مترجم: مریم رضایی منبع: Economist در روز بیستم مارس، شرکت چندملیتی نفت و گاز اکسون موبیل که بدون شک پیش از این، یکی از غیرمسوول‌ترین شرکت‌های جهان در قبال محیط‌زیست بوده، اولین غول نفتی دنیا شد که خبر داد جزئیات «دارایی‌های بلااستفاده» خود را اعلام می‌کند. این دارایی‌ها ارزش میادین نفتی و گازی را که به دلیل مبلغ بالای مالیات کربن (هزینه‌ای که در ازای انتشار یک تن دی‌اکسید کربن به جو باید پرداخت شود) یا قوانین سختگیرانه در مورد انتشار گازهای گلخانه‌ای، قابل بهره‌برداری نیستند، دربرمی‌گیرد.
اکسون نمی‌خواهد این آلودگی‌ها را تولید کند؛ چرا که خواه ناخواه، به خیل طرفداران محیط زیست پیوسته است. تصمیم اکسون بزرگ‌ترین قدم در یک رویکرد گسترده‌تر کسب‌وکار است: اقدام شرکت‌ها مبنی بر انتشار اطلاعات در مورد تاثیر زیست محیطی آنها و آسیب‌پذیری در برابر قوانین سبز برای جذب یا راضی کردن سرمایه‌گذاران.
تا اواخر دهه گذشته، بیشتر شرکت‌ها فکر می‌کردند مساله محیط‌زیست یا ربطی به آنها ندارد یا تا حدی دردسرآفرین است؛ اما در هر صورت، در مورد این موضوع اظهار نظر زیادی نمی‌کردند؛ اما این شرایط به‌طور قابل توجهی تغییر یافته است. طبق اعلام سازمان CDP، گروهی در انگلستان که داده‌های زیست محیطی را از شرکت‌ها جمع‌آوری می‌کند، بیش از نصف شرکت‌هایی که جزو ۳۱ شرکت برتر در بورس قرار گرفته‌اند، برخی اطلاعات زیست‌محیطی خود را یا در گزارش عایدی‌های خود یا به صورت داوطلبانه برای CDP منتشر می‌کنند. در برخی بازارها، ازجمله بازار سهام لندن و دویچه بورس، بیش از ۸۰ درصد شرکت‌های بزرگ چنین آماری را منتشر می‌کنند که از میزان انتشار دی‌اکسید کربن تا بازدهی سرمایه پروژه‌های کاهش آلودگی را دربرمی‌گیرد.
شرکت‌هایی مانند زیمنس که فروشنده‌های بزرگ توربین‌های بادی و دیگر محصولات انرژی پاک هستند، نیازی به ارائه گزارش در مورد رعایت مسائل زیست محیطی ندارند؛ اما دیگر شرکت‌ها ملزم به این کارند. کمیسیون اوراق بهادار آمریکا می‌گوید کلیه شرکت‌هایی که گزارش‌های سالانه استانداردشده تهیه می‌کنند، باید جزئیات ریسک‌های تغییرات آب و هوایی را لحاظ کنند.
اما بیشترین تاثیر بر شرکت‌ها از طرف سرمایه‌گذاران اعمال می‌شود. آنها دور هم جمع می‌شوند و داده‌های بهتری را تقاضا می‌کنند. گروه CDP با سرمایه‌گذارانی که دارایی آنها به ۹۲ تریلیون دلار می‌رسد، همکاری می‌کند. این گروه پرسش‌نامه‌هایی به ۵ هزار شرکت مختلف می‌فرستد و موضوعاتی را مانند «آیا شرکت‌ شما اهدافی برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای دارد؟» و «اگر اقداماتی در زمینه کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای انجام نداده‌اید، لطفا دلیل آن را توضیح دهید» از آنها می‌پرسد.
شبکه‌ای از سرمایه‌گذاران به نام «اصولی برای سرمایه‌گذاری مسوولانه» بیش از ۱۰۰۰ عضو دارد که ۳۴ تریلیون دلار دارایی را مدیریت می‌کند. نگرانی اصلی سرمایه‌گذاران این است که تغییرات آب‌وهوایی زمین - یا سیاست‌هایی برای مقابله با آن - به شرکت‌هایی که در آن سرمایه‌گذاری می‌کنند، آسیب می‌رساند؛ چه شرکت‌هایی در حوزه انرژی با دارایی‌های غیرقابل استفاده باشند یا شرکت‌های مواد غذایی که در معرض خشکسالی در آفریقا هستند یا تولیدکنندگان مواد شیمیایی که از ریسک‌های نظارتی در اروپا رنج می‌برند.
این سرمایه‌گذاران برای تصمیم‌گیری درست، به اطلاعات استانداردشده و جامعی نیاز دارند که در طول زمان ثابت باشد، اما چنین اطلاعاتی به اندازه کافی وجود ندارد. به عنوان مثال، کمتر از دو سوم شرکت‌های بیمه در آمریکا اطلاعات سال ۲۰۱۲ در مورد تغییرات آب و هوا را منتشر کرده‌اند که این اطلاعات ناقص و از روی عجله بوده است. این در حالی است که شرکت‌های بیمه بیش از هر بنگاه دیگری در برابر تغییرات آب و هوا آسیب‌پذیرند و بعد از توفان سندی در سال ۲۰۱۲ مجبور به پرداخت ۳۰ میلیارد دلار خسارت شدند.
به هر حال، ارتقای کیفیت داده‌ها کار ساده‌ای نیست؛ چون شرکت‌ها تا زمانی که رقبایشان اطلاعات زیادی منتشر نکنند، تمایلی به انجام این کار ندارند و مهم‌تر از آن، موسسات در این زمینه ضعیف عمل می‌کنند.
طلا در گلخانه
با این حال، انتشار اطلاعات خوب زیست محیطی بسیار مفید است و این باری است بر دوش شرکت‌های دولتی که شرکت‌های خصوصی ملزم به رعایت آن نیستند. اما این بار چندان سنگین نیست؛ چون ازآنجاکه انتشار گازهای گلخانه‌ای به استفاده از انرژی مرتبط است و شرکت‌ها از مصرف انرژی خود آگاهند، جمع‌آوری آمارهای زیست‌محیطی هزینه چندانی ندارد. اطلاعات بهتر و در نتیجه دور کردن سرمایه‌گذاران از شرکت‌های آلوده‌کننده، قدمی در راه کمک به محیط‌زیست است. این اقدام به نفع شرکت‌ها نیز خواهد بود؛ تحقیقی که در سال ۲۰۱۱ توسط مدرسه کسب‌وکار هاروارد منتشر شد، ۱۸۰ کشور را طی ۱۸ سال بررسی کرده و به این نتیجه رسیده بود که آن دسته از شرکت‌هایی که توجه بیشتری به مسائل زیست محیطی نشان داده‌اند، از نظر قیمت سهام و درآمد، عملکرد بهتری داشته‌اند.
البته این نتیجه اثبات نمی‌کند که طرفداران محیط‌زیست عملکرد کاری بهتری دارند، بلکه حداقل نشان می‌دهد این شرکت‌ها کشمکش‌های کمتری در این رابطه دارند.
در نهایت، می‌توان نتیجه گرفت که باید قوانین کلی و پذیرفته‌شده‌ای برای محیط‌زیست در همه کشورها به تصویب برسد و سیاست‌گذاران باید به تلاش‌ها جهت ایجاد این قوانین اهمیت بیشتری بدهند. ایجاد چارچوب اولیه، کار سختی نخواهد بود: شرکت‌ها باید ارزیابی‌های خود را از فرصت‌ها و ریسک‌های تغییرات آب‌وهوایی منتشر کنند، اطلاعاتشان را در مورد میزان گازهای گلخانه‌ای که منتشر می‌کنند عمومی کنند و در مورد اینکه چگونه می‌توانند در جهت کاهش انتشار گام بردارند، توضیح دهند؛ این اقدامات هم به نفع سرمایه‌گذاران است و هم کره زمین.