9 ویژگی‌ مدیریتی کارآفرینان موفق

مترجم: دلارام حسینیون منبع: Strategy + Business عده بسیار کمی از مردم با شیوه‌های مدیریتی یا نقاط ضعف و قدرت خود به درستی آشنایی دارند. اما در حقیقت این یک اشتباه است. از شروع هدایت یک شرکت تا استخدام کارمندان، شما باید بدانید که در چه زمینه کاری و در چه موضوعی توانمند هستید. و برای رسیدن هر چه بهتر به اهداف شرکت خود ملزم به انجام چه کارهایی هستید. به نظر من ممکن است تلاش‌های شما در راستای توسعه مدیریت برای دستیابی به موفقیت اولیه ارزشمند‌تر از ایجاد مهارت‌های کسب‌وکار باشد. البته مهارت‌های مدیریتی همیشه غریزی و ذاتی نیستند. بنابراین به خصوص از کارآفرینان جدید، انتظار می‌رود تا کار بیشتری انجام دهند. برای ارزیابی بهتر موقعیتی که در آن قرار دارید و همچنین برای دستیابی به بیشترین حد استعداد درونی خود، در کنار دوره‌های آموزشی، سمینارها و مدرسین بسیار زیادی نیز وجود دارند. اما مطالعه یک کتاب خوب در مورد موضوع مورد نظر، مثل کتاب جدید جان متون با نام «مدیریت هوشمند» می‌تواند یک شروع مناسب در این زمینه باشد. این نویسنده بر اساس سال‌های متمادی کمک کردن به مدیران شرکت‌های لیست فورچون ۵۰۰ (لیست ۵۰۰ شرکت برتر آمریکایی از نظر درآمدزایی که سالانه توسط نشریه فورچون اعلام می‌شود) برای غلبه کردن برعادت‌های مدیریتی محدود‌کننده‌ای که بر خودشان تحمیل کرده‌اند، بینش و تجربه بسیار زیادی دارد. او ۹ ویژگی مدیریتی را که تا حدی در همه کارآفرینان وجود دارد، شناسایی کرده و بین آنها وجه تمایز قائل شده است. کارآمد‌ترین و موثر‌ترین کارآفرینان ویژگی‌‌های برجسته و غالب خود و نحوه تشکیل یک تیم برای تامین آنچه دیگران با آن آشنایی ندارند را می‌دانند. در اینجا نکاتی که باید در خود و افرادی که می‌خواهید با آنها همکاری کنید، جست و جو کنید ارائه شده است: ۱) کمک کردن: افرادی که به آن سطح از کمال رسیده‌اند که به دیگران کمک کنند، عموما محتاط هستند و در حقیقت حساس‌ترین و علاقه‌مندترین گروه‌های مدیریتی محسوب می‌شوند. آنها تعلیم‌دهندگان و مربیانی ممتاز هستند، اما تمایل شدیدی به تحسین شدن و احترام متقابل دارند. این ویژگی‌ را می‌توانید با آگاهی بیشتر از گرایش خود به محبوب بودن قوی‌تر کنید و سعی کنید که همیشه کنترل‌کننده نباشید. ۲) سرگرم کردن این گروه احترام دیگران را به وسیله مصمم بودن، کار زیاد و توانایی به دست آوردن اعتماد دیگران نسبت به خود جلب می‌کنند. اما این افراد می‌توانند با موفقیت‌آمیز عمل کردن و نشان دادن سبک و سلیقه بیشتر به جای ماهیتشان، خود را تثبیت کنند یا با اغراق و گزافه‌گویی در مورد کارشان، مغرور شدن نسبت به اعتبار و نفوذشان و تلاش برای برنده شدن در تمام مدت و سعی بر بی‌همتا بودن، خود را نابود کنند. ۳) هنر بدون شک هنرمندان خلاق‌ترین و نوآورترین مدیران هستند. آنها تمایل دارند تا مردم را عمیقا تحت تاثیر قرار دهند و موجب تغییر و رشد آنها شوند. زمانی که آنها بالغ‌تر و کارآزموده‌تر می‌شوند به تدریج بیشتر از دیگران الهام می‌گیرند تا از خودشان. جنبه هنری خودتان را با دوری کردن از منفی نگری، به تعویق انداختن کارها و تمرکز کردن روی نظم درونی خود بهبود ببخشید. ۴) تفکر اندیشمندان علاقه دارند تا دنیای اطراف خود را تحلیل کنند و حتی دربرخی از موارد فکر کردن را به عمل کردن ترجیح می‌دهند. متفکران بالغ‌تر سریعا از وجود مشکلات آگاه می‌شوند و می‌توانند آنها را به دیگران توضیح دهند و تصمیمات منطقی و عاقلانه بگیرند این ویژگی را به وسیله جلوگیری از تصمیم‌گیری‌های شتاب‌زده، در نظر گرفتن توصیه و نصیحت‌های دیگران و همکاری متقابل با افراد مورد اعتماد خود قدرت ببخشید. ۵) شاگردی کردن شاگردان می‌توانند یک گروه کاری قوی و یکنواخت را ایجاد کنند. اما در بعضی از موارد انجام عمل بدون کسب اجازه از شخص یا سیستم مسوول ناتوان هستند و به دنبال جایگاه مدیریتی نیستند. می‌توان این خصوصیت را با استفاده از افزایش مسوولیت‌پذیری، کاستن میزان استرس و کاهش وابستگی به افراد رده بالا و مستقل عمل کردن قدرت بخشید. ۶) فعال بودن فعالان یک گروه عموما موجب بالا بردن روحیه اعضای گروه و مدیران می‌شوند و بسیار خوش بین و با اعتماد به نفس هستند. آنها تمایل دارند تا خود را در کار غرق کنند، اما در بعضی موارد بدون فکر قبلی عمل می‌کنند و کمیت را بر کیفیت ترجیح می‌دهند. بیشتر به مردم گوش دادن و توجه بیشتر به جزئیات و قابلیت نه گفتن از جمله عملکردهایی است که موجب بهبود و پیشرفت این افراد می‌شود. ۷) در دست داشتن زمام امور صاحبان قدرت، آشکارا سلطه‌جو‌ترین و باپشتکارترین گروه مدیران هستند که از مسوولیت‌پذیری لذت می‌برند و با اعتماد به نفس بی‌اندازه خود کارها را آسان‌تر می‌کنند، اما متاسفانه اینگونه افراد احساس می‌کنند که حکمفرمایی آنان تحت هر شرایطی مورد نیاز است تا بر همه چیز تسلط داشته باشند و درباره همه چیز تصمیم‌گیری کنند، افراد بالغ‌تر می‌توانند خود دارتر عمل کرده و به دیگران نیز اجازه دهند تا پیروز شوند و با دیگر افراد همکاری کنند. ۸) میانجی گری میانجی‌گران بی‌آلایش‌ترین افراد بین تمام گروه ها هستند و هر آنچه در آنها می‌بینید همان چیزی است که واقعا هستند. آنها راهی پیدا می‌کنند تا افراد را کنار هم جمع کرده و درگیر کار کنند. برای اینکه داور بهتری باشید باید قاطع‌تر و بی‌آلایش‌تر باشید و احساسات خود را به اشتراک بگذارید و برای بهبود بخشیدن این ویژگی‌ روی مهارت‌های شنیدن خود کار کنید. ۹) کمال گرایی کمال گرایان بالغ توانایی این را دارند که با کمک حس‌عمیق تشخیص درست و غلط و اصول اخلاقی، مدیرانی عالی و بلند مرتبه باشند. آنها نگاه نقادانه زیادی نسبت به خودشان و دیگران دارند و عموما در برابر واقعیت ناامید می‌شوند. این افراد برای بهتر شدن نیاز دارند تا تکنیک‌های آرامش‌بخش را بیاموزند، به دیگران گوش دهند و به خاطر بسپارند که هیچ کس کامل نیست. در همه موارد بالا برای رسیدن به بالا‌ترین حد پتانسیل مدیریتی خود، به جای اینکه سعی کنید تا خودتان را با تصویر ذهنی مردم از بهترین جنبه خود تطبیق دهید باید با خودتان صادق باشید. اگر به راستی خود را به شناخت بیشتر درباره خودتان و تبدیل شدن به بهترین فردی که می‌توانید باشید ملزم کنید، در حالی که نگرشی عالی به دست می‌آورید، به این امر پی خواهید برد که در حقیقت تمام چالش‌ها بذرهای فرصت‌های بزرگ‌تر هستند.