شرکت شما تا چه حد ایدهآل است؟
مترجم: رویا مرسلی آیا هر روز با انرژی، علاقه، خلاقیت و اشتیاق به سر کار میروید؟ اگر اینطور نیست بدانید که تنها شما نیستید که چنین وضعیتی دارید. حداقل در آمریکا طبق تحقیقی که توسط موسسه گالوپ انجام شده است، نتیجهای به دست آمد که نشان میدهد، اکثر شرکتها تا این سطح ایدهآل نیستند. اگر احساس میکنید بهاندازه کافی انگیزه ندارید چه موضوعی این حس را در شما ایجاد میکند؟ برای داشتن بیشترین کارآیی به چه محرکهایی نیاز دارید؟ پرفسور راب گافی از دانشکده کسب وکار لندن و گرت جونز از دانشکده کسبوکار ای ای مادرید در فرآیند تحقیق خود درباره رهبری صحیح، این سوال را از صدها مدیر پرسیدهاند.
مترجم: رویا مرسلی آیا هر روز با انرژی، علاقه، خلاقیت و اشتیاق به سر کار میروید؟ اگر اینطور نیست بدانید که تنها شما نیستید که چنین وضعیتی دارید. حداقل در آمریکا طبق تحقیقی که توسط موسسه گالوپ انجام شده است، نتیجهای به دست آمد که نشان میدهد، اکثر شرکتها تا این سطح ایدهآل نیستند. اگر احساس میکنید بهاندازه کافی انگیزه ندارید چه موضوعی این حس را در شما ایجاد میکند؟ برای داشتن بیشترین کارآیی به چه محرکهایی نیاز دارید؟ پرفسور راب گافی از دانشکده کسب وکار لندن و گرت جونز از دانشکده کسبوکار ای ای مادرید در فرآیند تحقیق خود درباره رهبری صحیح، این سوال را از صدها مدیر پرسیدهاند. در اینجا چند نمونه از پاسخهایی که دریافت کردهاند را ذکر میکنیم: «عالی میشد اگر در سازمانی کار میکردم که میدانستم چه موضوعاتی در جریان است (جایی که در آن هیچ اسرار شرکتی وجود نداشت) و همه موضوعات با صراحت و بی پرده بیان میشد.» «دوست داشتم در سازمانی بودم که احساس میکردم تا جایی که میتوانم ارزش خلق میکنم و در عین حال که خود رشد میکنم، شرکت نیز به رشد و تعالی میرسد.» «به من تعداد زیادی بیانیه و کارت از طرف شرکت داده شده که در آن از رسالت شرکت و ارزشهای سازمان نام بردهاند. آنچه من واقعا میخواهم کاری است که از هر لحاظ مرا ارضا کند.» «من نمیخواهم در دام مقررات و ضوابط گرفتار شوم- رویای من محیط کاری است که در آن قوانین ساده باشد و ما بدانیم در کجا قرار گرفتهایم.» برخی از این تمایلات ممکن است منطق قدرتمندی داشته باشند و برخی نداشته باشند. اما گافی و جونز با کنار هم قرار دادن این نکات، نقاط اشتراک و افتراق، نوع و فرهنگ سازمان و عناصر دیگر، به شش ضرورت مشترک رسیدند که در مجموع یک سازمان ایدهآل را تعریف میکنند، یعنی جایی که به افراد فرصت داده میشود با ارائه بهترین کارآیی خود، همه ظرفیتهای کاری خویش را به کار گیرند. ویژگیهای این سازمان به طور خلاصه چنین است: • به تفاوتها بها داده شود تا افراد بتوانند در محیط کار، خودشان باشند و استعدادهای خاص خود را نشان دهند. • جریان اطلاعات متوقف یا مختل نشود تا افراد بتوانند از آنچه برای انجام کار لازم است مطلع باشند. • به افراد فرصتهای واقعی رشد داده شود تا آنها بتوانند طی یک فرآیند برای سازمان ارزشمند شوند. • شرکت محیطی را ایجاد کند که همه کارمندان از وجود آن به خود ببالند و در جهت پیشرفت سازمان، فراتر از وظایف خود را انجام دهند. • وظایف روزانه سازمان برای آنها معنادار باشد و آنها این موضوع را درک کنندکه تاثیر کار آنها بر دیگران چیست. • و بالاخره اینکه در گرداب قوانین دست و پاگیر گرفتار نشوند. آیا موارد ذکر شده باعث تعجب شما شد؟ واقعا کیست که نخواهد در چنین سازمانی کار کند؟ با این وجود، گافی و جونز طی تحقیقات خود دریافتهاند که تعداد بسیار کمی از شرکتها تا این حد محیط ایدهآلی را فراهم میکنند. البته این مساله خیلی هم تعجب آور نیست، چرا که انجام برخی از این تمهیدات در یک سازمان بسیار مشکل است. به عنوان مثال، تصور کنید چقدر سخت است یک سازمان وظایف افراد را طوری تعریف کند که با ظرافت و بدون نقص با افراد دیگر سازمان متناسب و هماهنگ باشد. یا فکر کنید ایجاد یک سازمان با چنان فرهنگ قوی که افراد به وجود آن افتخار کنند در حالی که برای بیان تفاوتهای خود حتی تشویق شوند تا چه حد چالشانگیز است. یکی از شرکتهایی که از این حیث رتبه بالایی را به دست آوردهاند شرکت آروپ است که در زمینه مهندسی و طراحی فعالیت دارد. این شرکت پروژههایی مثل طراحی و ساخت خانه اپرای سیدنی، و استخر آبی پکن را که برای مسابقات المپیک مورد استفاده قرار گرفت بر عهده داشت. «اُو آروپ» به عنوان موسس این شرکت در سال ۱۹۷۰ با مدیران خود این چالش را مطرح کرد که در زمان بازنشستگی خود چه شرکتی را به جا خواهند گذاشت. عناوین این سخنرانی به عنوان «نطق اصلی» شناخته شد و هنوز کارمندان شرکت آروپ ملزم به مطالعه آن هستند. او در این سخنرانی هشدار میدهد «اگر کسی با مقررات سختگیرانه مستاصل شود و افراد را تحت فشار قرار دهد، اگر کسی احترام دیگری را حفظ نکند، اگر این شخص حتی قدرت تصمیمگیری اندکی داشته باشد که بر کار او اثر گذارد و بخواهد از ابزار قدرت خود استفاده کند، چنین شخصی باید فورا شرکت را ترک کند و برود. این کار الزامی است و این تصمیم توسط ما اتخاذ خواهد شد. این کار برای آن است که سازمانی خلق کنیم که به افراد مستعد فرصت شکوفا شدن را بدهد.»
ارسال نظر