راهبرد اقیانوس آبی
انقلابی در حوزه مدیریت استراتژیک
احسان امینایی چترودی* فضای بازار جدید فرض کنید که بازار جهانی از دو دسته اقیانوس تشکیل شده است: اقیانوسهای آبی و اقیانوسهای قرمز. اقیانوسهای قرمز معرف صنایعی هستند که امروزه وجود دارند و فضاهای شناخته شده بازار هستند. اقیانوسهای آبی، صنایعی هستند که در حال حاضر وجود ندارند، اینها فضاهای شناخته نشده در بازار هستند.
در اقیانوسهای قرمز، محدودیتها و حد و مرزهای صنایع تعریف شده و مورد پذیرش واقع شدهاند و همچنین قوانین بازی رقابت مشخص هستند. در اقیانوسهای قرمز شرکتها سعی میکنند تا به عملکرد بهتری نسبت به رقبا دست یافته، تا به این ترتیب سهم بیشتری از تقاضای بازار را از آن خود کنند.
در اقیانوسهای قرمز، محدودیتها و حد و مرزهای صنایع تعریف شده و مورد پذیرش واقع شدهاند و همچنین قوانین بازی رقابت مشخص هستند. در اقیانوسهای قرمز شرکتها سعی میکنند تا به عملکرد بهتری نسبت به رقبا دست یافته، تا به این ترتیب سهم بیشتری از تقاضای بازار را از آن خود کنند.
احسان امینایی چترودی* فضای بازار جدید فرض کنید که بازار جهانی از دو دسته اقیانوس تشکیل شده است: اقیانوسهای آبی و اقیانوسهای قرمز. اقیانوسهای قرمز معرف صنایعی هستند که امروزه وجود دارند و فضاهای شناخته شده بازار هستند. اقیانوسهای آبی، صنایعی هستند که در حال حاضر وجود ندارند، اینها فضاهای شناخته نشده در بازار هستند.
در اقیانوسهای قرمز، محدودیتها و حد و مرزهای صنایع تعریف شده و مورد پذیرش واقع شدهاند و همچنین قوانین بازی رقابت مشخص هستند. در اقیانوسهای قرمز شرکتها سعی میکنند تا به عملکرد بهتری نسبت به رقبا دست یافته، تا به این ترتیب سهم بیشتری از تقاضای بازار را از آن خود کنند. از آنجا که اقیانوسهای قرمز پرجمعیتاند، (منظور صنایعی است که در آن رقبای زیادی وجود دارند) احتمال سودآوری و رشد بالا در آنها کم است و رقابتکشندهای میان شرکتها برقرار است.
در عوض، از اقیانوسهای آبی هیچ بهرهبرداری صورت نگرفته است و هیچ رقیبی در آنها وجود ندارد؛ بنابراین در اقیانوسهای آبی پتانسیل بالایی برای رشد و سودآوری وجود داشته و تقاضای بالقوه بالایی برای محصولات و خدمات این اقیانوسها وجود دارد تکنولوژی نوپای نانو و بازاریابی اینترنتی مثالهایی از این دست هستند. اقیانوس آبی خود میتواند قوانین و حد و مرزهای صنعت را مشخص کند.
اگرچه واژه اقیانوسهای آبی عبارتی جدید است، اما موجودیت آنها به قدمت عمر تمام کسب و کارها است. زمان را به سیسال قبل بازگردانید، خواهید دید که تعداد بسیار زیادی از صنایع چند میلیارد دلاری تنها در سه دهه گذشته به شکل معناداری وجود نداشتهاند. اکنون زمان را بیست سال - یا شاید پنجاه سال- به جلو ببرید و از خود بپرسید که چه تعداد از صنایعی که در حال حاضر ناشناخته هستند، احتمالا در آن دوران وجود خواهند داشت. ما بر این باوریم که نه شرکت و نه صنعت، بلکه جنبش استراتژیک واحد مناسبی برای تجزیه و تحلیلهایی است که در زمینه توصیف اقیانوسهای آبی و دستیابی به عملکرد مطلوب صورت میگیرد.
نوآوری ارزش: سنگ بنای استراتژی اقیانوس آبی
جان کیم و رن مابورن از اساتید مدیریت و استراتژی موسسه اینسید، نتایج تحقیقات خود را در سال ۲۰۰۵ میلادی در کتابی با عنوان استراتژی اقیانوس آبی
(Blue Ocean Strategy) به چاپ رساندند. خالقان اقیانوسهای آبی به طرزی شگفتآور، رقبا را بهعنوان معیار و مبنای خود قرار نداده و از رویکرد الگو برداری از بهترینها (محکزنی) استفاده نمیکنند. در عوض آنها یک منطق استراتژیک متفاوت را دنبال میکنند که ما از آن با نام «نوآوری ارزش» یاد میکنیم و نمونههای بیشماری را میتوان نام برد؛ اما در دسترسترین آنها شبکه اجتماعی فیس بوک با یک میلیارد عضو است که ساده، خلاقانه و پاسخگوی انسان اجتماعی است. نوآوری ارزش، روی هر دو مولفه نوآوری و ارزش تاکید یکسانی میکند. شرکتهایی که در جستوجوی آفریدن اقیانوسهای آبی هستند، قادر خواهند شد تا همزمان از هر دو نوع استراتژی کاهش هزینهها و تمایز پیروی کنند.
ابزارها و چارچوبهای تحلیلی
در الگوها و مدلهای استراتژیک پیشین، تنوع گستردهای از ابزارها - همانند استراتژیهای عمومی مایکل پورتر و الگوی مبتنی بر پنج نیروی پورتر که برای تجزیه و تحلیل صنعت فعلی است- برای رقابت در اقیانوسهای قرمز توسعه یافتهاند، اما همگی این مدلها در ارائه ابزارهای کاربردی برای تفوق جستن در اقیانوسهای آبی سکوت کرده بودند. در عوض از مدیران ارشد مکررا درخواست شده است تا شجاع و کارآفرین باشند و از شکستها، تجربه کسب کنند. با این وجود ما اعتقاد داریم که استراتژیستها باید یک سوال مهم از خود بپرسند، به چه شکل میتوان از این اقیانوس قرمز با رقابت خونبار خارج شد؟ به چه شکلی میتوان یک اقیانوس آبی را در فضای بیرقیب بازار گشود؟ خلاقیت وریسک بالا، سادگی و تمایز، رمز این راهبرد است.
موانع در مقابل تقلید
کمپانیهایی که اقیانوس آبی را ایجاد میکنند بدون تقلای آنچنانی به مدت ۱۰ تا ۱۵ سال چون CNN، فدرال اکسپرس سود درو میکنند. علت هم این است که استراتژی اقیانوس آبی موانع مستحکم اقتصادی و روان شناختی در مقابل تقلید و کپیبرداری ایجاد میکند. برای شروع در اقتباس از خالق تجارت از نوع اقیانوس آبی، تصور آن سادهتر از انجامش است.
به این دلیل که خلاقان اقیانوس آبی به سرعت مشتریان را در مقیاس بزرگ جذب میکنند و این وضعیت هزینه بالایی برای مقلدین ایجاد میکند. به طور مثال حجم عظیم اقتصادی که وال مارت برای خود ایجاد کرده است بهصورت شگفتآوری دیگر رقبا را از تقلید از مدل تجاری وال مارت برحذر میدارد.
کپیبرداری این نیاز را ایجاد میکند که شرکت تغییر کلی در فعالیتهایش بدهد و این سیاستهای سازمانی ممکن است مانع توانایی رقبا به تغییر روش به اقیانوس آبی شوند. برای مثال خط هوایی southwest با سرعت پرواز و انعطاف پذیری بالا نیاز به یک بازنگری کلی در زمینه آموزش، تجارت و هزینهها و فرهنگ سازمانی دارد و تعداد اندکی از خطوط هوایی توانایی این چنین تغییر گستردهای را دارا هستند. تقلید از کل چنین سیستمی کار آسانی نیست.
رقیبان روان شناختی هم به همین نحو میتوانند تاثیرگذار باشند. زمانی که کمپانی جهشی را در ارزشها ارائه میکند به سرعت آوازه تجاری برای خود بهدست میآورد و طرفداران وفاداری در پی آن میآیند. تجربه نشان داده که حتی گرانبهاترین گروههای تجاری هم در تلاشند تا ایجاد کننده استراتژی اقیانوس آبی را سرنگون کنند.
الگوی سازگار
زمانی که طرز گفتار ادراکی ما در مورد یک الگو تازه باشد، استراتژی اقیانوس آبی همیشه موجود است، حال چه کمپانیها از این واقعیت آگاه باشند یا نه. فقط ببینید وجه اشتراک برجسته برندهای تجاری پیرو استراتژی اقیانوس آبی همچون مدل T فورد به چه میزان است. در انتهای قرن ۱۹ صنعت اتومبیل، کوچک و غیرجذاب بود. حدود ۵۰۰ اتومبیلساز در آمریکا در تولید ماشینهای لوکس و دستساز فعال بودند که بهجز افراد خیلی ثروتمند برای دیگران بهصورت زیادی ناشناخته بودند. مخالفان خودرو بسیار فعال بودند، جادهها را تخریب و پارکینگ خودروها را با سیمهای خاردار احاطه میکردند.
فورد بهجای تلاش برای شکست رقبا و دزدیدن فرصتهای موجود از دیگر سازندگان اتومبیل، مرزهای این صنعت و گاریهای اسبی را از نو ساخت تا استراتژی اقیانوس آبی را پیاده کند. کالسکه اسبی دو برتری محدود نسبت به ماشین داشت یکی هزینه تعمیر و نگهداری آن نسبت به ماشینهای لوکس پایین بود؛ زیرا این ماشینهای لوکس نیاز به تعمیرکارانی داشت که گران و به تعداد معدود در دسترس بودند و عامل دیگر سهولت عبورش از میان گل و لای بهویژه در برف و باران بود و این مزایایی بود که هنری فورد متوجه آن شد و باعث جدا شدن از رقبا و گشودن فرصت دست نخوردهای در بازار شد. فورد مدل T را خودرویی «برای گروهای بسیار که از بهترین مواد اولیه ساخته شده است» نامید. کمپانی فورد رقابت را کم اهمیت کرد. بهجای ساختن خودروهای خاص، مد روز و گران برای تعطیلی آخر هفته که عده کمی توان خرید آن را داشتند، فورد ماشینی ساخت همچون کالسکه که برای کار روزانه مورد استفاده قرار بگیرد. این اتومبیل با دوام و قابل اطمینان بود و طراحی شده بود که بهطور خستگیناپذیر در جادههای برفی، بارانی و آفتابی مسافرت کند. استفاده و تعمیرش راحت بود و مردم در یک روز رانندگی با
آن را فرا میگرفتند.
اقیانوسهای قرمز و آبی همیشه همزیستی داشته و همیشه خواهند داشت. واقعیات عملگرایانه، نتیجتا این نیاز را ایجاد میکند که شرکتها منطق استراتژی هر دو نمونه اقیانوسها را درک کنند. در حال حاضر، رقابت در اقیانوسهای قرمز چه در عمل و چه بهشکل تئوری بهصورت زمینه غالب استراتژی است، حتی اگر نیاز حوزههای تجاری به تشدید بهکارگیری اقیانوس آبی باشد.
اکنون زمان ایجاد موازنه بین تلاشهای صورت گرفته در بین هر دو نوع استراتژی است. اگر چه راهکار اقیانوس آرام همیشه وجود داشته است، اما ناگفته پیدا است برای بیشتر بخشها، این استراتژی اغلب ناشناس مانده است. در نهایت زمانی که نهادها پی ببرند که راهکارها برای خلق و بهدست گرفتن اقیانوسهای آبی دارای زیربنای منطقی متفاوتی با استراتژیهای اقیانوسهای قرمز دارند در آینده خواهند توانست تعداد بیشتری اقیانوسهای آبی ایجاد کنند.
* Ehsan_ac۲۰۰۲@yahoo.com
منبع:
Harward business review
Blue Ocean Strategy by W.Chan Kim and Renee Maugborgne
ارسال نظر