صورت گیرد.
مرحله چهارم) تعریف و پیادهسازی رویکردها: در این مرحله برای هریک از عناصر مشخص شده موثر بر اثربخشی سازمان، رویکردهایی تعریف و اجرا میشود.
مرحله پنجم) اندازهگیری موفقیت: در گام آخر ارزیابی، اندازهگیری و تجزیه و تحلیل نتایج برای اطمینان از پیشرفت مطلوب و اثرگذاری بر کسبوکار انجام میگیرد.
آنچه مسلم است هر سازمانی بدون در نظر گرفتن نوع کسبوکاری که در آن قرار دارد، به دنبال اثربخشی و کسب نتایجی بهتر است و استراتژی کسبوکار میتواند نقشه راه این هدف مهم باشد، اما وقتی استراتژیها نزد هیاتمدیره باقی بماند، هرگز فراتر از یک طرح نخواهد رفت و اجرایی نخواهد شد. فراموش نکنید اثربخشی در سازمان زمانی محقق خواهد شد که ساختار، نقشها، قابلیت رهبری، سیستمها و فرآیندها و فرهنگ سازمانی همسو با استراتژی سازمان باشند.
ارسال نظر