مزیت برندسازی در کسبوکار
محمد حسنی برند عبارت است از یک متن، تصویر یا ترکیبی از این دو که ذهن و نگاه خریدار یا مصرفکننده را به طرف کالا یا تولیدکننده مشخص و معینی، جلب میکند. امروزه برای مشخصتر کردن برند و افزایش تاثیر آن بر خریداران از تاثیرات صوتی مانند بیان جمله یا بهکارگیری آهنگ و موسیقی نیز استفاده میشود. به طور کلی در بازاریابی نهایت تلاش میشود که توجه به برند آنقدر مستحکم و پایدار باشد که توجه و ذهن خریدار و مصرفکننده را به سایر برندها کم کند و نهایتا سایر برندها برای مشتریان آنها بیاهمیت شمرده شود.
محمد حسنی برند عبارت است از یک متن، تصویر یا ترکیبی از این دو که ذهن و نگاه خریدار یا مصرفکننده را به طرف کالا یا تولیدکننده مشخص و معینی، جلب میکند. امروزه برای مشخصتر کردن برند و افزایش تاثیر آن بر خریداران از تاثیرات صوتی مانند بیان جمله یا بهکارگیری آهنگ و موسیقی نیز استفاده میشود. به طور کلی در بازاریابی نهایت تلاش میشود که توجه به برند آنقدر مستحکم و پایدار باشد که توجه و ذهن خریدار و مصرفکننده را به سایر برندها کم کند و نهایتا سایر برندها برای مشتریان آنها بیاهمیت شمرده شود.گرچه بکارگیری برند در اواخر قرن ۱۹ متداول شد، ولی عملا در دهههای ۵۰ و ۶۰ میلادی و همزمان با «حرکت شتابان مصرف کالاهای مصرفی» FMCG Fast Moving (Consumer Goods) در آمریکا و اروپا استحکام یافت و واکنشی بود به فراوانی کالاهای مشابه که کار انتخاب را برای خریدار مشکل میساخت و عملا خریدار را ملزم میساخت که قبل از تصمیم برای خرید، تفاوت میان کالاهای مشابه را بهخوبی شناسایی کند. در این دوره عواملی چون: * نیاز به رفع کمبود کالا در بازار و تامین نیاز خریدار و نتیجتا تداوم حضور و بقای تولیدکننده * کندی در نوآوری در عرضه کالاهای جدید و تشابه فراوان در کالاهای عرضه شده * عرضه بیش از نیاز کالا و در نتیجه شدت یافتن رقابت * تشکیل، قدرتگیری و رشد شبکههای توزیع کالا و تاثیر آنها بر روند نفوذ کالا در بازار * فرسایش قیمتها در پایانههای فروش تولیدکنندگان را وادار کرد که برای تفکیک کالایشان از کالای رقبا متوسل به «برند» و صرف هزینههای هنگفت برای برندسازی در دنیای کسبوکار شوند. با افزودن عاملی که خریدار را به انتخاب کالا کمک کند «ترجیح» حاصل میگردید «ترجیح» مزیتی است که در مقایسه کالایمان با کالاهای مشابه در ذهن خریدار به آن دست مییابیم. «ترجیح» به تولیدکننده اجازه میدهد که کالایش را با قیمت برتر و در نتیجه سود بیشتر و کسب سهم بیشتری از بازار فروش عرضه کند از این رو میتوان برند را این چنین نیز تعریف کرد: برند: عبارت است از مجموعه مزایای اصلی و عمومی کالا + مزیت اضافی (عقلانی + احساسی) که در ذهن خریدار شکل میگیرد و موجب رشد اعتماد وی به کالا میشود. تولیدکننده همواره در تلاش میماند که برداشت (عقلانی + احساسی) خریدار را بهبود بخشد تا از ترجیح او بهرهمند شود. توجه داشته باشید که مشوقهایی چون ارائه گارانتی و ضمانت کیفیت کالا کمک زیادی به استحکام برند میکند. برای داشتن برندهای قوی و مستحکم، تمام نشانهها و علائم باید بتوانند خریدار را جذب کرده و برای او برانگیزنده باشند. اگر چه برای ساخت و استحکام برند، تولیدکنندگان متحمل زحمات و هزینههای گزافی میشوند، اما با این حال نمیتوان برای برندی که با این همه دشواری ساخته میشود ارزشی تعیین کرد. چون تنها برای صاحب برند ارزش و سود دارد و نمیتوان به هیچ وجه برند را جداگانه و به دور از مالک آن ارزشگذاری کرد. یک برند مستحکم میتواند نشانه کیفیت و برتری کالا و حتی ضمانت کارهای بعدی شود. مالک یک برند ژاپنی که در صنایع خودروسازی، الکترونیک، برق و لوازم پزشکی فعالیت دارد، در اقدام بعدی خود از برندش برای عرضه تن ماهی کنسرو شده نیز استفاده کرد که موجب کسب سود بیشتر برای آنها شد. این نشان میدهد برندی که درست ساخته و عرضه شود تا چه حد در رشد و تعالی درآمد شرکتها موثر است.
ارسال نظر