نقش مدیران ارشد فناوری اطلاعات در سازمانهای آینده
مترجم: محمدجعفر نظری کارآفرین، آیندهنگر، جستوجوگر استعدادها در سراسر جهان و مسلط بر معیارهای کسبوکار؛ اینها برخی از نقشهایی هستند که مدیران عالی فناوری اطلاعات باید در سال ۲۰۱۷ به آن عمل کنند تا موفق باشند. این گفته مدیران اطلاعات شاخص و برنده جایزه است. تا ۵ سال دیگر، مدیران ارشد اطلاعات باید بهتر، سریعتر و قویتر باشند و عملا بتوانند سازمان را به تنهایی اداره کنند. در همین حال، برخی مدیران کسبوکار ممکن است دانش بیشتری در خصوص فناوری اطلاعات کسب کنند و کل بحث فناوری اطلاعات را به شرکتهای ارائه دهنده شعب دیگر بسپارند، که این کار باعث میشود مدیران فناوری اطلاعات بیکار شوند.
مترجم: محمدجعفر نظری کارآفرین، آیندهنگر، جستوجوگر استعدادها در سراسر جهان و مسلط بر معیارهای کسبوکار؛ اینها برخی از نقشهایی هستند که مدیران عالی فناوری اطلاعات باید در سال ۲۰۱۷ به آن عمل کنند تا موفق باشند. این گفته مدیران اطلاعات شاخص و برنده جایزه است. تا ۵ سال دیگر، مدیران ارشد اطلاعات باید بهتر، سریعتر و قویتر باشند و عملا بتوانند سازمان را به تنهایی اداره کنند. در همین حال، برخی مدیران کسبوکار ممکن است دانش بیشتری در خصوص فناوری اطلاعات کسب کنند و کل بحث فناوری اطلاعات را به شرکتهای ارائه دهنده شعب دیگر بسپارند، که این کار باعث میشود مدیران فناوری اطلاعات بیکار شوند. این گمانهزنی در خصوص تغییر جایگاه مدیران فناوری اطلاعات وجود دارد و سوال این است که جایگاه این مدیران در آینده چگونه خواهد بود؟ برخی بر این باورند که که شغل مدیر ارشد فناوری اطلاعات در آینده به دو بخش مدیر ارشد فناوری و مدیر ارشد اطلاعات تقسیم میشود که دو نفر تصدی آن را بر عهده میگیرند و با همکاری یکدیگر به عنوان دو شغل همرده در ساختار سازمانی به کار گرفته میشوند. اما این دیدگاه حامی چندانی ندارد. «دیو ویک» مدیر ارشد اطلاعات مک دونالد میگوید: «که این تفکیک باعث انفکاک غیرضروری بین استراتژیهای فناوری و استراتژیهای اطلاعات میشود و کندی تصمیمگیری و ناهماهنگی را به دنبال خواهد داشت». اما فناوریهای بزرگ امروزی مانند رایانش ابری، رایانش همراه، رسانههای اجتماعی، مصرفگرایی در فناوری اطلاعات و دادههای بزرگ به خودی خود نقش بنیادین مدیر ارشد فناوری اطلاعات را نمیتوانند تغییر دهند. این واقعیت حداقل برای مدیران ارشد و موفق فناوری اطلاعات صادق است؛ مدیران بزرگی که میدانند شغلشان مدیریت تغییر است نه مدیریت فناوری و شغلشان تدوین استراتژی است نه پرداختن به مباحث فنی و مهندسی. اما مطمئنا این پنج فناوری بزرگ امکان ایجاد محصولات جدید برای سازمانها را فراهم میکنند و امکان تعامل با مشتریان را به شیوههای جدید و مهم به وجود میآورند. این همان کاری است که فناوریهای پیشین هم انجام دادند، اما منجر به حذف یا تغییر نقش مدیر ارشد فناوری اطلاعات نشد. «اثربخشی یک مدیر ارشد فناوری اطلاعات به وسیله توانایی وی در اداره و برانگیختن جهشهای بزرگی در کسبوکار تعیین میشود». این را استیو رابینو میگوید که هم اکنون مدیر ارشد اطلاعات شرکت «اس ایکس الاینس» است که ارائهکننده خدمات فناوری فارکس است. وی اضافه میکند که «مدیران ارشد فناوری اطلاعات همواره و همیشه شتاب تغییر در فناوری را باید بفهمند و تعیین کنند که چه کاری را در چه زمانی انجام دهند و از چه فناوریهایی برای کسبوکار خود استفاده کنند». تنها تفاوت زمان کنونی با چند سال پیش این است که چارچوبهای زمانی برای این مدیران کوتاهتر شده است. آنچه یک مدیر ارشد فناوری اطلاعات در پنج سال آینده باید ایفا کند نقش کارآفرینی است که میتواند در نیروهای کاری جهانی خود انگیزه ایجاد کند و تامینکنندگان فناوری اطلاعات را به همکاری متقاعد کند. مدیر ارشد اطلاعات جدید یک آیندهنگر درون سازمانی است که از ابزارهای سنجش رایجی که همواره به وسیله مدیران ارشد استفاده میشود استفاده میکند، اما یک ابزار بهتر هم دارد و آن ابزار نوآوری است. تیم ثریالت، مدیر ارشد اطلاعات شرکت والگرینز، نمونهای واقعی از یک مدیر عالی فناوری اطلاعات تغییر نقش یافته است. وی در حال تبدیل شرکت خود به یک مقصد بزرگ برای درمان و زندگی بیماران است که در آن مشتریان میتوانند به اطلاعات شخصی سلامت خود برای تصمیمگیری در جهت مصرف داروها و غذاها دسترسی پیدا کند. زنجیره شرکتهای داروسازی زیرمجموعه والگرینز ارزشی معادل ۷۲ میلیارد دلار دارد. این مدیر در حال ایجاد یک خط درآمدی تازه در شرکت است. این شرکت در پروژهای به نام (HealthCloud) به معنای ابرِ سلامت از ابزارهای علم تحویل دادههای بزرگ برای ترکیب اطلاعات مشتریان به شیوههایی جدید استفاده میکند و به مشتریان امکان دسترسی به اطلاعات مورد نیازشان را از طریق رایانش ابری میدهد. آنچه باعث استخدام شدن مدیران ارشد اطلاعات در این جایگاه سازمانی میشود توانایی آنها برای تاثیر گذاری بر تصمیمگیری مدیران است. اما آنچه تضمینکننده بقای آنها در این جایگاه است توانایی انتخاب درست چیزها برای اثرگذاری به شیوهای درست خواهد بود. دو عامل در سال ۲۰۱۷ مدیران ارشد فناوری اطلاعات منفعل و تاکتیکگرا را برکنار خواهد کرد: یکی اقتصاد متلاطم و دیگری بیصبری مدیران ارشدی که ویژگی آنها هوشمندی و آشنایی با فناوریها است. اما در آن زمان مدیر ارشد فناوری اطلاعاتها باید وظایف زیر را انجام دهند: کارآفرینی مدیران ارشد اجرایی در سال ۲۰۱۷ به مدیران ارشد فناوری اطلاعاتی نیاز خواهند داشت که تجربه راهاندازی یک سازمان، اداره یک بخش از کسبوکار یا اداره یک خط تولید محصول به شکل مستقل را داشته باشند. حتی اگر بازاریابی برای کارکنان درون سازمان باشد و نه برای مشتریان بیرونی، تجربه ذکرشده اهمیت بسیاری دارد. مدیر ارشد فناوری اطلاعات میدانند چگونه برای یک پروژه منابع مالی بگیرند، اما باید همچنین بیاموزند که چگونه مدلهای درآمدی واقع بینانهای توسعه دهند و بازاریابی حساسی که مردم از محصولات مبتنی بر فناوری انتظار دارند را انجام دهند. وی اضافه میکند: «مدیران ارشد اجرایی در سازمانهای آینده به دنبال مدیر ارشد اطلاعاتی خواهند بود که چگونگی کارآمد بودن یک محصول در بازار را بداند» این نکتهای است که در سال ۲۰۱۰ کسی آن را نشنیده بود. یکی دیگر از صاحبنظران بر این باور است که مدیران ارشد فناوری اطلاعات باید هر چه زودتر دست به کسب تجربه در خصوص فناوریهای جدید بزنند. آنها باید مانند مشتریان بیاندیشند و برای آزمودن خدمات جدیدی که به مشتریان میخواهند ارائه کنند، از فناوریهای رایانش ابری استفاده کنند. رابط یک مدیر ارشد فناوری اطلاعات در سال ۲۰۱۷ باید افراد و ایدهها را در سراسر سازمان و بین سازمانهای مختلف به هم مرتبط کند. در حالی که خریدن زیرساختهای خدمات فناوری اطلاعات از شرکتهای تخصصی فروشنده این اطلاعات در حال تبدیل شدن به یک هنجار است. زحمت مدیران ارشد اطلاعات در این رابطه کم میشود؛ زیرا دیگر نیازی به توجیه هزینههای مربوط به این کار و صرف زمان برای توجیه نیازهای هزینهای این کار نخواهند داشت. این گفته دون کاستلو است. وی اضافه میکند که مدیران ارشد اطلاعات میتوانند از زمان خود برای ایجاد روابط مفیدتری با فراهم کنندگان اینگونه خدمات تخصصی استفاده کنند. این نقش فراتر از نقشی است که رابطههای کنونی در بخش فناوری اطلاعات انجام میدهند. زیرا آنها پیمانکاران و تامینکنندگان خدمات پیمایش ابری را برای همکاری با سازمان هماهنگ میکنند. اما در آینده مدیرعالی فناوری اطلاعات باید فروشندگان را نیز با هم مرتبط کند تا بتواند به نفع سازمان خود قدم بردارد زیرا برای شکست دادن رقبا مدیران ارشد اطلاعات باید زیستبومهایی از تامینکنندگان فناوری اطلاعات ایجاد کنند تا با همکاری یکدیگر بتوانند سهم بازار را برای شرکت کسب کنند. این کار در برخی موارد تا جایی پیش رفته است که اطلاعات تحقیق و توسعه این شرکتها به اشتراک گذاشته شده است. مدیران ارشد اطلاعات همچنین باید مصرف کنندگان را نیز به سازمان مرتبط کنند و امکان برقراری ارتباط از طریق رسانه اجتماعی و فناوریهای همراه را به آسانترین وجه برای مشتریان فراهم کنند. دیدهبانی و جستوجوی استعدادهای جهانی به گفته «ویک» مدیر ارشد فناوری اطلاعات شرکت مک دونالد، در ۵ سال آینده مدیران ارشدفناوری اطلاعات بخش بزرگی از زمان خود را به سفر به نقاط مختلف جهان و گفتوگو با کارمندان درباره چگونگی استفاده از فناوری برای بهبود کسبوکار خواهند گذراند. او هم اکنون در حال انجام این کار است. شرکت مکدونالد دارای ۳۳۵۱۰ شعبه در سراسر جهان است و از نظر او به خدمت گرفتن بهترین افراد در دفاتر محلی برای این شرکت حیاتی است. اگر ویک به دفاتر جغرافیایی مختلف سفر نکند؛ پروژههایی همچون آزمون نرمافزارهای سفارشگیری غذا از طریق تلفن همراه در استرالیا و گسترش رستورانها در چین به شکست میانجامد. این که چه کسانی را جذب کنید و چگونه به آنها انگیزه بدهید و چه زمانی شغل آنها را تغییر دهید و اینکه چگونه آنها تجربیات خود را نواحی سازمانی و کارکردی کسبوکار کسب میکنند چیزهایی است که همگی به نقش مدیر ارشد فناوری اطلاعات از نظر ویک اشاره دارد. درک مدیریت استعدادهای جهانی نیازمند آن است که مدیران ارشد اطلاعات این پیش فرض خود مبنی بر اینکه «مهمترین تصمیمگیریها در دفاتر مرکزی انجام میشوند» را تغییر دهند. مدیران ارشد اطلاعات باید روند حرکت کسبوکار خود را پایش کنند و بر این اساس به چینش کارکنان در مناطق مختلف همت گمارند. آیندهنگری مدیران ارشد اطلاعات در گذشته روندهای فناوری را پیشبینی میکردند اما هم اکنون مدیران عالی ارشد اطلاعات به عنوان آیندهنگرانی در درون سازمان باید تاثیرات تغییرات بزرگتری را هم پیشبینی کنند. تغییراتی همچون چگونگی کار کارکنان، مصرف مشتریان و چگونگی تامین مواد از جانب تامینکنندگان. آنها باید سعی کنند که بر این تحولات برای کسب مزیت رقابتی تاثیر بگذارند. تسلط بر معیارهای سنجش کسبوکار هلن کازینز یکی دیگر ازمدیران ممتاز فناوری اطلاعات میگوید: «وقتی مدیر ارشد اطلاعات مسوولیت کمک به ایجاد ایدههای جدید، جذب مشتریان تازه و کسب درآمد جدید را بر عهده میگیرد، با انتظاراتی تازه از جانب مدیر ارشد اجرایی روبهرو خواهد شد. معیارهای رایج در سنجش کارآیی مدیران فناوری اطلاعات مانند رعایت زمانبندی پروژهها، تطابق با بودجه و کاهش هزینههای تولید بخشی از انتظارات عملکردی خواهند بود که متوجه مدیر ارشد اطلاعات است.» وی بر این باور است که جبران خدمات بسیاری از مدیران اطلاعات در آینده به تحقق همان اهدافی بستگی خواهند داشت که از مدیر ارشد مالی و مدیر ارشد اجرایی نیز انتظار میرود. وی بر این باور است که این موضوع درباره مدیران نخبه امروزی رخ داده است؛ اما درآینده همهگیر خواهد شد. عملکرد این مدیران در آینده تنها بر اساس معیارهای عددی سنجیده نخواهد شد؛ بلکه معیارهای کیفی همچون سرعت در تصمیمگیری را نیز شامل خواهد شد. نوآوری، یک معیار حیاتی در سنجش ارزش مدیران ارشد اطلاعات خواهد بود. برای سنجش این معیار از شاخصهایی همچون تعداد ایدههایی که به وسیله یک مدیر وارد واحدهای کسبوکار شده و به مرحله آزمون وارد شدهاند پیشنهاد شده است. ممکن است برخی سیاستها و مقاومتها و کمبود منابع مالی مانع از بروز این نوآوریها شوند. اما نوآور بودن یک مدیر ارشد اطلاعات همچنان عاملی حیاتی خواهد بود. اقتصاد؛ عامل غیرقابل پیشبینی هیچ کس نمیداند که اقتصاد جهانی در چند سال آینده چه وضعیتی خواهد داشت. در شرایط رونق اقتصادی مدیریت کار آسانی است؛ اما در شرایطی که تغییرات اقتصادی تغییر کسبوکار را ایجاب میکند، داشتن یک مدیر اطلاعات شجاع و شایسته میتواند برگ برندهای برای یک سازمان باشد. البته در شرایط سخت اقتصادی، مجال نوآوری و خلاقیت بازتر میشود؛ به طوری که از هر ایده کوچک و بزرگ درباره افزایش کارایی فعالیتها در فرایندهای کسبوکار استقبال میشود. مدیران ارشد اطلاعات باید به فکر کاهش هزینههای سازمان از طریق افزایش کارآیی نیز باشند. این کار تنها با خریداری تجهیزات گرانبها ممکن نیست، بلکه در بسیاری از موارد میتوان با بهرهگیری از نوآوری فردی و گروهی و زدودن زیاده کاریهای یک فرایند در جهت کاهش هزینههای سازمان گام برداشت و وجهه مدیر ارشد اطلاعات به عنوان یک فرد دارای تفکر استراتژیک را حفظ کرد. زیرا مدیران اطلاعات در آینده باید دغدغههایی مشابه مدیران ارشد اجرایی داشته باشند تا بتوانند نقش خود را به خوبی ایفا کنند.
ارسال نظر