پنج افسانه درباره کسبوکارهای تازه تاسیس
ترجمه: مهدی سریرچی منبع: Inc برخلاف باور عمومی، رقابت با شرکتهای بزرگ برای شرکتی که تازه راهاندازی شده است، نقطه ضعف محسوب نمیشود. حتی کارآفرینهای باتجربه نیز گاهی تصورات منسوخی درباره نحوه کارکرد دنیای کسبوکار دارند. توجه نداشتن به واقعیت باعث میشود این افسانه را باور کنید که شرکتهای کوچک در برابر شرکتهای بزرگ در موضع ضعف قرار دارند. در اینجا پنج باور غلط بسیار رایج را درباره شرکتهایی که به تازگی شروع به کار کردهاند همراه با حقایقی که کمتر به آنها توجه شده بررسی میکنیم: افسانه شماره ۱.
ترجمه: مهدی سریرچی منبع: Inc برخلاف باور عمومی، رقابت با شرکتهای بزرگ برای شرکتی که تازه راهاندازی شده است، نقطه ضعف محسوب نمیشود.
حتی کارآفرینهای باتجربه نیز گاهی تصورات منسوخی درباره نحوه کارکرد دنیای کسبوکار دارند. توجه نداشتن به واقعیت باعث میشود این افسانه را باور کنید که شرکتهای کوچک در برابر شرکتهای بزرگ در موضع ضعف قرار دارند.
در اینجا پنج باور غلط بسیار رایج را درباره شرکتهایی که به تازگی شروع به کار کردهاند همراه با حقایقی که کمتر به آنها توجه شده بررسی میکنیم:
افسانه شماره ۱. فروش برای یک برند ناشناخته بسیار دشوار است.
نمیتوان این حقیقت را کتمان کرد که برند شناخته شده باعث میشود فروش به سادگی انجام شود؛ اما در واقع تنها چند برند محدود هستند که قادرند هر کسی را به سمت خود جذب کنند. در اغلب موارد تفاوتی بین یک برند جدید و برند قدیمی نیست. علاوه بر این بسیار پیش آمده که برخی از برندهای قدیمی در طول زمان تجربه بدی را برای مشتریان ایجاد کرده باشند و شهرتشان به دلیل وجود آن نکته منفی، خدشه دار شده است. مزیت برند جدید این است که حداقل این مشکل را ندارد.
واقعیت: ویژگی محصول است که برند را در نظر مشتریان تعریف میکند.
افسانه شماره ۲. مشتریان به شرکتهایی که تازه وارد بازار شدهاند، اعتماد ندارند.
به همان اندازه که داشتن یک سابقه درخشان مهم است، توانایی عرضه محصول جدید و متمایز نیز ارزشمند است. شرکتهای موفق (مانند شرکت شما) معمولا در جستجوی چیزی هستند که به آنها مزیت بدهد و از سایرین متمایز کند. اگر بتوانید این کار را انجام دهید فرقی نمیکند که دیروز تاسیس شدهاید یا از دهه ۱۸۹۰ در بازار حضور دارید.
واقعیت: چیزی که برای مشتریان اهمیت دارد کاری است که میتوانید انجام دهید، نه زمان تاسیس شرکتتان.
افسانه شماره ۳. ما برای ارائه خدمت به مشتریان بزرگ خیلی کوچک هستیم.
یک لحظه به این موضوع فکر کنید. آیا تا کنون برایتان پیش آمده که از یک شرکت بزرگ خدمات نامناسبی دریافت کرده باشید؟ آیا در واقعیت، این موضوع که شرکتهای بزرگ خدمات بهتری ارائه میکنند بیشتر از اینکه یک قانون باشد، یک انتظار نیست؟ به عنوان شرکتی که تازه راهاندازی شده است الزامی ندارید برای ارائه خدمات مناسب خودتان را با لایههای بوروکراسی و نامه نگاریهای مرسوم در شرکتهای بزرگ مشغول کنید. در واقع این شانس را دارید که حتی اگر خیلی کوچک باشید در ارائه خدمات بهتر چابکتر عمل کنید.
واقعیت: برای ارائه خدمات بهتر به مشتریان مهم داشتن تمرکز است، نهاندازه شرکت.
افسانه شماره ۴. محصولات آزمایش نشده ما در بازارها به سختی فروش میروند.
احتمالا کسی تمایل ندارد محصولات شرکتهای متاخری را انتخاب کند که صبر کردهاند تا همه رقبای موجود در بازار، کالایی را به بازار عرضه کنند و بعد آنها همان کالا یا خدمات را عرضه کنند. به هر حال در دنیای کسبوکار سریع امروز توانایی نوآوری ارزش بالایی دارد و بسیاری از شرکتها برای ارائه ایدههای جدید تلاش بالایی از خودشان نشان میدهند.
واقعیت: اگر ایده خوبی داشته باشید، مشتریان به سراغ شما خواهند آمد.
افسانه شماره ۵. تعداد زیاد رقبا باعث میشود که از بازار خارج شویم.
مسلما چنین اتفاقی میتواند رخ دهد. اما تنها درصورتی که نتوانید چیزی را که شرکتهای بزرگ نمیخواهند یا نمیتوانند عرضه کنند، ارائه دهید. به جای اینکه خودتان را با بزرگان بازار درگیر کنید، در جستوجوی مشتریانی باشید که شرکتهای بزرگ (که تنها به ارائه خدمات به مشتریان بزرگ فکر میکنند) خدمات خوبی به آنها ارائه نمیدهند. کسبوکار خود را در حاشیه بازار ( جایی که بزرگان بازار آن را نادیده میگیرند یا متوجه آن نیستند) بنا کنید.
واقعیت: میتوانید کوچکتر ، سریعتر و البته بهتر باشید.
ارسال نظر