ایجاد مزیت رقابتی از طریق توسعه کارآفرینی شرکتی
مریم سادات کاظمی تربقان کارشناسی ارشد مدیریت کارآفرینی دانشگاه تهران کارآفرینی شرکتی (Corporate Entrepreneurship) فرآیندی است که تحول سازمان از طریق نوسازی ایدههای کلیدی که کسبوکار براساس آنها ساخته میشود و تولد کسبوکارهای جدید در سازمانهای موجود را شامل میشود. درواقع کارآفرینی شرکتی امکان و قابلیت برتری رقابتی را برای یک شرکت فراهم میآورد. این خود در حالی است که مزیت رقابتی متعلق به شرکتها و مدیرانی خواهد بود که خود را مرتبا نوسازی کنند. مزیت رقابتی از پنج توانمندی کلیدی سازمانی ناشی میشود که این پنج توانمندی عبارت است از: قابلیت سازگاری (با فناوریهای جدید، نیازهای مشتریان، قوانین موجود و دیگر تغییرات در وضعیت شرکت بدون از دست دادن تمرکز یا وقفه در فعالیتهای اصلی و تعهدات آن)؛ انعطافپذیری (توان طراحی راهبردهای شرکت، فرآیندها و رویکردهای عملیاتی که میتوانند همزمان نیازهای متنوع و رو به تکامل مشتریان، توزیعکنندهها، تامین کنندهها، حامیان مالی و قانونگذاران را تامین کند)؛ سرعت (توان اقدام سریع در هنگام بروز فرصتهای جدید، توسعه سریع محصولات و خدمات جدید و اخذ تصمیمات اساسی برای شرکت اما بدون اتلاف وقت)؛ برخورد تهاجمی (شیوهای متمرکز و قوی برای حذف رقبا، راضی کردن مشتریان و رشد کارکنان) و نوآوری (دادن اولویت به توسعه و راهاندازی محصولات، خدمات، فرآیندها، بازارها و فناوریهای جدید و پیشرو در بازار).
مریم سادات کاظمی تربقان کارشناسی ارشد مدیریت کارآفرینی دانشگاه تهران کارآفرینی شرکتی (Corporate Entrepreneurship) فرآیندی است که تحول سازمان از طریق نوسازی ایدههای کلیدی که کسبوکار براساس آنها ساخته میشود و تولد کسبوکارهای جدید در سازمانهای موجود را شامل میشود. درواقع کارآفرینی شرکتی امکان و قابلیت برتری رقابتی را برای یک شرکت فراهم میآورد. این خود در حالی است که مزیت رقابتی متعلق به شرکتها و مدیرانی خواهد بود که خود را مرتبا نوسازی کنند. مزیت رقابتی از پنج توانمندی کلیدی سازمانی ناشی میشود که این پنج توانمندی عبارت است از: قابلیت سازگاری (با فناوریهای جدید، نیازهای مشتریان، قوانین موجود و دیگر تغییرات در وضعیت شرکت بدون از دست دادن تمرکز یا وقفه در فعالیتهای اصلی و تعهدات آن)؛ انعطافپذیری (توان طراحی راهبردهای شرکت، فرآیندها و رویکردهای عملیاتی که میتوانند همزمان نیازهای متنوع و رو به تکامل مشتریان، توزیعکنندهها، تامین کنندهها، حامیان مالی و قانونگذاران را تامین کند)؛ سرعت (توان اقدام سریع در هنگام بروز فرصتهای جدید، توسعه سریع محصولات و خدمات جدید و اخذ تصمیمات اساسی برای شرکت اما بدون اتلاف وقت)؛ برخورد تهاجمی (شیوهای متمرکز و قوی برای حذف رقبا، راضی کردن مشتریان و رشد کارکنان) و نوآوری (دادن اولویت به توسعه و راهاندازی محصولات، خدمات، فرآیندها، بازارها و فناوریهای جدید و پیشرو در بازار). کارآفرینی شرکتی این پتانسیل را دارد که در عرصههای مذکور شرکت را توانمند ساخته و آن را در بازار پر از رقابت امروز پیشرو و رهبر سازد.
این در حالی است که کسبوکارهای بزرگ با وجود ابتکارات راهبردی جدید مدیریتی مانند اصلاح اندازه، تمرکز بر فعالیت اصلی، مهندسی فرآیندکسبوکار، مدیریت کیفیتجامع، مسطح کردنساختارها، تصمیمگیری غیرمتمرکز، برونسپاری، ایجاد تیمهایکاری مستقل و...، خود را در معرض بسته شدن کارخانهها، انتقال عملیات به کشورهای کمهزینهتر و تلاش برای کوچکتر شدن میبینند. اگر چه آنها باید بیاموزند که: تلاطم در محیط بیرونی موجب تحولات شگرف در محیط داخلی میشود و برای موفقیت در این محیط رقابتی هیچ راهحل ساده و بینظیری وجود ندارد. همچنین مواردی همچون اصلاح ساختار، رویکرد کنترل، سبک رهبری، و روشهای پاداش، در حد آزمایش هستند و از دیگر سو محیط بیرونی؛ پویا، متخاصم و بسیار پیچیده شده است. اما در واقع حقیقت این است که برای کسبوکارهای بزرگ بهدلیل سلسه مراتب اداری (یا بروکراتیک) تلفیق روح کارآفرینی با ویژگیهای آنان دشوار بوده و ایجاد روحیه کارآفرینی برای رسیدن به رشد و نوآوری در آنها اندکی سخت و دشوار است. این در حالی است که مشکلات موجود در کسبوکارهای بزرگ، معمولا مانع خلاقیت و نوآوری و رشد ناشی از آن شده و این اوضاع در شرکتهای بزرگ با یکپارچگی عمودی سخت و دشوار به نظر میرسد. ولی در عین حال سازمانهای کوچکی که پس از تقسیم یک شرکت بزرگ به چند شرکت کوچک پا به عرصه حیات میگذارند، معمولا در بازار رقابتی از کسبوکارهای کوچکتر موجود در فضای کسبوکار کارآمدتر بوده و مقاومت در برابر انعطاف، رشد و تنوع با توسعه روح کارآفرینی در این شرکتهای کوچک تازه به استقلال رسیده تا اندازه زیادی حل شده و این معنای حقیقی کارآفرینی شرکتی است که معمولا در کسبوکارهای کوچک به نسبت کسبوکارهای بزرگ این نکته را بهتر آموختهاند که برای هماهنگ سازی خود با تعارضات روز افزون دنیای کسبوکار نیازمند تفکری غیرسنتی هستند. در واقع کارآفرینی شرکتی مجموعهای از فعالیتها و اقدامات با مزایای محسوس و واقعی است. این کارآفرینی میتواند منشأ برتری رقابتی در سطح شرکت و سازمان شود. این در حالی است که در شیوه سنتی برتری رقابتی از طریق داشتن هزینههای کمتر نسبت به رقیب، دستیابی به کیفیت برتر و کارآیی بهتر محصول، افزایش ویژگیهای جدید به محصول یا ارائه خدمات بهتر به مشتری بهدست میآمد. اما این شیوهها امروزه دیگر متضمن مزیت برتر نبوده و برای موفقیت در عرصه کسبوکار باید بهطور مداوم هزینهها را کاهش داده، کیفیت را بهتر و خدمات به مشتری را تقویتکرد. این بهینهسازی پیوسته، حداقل معیار برای ماندن در بازار رقابتی امروز است.
کارآفرینی شرکتی عاملی مهم در توسعه و بهبود سازمانی و اقتصادی، عملکرد و خلق ثروت است و میتواند در رونق بخشیدن به کسبوکار و عملکرد یک سازمان نقش بسیار مهمی ایفا کند. کارآفرینی شرکتی ابزاری مهم برای بهبود بلندمدت عملکرد مالی سازمان و فعالیت در عرصههای رقابتی است و اثر مثبتی بر معیارهای عملکرد مالی شرکت میگذارد. کارآفرینی شرکتی فرآیند ایجاد کسبوکار جدید در داخل یک شرکت بهمنظور بهبود سازمانی و افزایش سوددهی و تقویت موقعیت رقابتی آن شرکت بوده و شامل افزایش دامنه توانایی و مجموعه فرصتهای متناظر یک شرکت از طریق ترکیبات جدید از منابع است که این منابع معمولا در درون شرکت و به صورت داخلی ایجاد میشوند. با این وجود مدیران باید این امر را مد نظر قرار دهند که نوآوری و نوسازی را نمیتوان به همان طریق اقدامات عملیاتی برنامهریزی و مدیریت کرد.
در سطح یک سازمان، کارآفرینی شرکتی به انواع کسبوکارهای موجود در آن سازمان کمک میکند که آمیزهای متشکل از کارها و اقدامات خود و چگونگی مدیریت آنها به شیوهای خلاقانه و توام با نوآوری در اختیار داشته باشند. در سطح یک واحد کسب و کار کوچک یا متوسط، کارآفرینی شرکتی کمک میکند که هر کسبوکار یک یا چند مزیت رقابتی را توسعه داده و از آن بهعنوان شاه کلید اجرایی استراتژیهایی مانند رهبری هزینه یا متمایز کردن محصول خود استفاده شود.
با توجه با جایگاه کارآفرینی شرکتی از جمله مزایای القای آن میتوان به حفظ برتری رقابتی در تمامی سطوح کاری، احیا و جوانسازی کسبوکارهای موجود، توسعه محصولات، خدمات و فرآیندهای جدید، پیگیری فرصتهای کارآفرینانه، ایجاد کسبوکار جدید، ارائه راهبردهای جدید، بهبود رشد و سوددهی، تداوم برتری رقابتی، افزایش کارآیی مالی و خلق ثروت اشاره کرد. کسبوکارهای خوش ساختار و نوپا در این عرصه باید راههای جدید سازماندهی و ساختارهای سازمانی را که امکان نوآوری را بسیار بیشتر میکنند، امتحان کنند و از کارآفرینی شرکتی بهعنوان ابزاری برای توسعه محصولات، خدمات و فرآیندهای جدید بهره ببرند.
ارسال نظر