قدرت نوآوری ملتها
مترجم: عادله جاهدی
منبع:Strategy & business
شاخص نوآوری سومیترا دوتا، استاد موسسه اینسید (INSEAD) کمک میکند که بفهمیم کدام ملل در اوج بوده و کدامشان در اوج نیستند.
نویسنده: راب نورتون
مترجم: عادله جاهدی
منبع:Strategy & business
شاخص نوآوری سومیترا دوتا، استاد موسسه اینسید (INSEAD) کمک میکند که بفهمیم کدام ملل در اوج بوده و کدامشان در اوج نیستند. چرا برخی ملل پیشرفت کرده و برخی دیگر فقط تقلا میکنند؟ تجار، سیاست و محققان علوم اجتماعی از سال ۱۷۷۶، زمانی که آدام اسمیت کتاب «ثروت ملل» را به چاپ رساند، قرنها است که به دنبال پاسخ به این سوال بودهاند. یک سوال کاملا مرتبط این است که چرا برخی ملل بیش از ملل دیگر نوآور هستند؟ نوآوری به طور یکسان برای شرکتها و کشورها به طرز فزایندهای به عنوان رمز دستیابی به مزیت رقابتی دیده میشود.
با این حال، مقایسه نوآوری در بین ملل دشواریهای زیادی به همراه دارد، نظیر تفاوت دراقدامات تجاری ملی، اختلاف ساختارهای اقتصادی و گوناگونی انجمنهای منتشرکننده گزارشهای مالی و اقتصادی. حل این دشواریها هدف اصلی شاخص نوآوری جهانی (GII) است. شاخص نوآوری جهانی، پروژهای تحقیقاتی به مدیریت موسسه اینسید و مشارکت شرکت تجهیزات مخابراتی آلکاتل-لوسنت (Alcatel-Lucent)، شرکت مشاوره مدیریت Booz&Company، کنفدراسیون صنعت هند و سازمان جهانی مالکیت معنوی (از سازمانهای تخصصی وابسته به سازمان ملل) است.
این پژوهش به ارزیابی قدرت نوآوری در اقتصاد ۱۲۵ کشور میپردازد. در گزارش سال جاری (قابل مشاهده در آدرس
www.globalinnovationindex.org)، سوئیس رتبه نوآورترین کشور جهان را کسب کرده و پس از آن به ترتیب سوئد، سنگاپور، هنگکنگ (منطقه اداری ویژه)، فنلاند و دانمارک قرار داشته و ایالات متحده آمریکا در جایگاه هفتم قرار گرفت.
شاخص نوآوری جهانی (GII) در سطح داخلی، مکمل کاری مستقل از شرکت Booz&Company موسوم به پژوهش نوآوری جهانی ۱۰۰۰
(Global Innovation ۱۰۰۰) است که در هفت سال اخیر در سطح شرکتی انجام گرفته است. سومیترا دوتا، مولف اصلی این پژوهش، استاد برجسته کسبوکار و فناوری در موسسه مشاوران رونالد برگر (RonaldBerger) و بنیانگذار و مدیر آموزش لابراتوار الکترونیکی موسسه اینسید است که به مطالعه اقتصاد دیجیتال میپردازد.
پژوهش فعلی وی در رابطه با استراتژی فناوری و نوآوری در هر دو سطح سیاست شرکتی و کشوری میباشد.«دوتا» در رابطه با برخی از نتایج شاخص نوآوری جهانی (GII)، در سپتامبر ۲۰۱۱ با مجله استراتژی و کسبوکار صحبت کرده است.
مجله استراتژی و کسبوکار: انگیزه شاخص نوآوری جهانی چه بود؟
دوتا: ما شاهد وقوع تغییرات قابل توجهی به ویژه در کشورهای در حال توسعه بودیم که ناشی از نوآوری بود و با معیارهای سنتی نمیشد به طور کامل به ارزیابی آنها پرداخت. وقتی به معیارهای سنتی توانایی علمی نظیر تقسیم تعداد محققان بر تعداد کل جمعیت نگاه کنید، میبینید که این محاسبه در مورد بسیاری از اقتصادهای نوظهوری که بخشهای عظیمی از جمعیت آنها فاقد تحصیلات عالی یا در بسیاری از موارد بیسواد هستند، چندان دقیق نخواهد بود.
به همین خاطر ما الگویی برای دستیابی بهتر به ماهیت جامع نوآوریهای در حال وقوع در بازارها اعم از پیشرفته و نوظهور ابداع کردیم.
به این منظور، به ارزیابی پنج نوع درونداد (موسسات، سرمایه انسانی و پژوهش، زیرساخت، پیچیدگی بازارها و پیچیدگی کسبوکار) و دو نوع بازدهی (علمی و خلاقانه) پرداختیم. ما با محدودیتهای بسیاری در دسترسی به دادهها و روش شناسیها روبهرو هستیم، اما زحمتهای زیادی کشیدهایم تا مطمئن شویم متغیرها به شیوهای کاملا برابر با شرایط هر دو نوع اقتصاد نوظهور و پیشرفته هنجارسازی شوند.
این پژوهش در سال جاری چه روندهایی را آشکار ساخته است؟
دوتا: این پژوهش اوج چشمگیر کشور چین را در سالهای اخیر نشان میدهد. چین، کشوری با درآمد متوسط به پایین است اما در رتبه بندی اخیر در بین ۳۰ کشور نوآور قرار گرفته و از رتبه سال گذشته خود یعنی ۴۳، به رتبه ۲۹ رسیده است.
اگر از لحاظ منطقهای نگاه کنیم، جالب است که میبینیم قدرت نوآوری در آسیای شرقی به سرعت در حال رشد است. در واقع، آسیای شرقی به طور قابل توجهی در حال پر کردن شکاف بین خود و اروپا است. همچنین میبینیم که اقتصاد در آسیای جنوبی با کشمکشهایی مواجه است و به طور کلی از نظر قدرت نوآوری، تا حد زیادی با بسیاری از کشورهای آفریقایی قابل مقایسه است. این امر نشان میدهد که بسیاری از این اقتصادها باید دستاوردهای بسیار بیشتری در سالهای آتی داشته باشند.
این امر به طور خاص در مورد هند چگونه است؟
دوتا: با مقایسه رتبه امسال این کشور یعنی ۶۳ با رتبه اش در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۰۹ که به ترتیب ۵۶ و ۴۱ بودهاند، هند در حال افت است. ما افت نسبتا فاحشی را در رقابتپذیری نوآوری و موفقیتهای نوآوری هند میبینیم.
شاید این امر برای بسیاری از خوانندگان عجیب باشد. من فکر میکنم باور عموم بر این است که هند نسبت به چین، کشوری نوآورتر
است.
دوتا: بله، بر اساس معیاری دیگر، یعنی معیار کارآیی نوآوری که از تقسیم بازدهیهای نوآوری بر دروندادهای آن به دست آمده هند نهمین رتبه را در جهان دارد؛ این به آن معناست که این کشور سطح بازدهیهای بالایی نسبت به سطح دروندادهای نوآوری خود ایجاد میکند. اما اگر به بسیاری از معیارهای درونداد نوآوری نظیر معیارهای مربوط به زیرساخت و سرمایه انسانی نگاه کنید، هند عملکرد چندان خوبی ندارد. این مساله در حال تضعیف رتبه کلی این کشور در نوآوری است. مشخصا هند از خوشههای متعالی برخوردار است که در حال ایجاد نوآوری در سطح بالا و البته نامتناسبی است، اما توده مردم در این کشور هنوز پتانسیلهایی دارند که رشد نیافته است.
معیار کارآیی نوآوری جالب است. اگر به ۱۰ رتبه برتر آن نگاه کنید، شامل شش کشور است که پرجمعیت ترین اقتصادهای جهان را دارند. علاوه بر هند، نیجریه، چین، پاکستان، برزیل و بنگلادش نیز در میان آنها به چشم میخورند. این امر بیانگر آن است که این کشورها از پتانسیل پیشرفت قابل توجهی در آینده برخوردارند.
دیگر پیامهای اصلی این پژوهش چیست؟
دوتا: یکی از آنها این است که مشخصا نوآوری، جهانی شده است. اگر به ۲۰ تا ۳۰ رتبه برتر نگاه کنید، اقتصادهایی را میبینید که در تمام بخشهای جهان با موفقیت در حال ایجاد نوآوری هستند. سنگاپور، هنگکنگ، کره، ژاپن، استونی، قطر؛ میبینید که در کنار حدس و گمانهای معمول خود در مورد اروپا و آمریکای شمالی، محدودهای از اقتصادهای دیگر نیز وجود دارند.
این پژوهش چه ملزوماتی برای شرکتها دارد؟
دوتا: شرکتها باید دیدگاه بسیار جهانیتری نسبت به استراتژیهای نوآوری خود داشته باشند. دیگر تمرکز بر یک بازار یا یک منطقه کافی نیست؛ و انجام این امر ملزومات و تعابیری در مورد نحوه طراحی قطبهای نوآوری و چگونگی برقراری ارتباط بین آنها را به دنبال دارد. به این منظور شما باید فرهنگ درستی را برای حمایت از یکپارچهسازی اندیشههای بخشهای مختلف جهان ایجاد کنید. (رجوع کنید به «How to Make a Region Innovative» نوشته ارنست جی. ویلسون تری، مجله s+b، بهار۲۰۱۲)
لازمه دیگر این است که بدانید برخی از بازارها به سرعت در حال تغییر هستند. این امر که چین به جایگاه ۳۰ رتبه برتر رسیده است، چیز کمی نیست و همانطور که گفتم امروزه بسیاری از اقتصادهای آسیای شرقی به سطوح مشابهی از رقابتپذیری نوآوری که در کشورهای اروپایی دیده میشود دست یافتهاند. این امر به آن معناست که ملتهای اروپایی و بسیاری از ملل پیشرفته باید برای برتر ماندن، سخت تلاش کنند. این امر به ویژه در جو بحران مالی جهان قابل توجه است، به خصوص در اروپا که بسیاری فقدان مدیریت را احساس کرده و تعهد اروپا نسبت به نوآوری را زیر سوال بردهاند.
رتبههای پایین در آسیای جنوبی هم باید مدیران شرکتها و سیاستگذاران این کشورها را نگران کند. مسالهای که وجود دارد این است که آیا این اقتصادها قادر به سبقت جوییهایی نظیر اقتصادهای همسایگانشان در آسیای شرقی خواهند بود؟ یا در همان مخمصهای گیر خواهند افتاد که اقتصادهای آفریقایی در چند سال اخیر گرفتارش شدند؟ این مساله از ملزوماتی در استراتژیهای نوآوری در شرکتهای جهانی و همچنین استراتژیهایی که سیاستگذاران در دولت از آنها پیروی میکنند برخوردار است.
آیا توصیه خاصی برای شرکتهای چند ملیتی که میخواهند در نوآوری برتر باشند دارید؟
دوتا: شرکتها باید بدانند بسیاری از نوآوریهای مهم از بازارهایی به دست میآید که افراد بسیار زیادی در آنها برای اولین بار در زندگیشان مصرفکننده شدهاند.
این مصرفکنندگان جدید تقاضاهایی فزآینده، اما متفاوت از نظر قیمت، برای کالاها و خدماتی نظیر آموزش و مراقبت بهداشتی دارند. شرکتهای چندملیتی باید برای جلب رضایت این تقاضاهای جدید به شیوهای با دوام و قابل توسعه به نوآوری بپردازند.
در عین حال، در این بازارها شرکتها با رقبای جدیدی روبهرو خواهند شد که ممکن است دارای درک بهتری از نیازهای بازارهای محلی باشند؛ برخی از همین رقبای جدید به زودی دربازارهای جهانی به رقابت باشرکتهای چند ملیتی خواهند پرداخت. بنابراین شرکتهای چند ملیتی با یک معضل مواجه خواهند شد و آن ایجاد نوآوری از طریق یکپارچهسازی سریع دانش جهانیشان با تناسب محلی است.
کل این ایده که نوآوریها میتوانند از جاهای مختلفی به دست آیند، اینکه نوآوری میتواند به شیوههای مختلفی رخ دهد و اینکه میتواند تغییر کرده و در مسیرهای متفاوتی حرکت کند، چیزی است که شرکتها مجبور به وفق دادن خود با آن و داشتن آمادگی برای مواجهه با آن هستند.
ارسال نظر