بر سر چه موضوعاتی در سازمان باید جنگید
نویسنده: Amy Gallo مترجم: رویا مرسلی منبع: HBR شاید از افرادی که همواره دیر در جلسات حاضر می‌شوند منزجر باشید. یا سیاست مرخصی زایمان در شرکت خود را نامناسب بدانید یا فکر کنید سیستم آی‌تی شرکت قدیمی است. ناراحت شدن از موضوعات کاری از این دست عادی است؛ اما چه زمانی باید دست از شکایت و گلایه بردارید و کاری انجام دهید؟ بر سرچه موضوعاتی در سازمان باید بجنگید؟

افراد خبره چه می‌گویند؟
کاملا مشخص و بدیهی است که شما نمی‌توانید بار همه مشکلات سازمان را یک تنه به دوش بکشید. هر کس ظرفیت محدودی دارد. دوری کلارک به‌عنوان مشاور استراتژی، می‌گوید: «اگر درباره مسایل پیش پا افتاده بیش از حد هیاهو به راه‌اندازید، ممکن است زمانی که موضوع واقعا مهمی پیش ‌آید، نتوانید راه خود را به درستی پیدا کنید.»
حتی اگر مطمئن هستید که موضوعات مهمی در دست دارید باز هم امکان دارد در صورتی‌که همه آنها را با هم مطرح کنید به حسن شهرت شما ضربه وارد شود. کارن دیلور، به‌عنوان نویسنده «راهنمای سیاست سازمانی» می‌گوید: «مرزی هست میان اینکه شما را فرد هشیار در حل مشکلات بدانند یا یک فرد منفی‌باف و ناتوان». مهم این است که این مرز را بشناسید. لوئیز کلی به‌عنوان یکی از نویسندگان کارمن مدینا (مورد کاوی شماره ۱) در کتابی تحت عنوان «افسارگسیختگی در محیط کار» می‌گوید «باهوشترین افراد آنهایی هستند که به دقت محاسبه می‌کنند چه موضوعاتی ارزش زمان و انرژی آنها را دارد. اینکه آیا این موضوعات کوچک هستند یا اساسی؛ در اینجا به ارائه پنج اصل می‌پردازیم که به شما کمک می‌کند تصمیم بگیرید که آیا باید وارد یک چالش بشوید
یا خیر.
توانایی و قدرت خود در سازمان را بشناسید
قبل از پرداختن به موضوعی که شما را خسته کرده است بهتر است اول خوب ارزیابی کنید که آیا حسن شهرت و اعتبار لازم را برای پرداختن به این موضوع دارید یا خیر. کلارک می‌گوید «اگر خوتان را اثبات کرده باشید، در این صورت افراد تمایل دارند درباره خواسته‌هایتان با شما همکاری کنند.» همه سعی خود را به‌کار بندید تا رابطه خوبی با روسا و همکاران خود داشته باشید. اگر چالش پیش روی شما در رابطه با کارتان باشد، پرداختن به آن آسانتر است. چالش پیش روی خود را طوری مطرح کنید که به مسوولیت‌های شما ربط داشته باشد. اگر این کار سخت است، سعی کنید شرح وظایف خود را طوری اصلاح کنید که تغییر مد نظر شما در آن گنجانده شود.
مطمئن شوید که راه‌حل دارید
نباید یک مشکل را بدون داشتن یک راه‌حل سازنده مطرح کنید. دیلون می‌گوید «باید به‌عنوان فردی که به‌طور مثبت، ایده‌های تازه‌ای ارائه می‌کند دیده شوید.» اگر انتقادی دارید اما نمی‌دانید چگونه کارها را بهبود بخشید، قبل از مطرح کردن آن، زمانی را به تحقیق درباره موضوع و صحبت با دیگران درباره آن اختصاص دهید.
از خودتان بپرسید موضوع چقدر برای شما و سازمان اهمیت دارد
در خلاف جهت آب شنا کردن، هزینه ایجاد می‌کند به همین خاطر، باید مطمئن شوید که این کار ارزش آن را دارد. آیا موضوع تنها یک لجبازی بچگانه است یا واقعا برای شما و همکارانتان مساله مهمی است؟ به عواقب آن فکر کنید. کلی می‌گوید: «چالش‌های موثر آنهایی هستند که برای سازمان اهمیت داشته باشند.» او پیشنهاد می‌کند با توجه به اهمیت موضوع، به آن از ۱ تا ۱۰ نمره دهید. اگر ۶ یا کمتر از آن بود، به نظر او بهتراست آن را فراموش کنید. کلارک پیشنهاد می‌کند سعی کنید راهی پیدا کنید که گروه یا شرکت را در جهت اهداف آن به سمت جلو پیش ببرد. البته حتی اگر موضوع کوچک باشد و برای اصلاح آن به منابع کمی نیاز باشد، ارزش پیگیری دارد.
قبل از هر کار شرایط را بسنجید
همه ما می‌دانیم که شروع تغییر، کار دشواری است بنابراین، قبل از آنکه وارد کاری شوید باید آن را تست کنید. کلارک می‌گوید: «سراغ همکاران معتمد خود بروید و موضوع را با آنها در میان بگذارید. اگر به نظر آنها کار بسیار مشکلی است، شاید لازم به تجدید نظر باشد، اما اگر به نظر آنها این کار امکان‌پذیر است، می‌توانید از دانش آنها نیز برای پیشبرد کار بهره ببرید.» لازم نیست جلسات رسمی برگزار کنید، هر زمان که موقعیتی پیش آمد می‌توانید راه‌حل پیشنهادی خود را مطرح کنید. مثلا بعد از یک جلسه طولانی می‌توانید بگویید «به نظر می‌رسد جلسه بیش از حد طولانی شد. شاید برای آنکه کارها سریع‌تر پیش برود بتوانیم به صورت ایستاده جلسه داشته باشیم.» سپس می‌توانید مشاهده کنید که پیشنهاد شما چه بازخوردی خواهد داشت.
فهرستی از حامیان خود تهیه کنید
صحبت درباره راه‌حل‌تان با دیگران هدف دیگری نیز دارد و آن اینکه با این کار، حامی به دست می‌آورید. اگر افرادی پشت سر شما باشند، کار برای شما آسان‌تر خواهد شد. کلی می‌گوید «وقتی زمان ارائه ایده‌تان فرا برسد، می‌توانید به مواردی که از دیگران آموخته‌اید نیز اشاره کنید. این کار نشان می‌دهد که شما انسان تک‌رویی نیستید.» حتی فراتر از دایره اطرافیانتان به دنبال حامی باشید تا نشان دهید طرح مورد استقبال قرار گرفته است، اما مراقب باشید. دیلون می‌گوید نباید طوری رفتار کنید که تصور شود سعی دارید به‌طور پنهانی یارگیری کنید. درباره این موضوع که هدف شما ایجاد توفان فکری برای حل مساله با گرد هم آوردن افرادی با تفکر مشابه است کاملا صریح و شفاف باشید، اما باز هم مراقب باشید که افراد نامناسب را وارد موضوع نکنید. با افرادی که دائما در حال شکوه و شکایت هستند یا آنهایی که نمی‌خواهند وارد هیچ‌گونه چالشی شوند، تماس نگیرید. افرادی را انتخاب کنید که کاملا مورد احترام باشند.
الزاما ضرورتی ندارد که رئیستان در مساله درگیر باشد، اما اگر باشد هم مفید است. در عین حال از او توقع نداشته باشید که برای خواسته شما بجنگد. دیلون می‌گوید: «لازم نیست هر زمان که نیاز به تغییر را احساس می‌کنید به سراغ مدیرتان بروید. اگر ایده‌های بکری به ذهنتان رسید و برای آن برنامه مناسبی داشتید می‌توانید با او ارتباط برقرار کنید.»
اصولی که باید به خاطر داشت:
• مشخص کنید که چالش مورد نظر چه ارتباطی با شغلتان دارد یا چگونه می‌توانید آن را در قالب مسوولیت‌های شغلی خود ارائه دهید.
• قبل از مطرح کردن یک مشکل، ابتدا در ذهن خود راه‌حل مناسب آن را داشته باشید یا حداقل برنامه‌ای ارائه دهید که چگونه می‌توان در جهت رفع آن اقدام کرد.
• مراقب تعداد موضوعاتی که مطرح می‌کنید باشید. اگر همه موضوعات را همزمان مطرح کنید ممکن است اعتبار سیاسی شما در سازمان خدشه دار شود.
• موضوعاتی که برای سازمان اهمیت ندارند را مطرح نکنید.
• از رئیس خود توقع نداشته باشید به نفع شما وارد چالش شود. اگر به سراغ او می‌روید، حتما برنامه مناسبی در دست داشته باشید.
• پیش از آنکه با همکاران معتمد خود صحبت کنید موضوع را مطرح نکنید - این همکاران معتمد می‌توانند افرادی که می‌شناسید باشند یا حتی افرادی خارج از دایره اطرافیانتان.