چرا انسان دوستی نقش تحقیق و توسعه را برای کسبوکار دارد؟
نویسنده: داگ کننت مترجم: محمدرضا ازلی صفت منبع: McKinsey ما اغلب تاثیر انسان دوستی یک شرکت را با شمارش تعداد افرادی که در یک برنامه خاص به آنها کمک شده است میسنجیم؛ اما طبق تجربه من، انسان دوستی میتواند به کسبوکارها در کاهش ریسک کسبوکار، ایجاد بازارهای جدید، درگیر کردن و جذب کارمندان، ساختن نام تجاری، کاهش هزینهها، تکنولوژی پیشرفته و ارائه سود رقابتی کمک کند. انسان دوستی شرکت معمولا در تقابل با رویکردهای مختلف ارزشی «مشترک» یا «ترکیبی» نسبت به مسوولیت اجتماعی شرکت (CSR) تعریف میشود که در آن شرکتها به دنبال عملکرد خوب با انجام کارهای نیک هستند.
نویسنده: داگ کننت مترجم: محمدرضا ازلی صفت منبع: McKinsey ما اغلب تاثیر انسان دوستی یک شرکت را با شمارش تعداد افرادی که در یک برنامه خاص به آنها کمک شده است میسنجیم؛ اما طبق تجربه من، انسان دوستی میتواند به کسبوکارها در کاهش ریسک کسبوکار، ایجاد بازارهای جدید، درگیر کردن و جذب کارمندان، ساختن نام تجاری، کاهش هزینهها، تکنولوژی پیشرفته و ارائه سود رقابتی کمک کند.
انسان دوستی شرکت معمولا در تقابل با رویکردهای مختلف ارزشی «مشترک» یا «ترکیبی» نسبت به مسوولیت اجتماعی شرکت (CSR) تعریف میشود که در آن شرکتها به دنبال عملکرد خوب با انجام کارهای نیک هستند. با این همه من انسان دوستی شرکت را یک مرحله اکتشافی در سرمایهگذاری در یک مساله اجتماعی تعریف میکنم. من شرکتها را تشویق به سرمایهگذاریهای انسان دوستانه میکنم، زیرا از طریق آن بستری برای رشد ایدههای امیدوارکننده و مکانیزمی برای درک جامعه و نیازهای شرکت به وجود میآید. انسان دوستی همانند تحقیق و توسعه به شرکتها اجازه میدهد تا سرمایهگذاریهای مطمئن تری انجام دهند، مخصوصا در بخشهایی که نمای بازگشت آن معمولا پر ریسکتر است.
انسان دوستی به عنوان استراتژی رشد
در طول یک دههای که به عنوان مدیر عامل شرکت کمپبل سوپ (Campbell Soup) کار کردم، هدف رویایی «ایجاد فوق العادهترین شرکت مواد غذایی در جهان، برای تهیه غذای مردم، هر روز و همه جا» را ایجاد کردیم. ما چندین اقدامات بشر دوستانه بلندپروازانه را شروع کردیم. در سال ۲۰۱۰، تصمیم گرفتیم تا سال ۲۰۲۰ رد پای مخرب زیست محیطیمان را به نصف کاهش دهیم. همچنین مشارکتی ویژه با انجمن قلب آمریکا آغاز کردیم که در آن به نگرانیهای مصرفکنندگان در رابطه با سلامت قلب پرداختیم؛ چراکه این موضوع ارتباط نزدیکی با رژیم غذایی دارد. در همکاری با بنیاد کمپبل سوپ، ما برنامهای بلند مدت ایجاد کردیم تا به طور مستقیم به مساله چاقی در دوران کودکی و گرسنگی در جوامعی که شرکت ما در آنجا دارای تسهیلات عمده بود، بپردازیم. در نهایت شاهد این بودم که هر چه بیشتر ما منابع شرکت را برای ارائه ارزشهای اجتماعی به جوامع اطرافمان بهکار میگرفتیم، کارکنان نیز بیشتر جذب و درگیر شدند و عملکرد ما نیز در بازار بهتر شد.
کمپبل سوپ تنها نمونه این موضوع نیست. در سال ۲۰۰۳، شرکت ودافون (Vodafone) فرصتی برای ارائه سرویس خدمات موبایل بانک در مناطق روستایی آفریقا پیدا کرد. این فرصت از طریق شرکت تابعه کنیایی ودافون، به نام سافاریکام (Safaricom) به وجود آمده بود. این ایده در نهایت برای ودافون به یک کسبوکار پرسود تبدیل شد، اما در ابتدا اطمینان کافی برای سرمایهگذاری کامل بر روی آن وجود نداشت. در عوض، یک موسسه خیریه بشردوستانه مشابه از طرف وزارت توسعه بینالملل انگلستان، از خدمات تلفن بانک سافاریکام پشتیبانی مالی کرد. این کمک مالی باعث شد اقدامات صورت گرفته توسعه یابد.
انسان دوستی میتواند به شرکتها در رشد و پیشرفت کارمندان نیز کمک کند. برای مثال «چالش شهرهای هوشمندتر» شرکت آیبیام، یک برنامه خیریه رقابتی است که طی آن، گروههایی از کارمندان آیبیام به شهرهایی در سراسر جهان برای رسیدگی به مسائل جامعه فرستاده میشوند. این گروهها خدمات مشاوره یکپارچه ارائه میدهند و با بهرهگیری از دانش و تخصص کسبوکار اصلی آیبیام برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل دادههای حساس، ارائه راه حلها و بهبود سیستمهای پیچیده مانند بهداشت عمومی و ایمنی عمومی استفاده میکنند. بسیاری از کارمندان آیبیام بعد از شرکت در برنامه «چالش شهرهای هوشمند تر» گزارش دادند این برنامه یکی از بهترین و راضیکنندهترین تجربههای شغلیشان بوده است. به طور خلاصه، «چالش شهرهای هوشمندتر» برنامه ای بسیار با ارزش برای پیشرفت حرفه ای و تعهد شغلی است که آیبیام قادر به خریداری آن در بازار نبوده است.
آمار و ارقام کمکها
من در حال حاضر مدیر کمیته تشویق انساندوستی شرکتی (CECP) هستم؛ سازمانی که با اختیار دادن به مدیران ارشد شرکتهای پیشرو در جهان، سعی میکند بر چالشهای اجتماعی غلبه کند، در حالی که عملکرد کسبوکار را هم کنترل میکند. سازمان CECP در مجموع حدود نیمی از تولید ناخالص داخلی سالانه ایالات متحده آمریکا را به خود اختصاص داده است. در آخرین برآورد ما از اعضای کمیته و شرکتهای فورچون ۵۰۰، متوجه افزایش ۵۹ درصدی سطح انسان دوستی این شرکتها از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ شدیم. کمکهای جنسی نیز در سالهای اخیر رشد چشمگیری داشته است. کمکهای غیرنقدی به عنوان درصدی از کل کمکهای خیرخواهانه شرکتی، در مجموع از ۵۷ درصد در سال ۲۰۰۷ به ۶۹ درصد در سال ۲۰۱۲ افزایش یافته است.
در مجموع، شرکتهای عضو CECP بیش از ۱۴ میلیارد دلار را صرف هدفهای خیرخواهانه خود کردند. من فکر نمیکنم چنین سطح بالای کمکهای شرکتی تصادفی باشد. شرکتهای هوشمند میدانند که انسان دوستی بخشی از استراتژی بهبود اقتصادی گستردهتر است که هم برای شرکتها و هم برای جوامعی که در آن سرمایهگذاری میکنند، مفید خواهد بود. مدیر ارشد یکی از بزرگترین بانکهای آمریکا، سرمایهگذاری در برنامههای اجتماعی را یکی از مهمترین دلایل نجات این بانک از رکود اقتصادی عنوان کرده و گفته بانکها در پایینترین نقطه مالی به جوامع خود کمک کردند و جوامع نیز پاسخ این کمک را دادند.
هنجار جدید
البته، انساندوستی تنها استراتژی موجود شرکتها برای ایفای نقشهای مهم شرکت-شهروند نیست. رهبران کسبوکار باید از تمام ابزارهای موجود در نمونه کارهای CSR خود استفاده کنند تا بتوانند ارزش اقتصادی ایجاد کنند و با استفاده از آن به مسائل اجتماعی مرتبط بپردازند. از دیدگاه من، این یک هنجار جدید خواهد بود که مثل لنزی جدید، تمام فعالیتهای شرکت از درون آن زیر نظر گرفته میشود.
ارسال نظر