مدیریت نوین با طراحان اقتصادی
مترجم: سیمین راد
مطالعههای اخیر دستاوردهای عملی زیادی را برای مدیران به بار آورده است. جین لیتکا و تیم اوگیلیو در کتاب جدیدشان «ترسیم رشد و توسعه اقتصاد» پیشنهادهای مدیریتی جالبی دارند.
قصد دارم در این یادداشت نکات مهمتر این کتاب را برای مدیران خلاصه کنم. چراکه معتقدم موفقیت در اقتصاد رقابتی امروز نیازمند آگاهی از روشهای نوین مدیریت است.
نویسنده: متیومی
مترجم: سیمین راد
مطالعههای اخیر دستاوردهای عملی زیادی را برای مدیران به بار آورده است. جین لیتکا و تیم اوگیلیو در کتاب جدیدشان «ترسیم رشد و توسعه اقتصاد» پیشنهادهای مدیریتی جالبی دارند.
قصد دارم در این یادداشت نکات مهمتر این کتاب را برای مدیران خلاصه کنم. چراکه معتقدم موفقیت در اقتصاد رقابتی امروز نیازمند آگاهی از روشهای نوین مدیریت است. همه مدیران باید با آگاهی کامل از گروههای جدید مدیریت، علم روز مدیریت و مناسبات مدیریتی پا به عرصه رقابت بگذارند. ناآگاهی از شیوههای جدید مواجهه با دشواریهای بازار یقینا به نفع هیچ کسبوکاری نیست. یک مدیر موفق بیش از هر چیز مدیری است که نسبت به علم روز مدیریت و روشهای تصمیمگیری مدیریتی تسلط دارد.
امروزه متخصصان اقتصاد، مدیریت حرفهای را به دو بخش تقسیم میکنند:
الف) مدیریت کارآفرینان
ب) مدیریت اشتراکی
اما در هر دو مورد کمبودهایی وجود دارد. تعریفهای این دو شیوه از مدیریت نیز اغلب اختلافهای زیادی با هم داشتهاند.اما مشکل کجاست؟
پیش از آنکه بخواهیم یکی از این دو مورد را به عنوان رویکرد اقتصادیمان اتخاذ کنیم، باید بتوانیم استراتژیهای مدیریتی را بهتر بفهمیم. یک مدیر موفق و شایسته به چه نحوی تصمیم میگیرد؟ مدیریت نزد مدیران چه معنایی دارد؟ به اعتقاد ما، ترسیم نحوه رشد و توسعه کلیت یک شرکت مهمترین کمبود در ساختارهای مدیریتی اقتصاد نوین است.
این ایده ابدا تازه نیست، چراکه طی سالهای اخیر شرکتهای زیادی ترسیم نقشه رشد و توسعه کسبوکارشان را عملی کردهاند. برای رسیدن به این هدف باید ابتدا شیوههای مدیریت در کسبوکارهای سنتی را رها کنیم. در واقع، باید بتوانیم به مساله بسیار مهمی نزدیک شویم که رویکرد تازهای را در قبال مدیریت عرضه میکند. پس مساله اصلی مدیران موفق چگونگی مدیریت بر اوضاع و احوال و شرایط مالی شرکت نیست. مدیر باید بتواند به آیندههای دور فکر کند و تصور مشخصی از آینده نامعلوم شرکتش داشته باشد.
برنامه حرکت در طوفان
یکی از مهمترین برنامههای هر شرکت موفق باید یافتن راهی برای ترسیم نحوه رشد و توسعه باشد: امروز که گذشت، فردا هم میگذرد، اما سال آینده چطور؟ در مورد ده سال بعد چه نظری دارید؟ آیا هنوز میخواهید مثل پروانهای باشید که در مقابل توفان از پا درمیآید؟ پس باید بتوان نقشه مناسبی را برای حرکت در دل توفانهای بازار طراحی کرد.
اما این نقشه را چگونه میتوان طراحی کرد؟ چه کسانی توانایی مشارکت و همراهی در این پروژه را دارند؟ مسلما این پروژه دورنمای آینده را در سر دارد و میخواهد موفقیت شرکتتان را حداقل در ده سال آینده تضمین کند. واقعا در بازار پرنوسان و بیمار امروز، هیچ کسی از ضمانت موفقیت بدش نمیآید.
در وضعیتی که امروز و فردای بسیاری از کسبوکارهای کوچک رو به فروپاشی و تزلزل دارد، ضمانت آینده بهترین مسیر برای موفقیت امروز است.
یکی از ایدههای اولیه به این قرار است: باید یک گروه واحد به نام «گروه طراحی و مدیریت آینده» تشکیل دهید.
این گروه دستکم باید دو عضو داشته باشد: یک کارشناس ام.بی.ای (MBA) و یک مهندس برنامهریزی و طراحی. به باور ما، آنها میتوانند همراه با یکدیگر پیشنهاداتی برای آینده شرکتتان ارائه دهند.
شرکتی که نتواند حداقل به آینده ده سالهاش فکر کند، یقینا کمتر از همان ده سال با ورشکستی و خاموشی مواجه خواهد شد. اقتصاد نیازمند برنامهریزیهای بلندمدت و سرمایهگذاریهای فکرشده است. اقتصاد نه به امروز و دیروز، بلکه به فرداهای دور فکر میکند.
پس نباید در دشواریها و درگیریهای امروز اقتصاد در جا زد؛ بلکه برعکس باید بتوان این نکته مهم را به خوبی به ذهن سپرد که موفقیت امروز یعنی ضمانت مسیر فردا. تقریبا هیچ مدیر موفقی وجود ندارد که برای موفقیتهایش برنامههای کوتاهمدت داشته باشد.
رویهمرفته پژوهشها و گفتوگوهای زیادی نشان میدهند که مدیران موفق همواره تا چندین دهه به عنوان یک مدیر موفق شناخته میشدند. هیچ مدیری به خاطر موفقیتاش در یک یا دو سال مطرح نمیشود. شاید یک یا دو بار موفقیت کلان در بازار تصادفی باشد.
اما کسی که نزدیک به چندین دهه در راس بازار نشسته، ابدا تصادفی موفق نشده است. پس موفقیتهای مدیران برتر اقتصادی هیچ رمز و راز عجیبی ندارد. همگان میتوانند با کمی فکر و مطالعه به این موقعیت دست یابند. کارشناسهای ام.بی.ای میتوانند وزنه مهمی در تصمیمگیریهای مدیران به حساب آیند. آنها میتوانند وضعیتهای مختلف اقتصادی را سبک و سنگین کنند و به مدیران یاری برسانند. اما این راهنماییها برای موفقیت قطعی در آینده کافی نیستند. باید بتوان برای سالها و دهههای آینده نیز برنامهریزی و سرمایهگذاری کرد. چه کسی جز طراح نقشههای اقتصادی میتواند ضامن موفقیت شما باشد؟ یک طراح اقتصادی میتواند با بررسی امکانها، سرمایهها، حقوقها، تواناییها، خروجیها، مهارتها و همدلیهای موجود در یک شرکت، آینده آن را طرحریزی کند.
موفقیت برای همه
پس آیا هر شرکتی میتواند با هر وضعیتی در بازار موفق باشد؟ با توجه به آنچه تاکنون گفتهایم، بیشک پاسخ به این سوال مثبت است: هر شرکتی (حتی کوچکترین شرکت) میتواند در مسیر حرکتاش به موفقیتهای کلان دست یابد.
کارشناسان ام.بی.ای میتوانند اطلاعات منتشرشده برای یک شرکت را بررسی و تحلیل کنند. آنها میتوانند به سراغ متخصصان صنعتی در کارخانهها و فروشگاهها بروند و با کارمندان مصاحبه بگیرند. سپس باید دادههای تحلیلشده کارشناسان ام.بی.ای در اختیار کارشناس طراحی اقتصادی قرار بگیرد.
یک طراح میتواند با توجه به آمار و دادههای موجود بهینهترین وضعیت را برای موفقیت یک شرکت «پیشبینی» کند.
طراحان اقتصادی میتوانند مجموعهای از استراتژیهای ممکن را به شما ارائه دهند. چه بسا آنها ایدههای مناسبی برای ترازنامههای مالی و مالیاتیتان نیز داشته باشند. همانطور که گفتیم این گروه حداقل از دو نفر (یک کارشناس ام.بی.ای و یک کارشناس طراحی اقتصادی) تشکیل میشود؛ یعنی میتوان اعضای تازهای را به این گروه اضافه کرد و نقشهای تحلیلی و پژوهشی جدیدی را درون ساختار گروه تعریف کرد. بسیاری از گروههای طراحی و مدیریت یک عضو مالی را نیز شامل میشوند.
گزارشهای آماری بخشی از فعالیتهای هرروزه کارشناس ام.بی.ای است. او این گزارشها را مورد تحلیل دقیق قرار میدهد و بهینهترین حالت را به مدیریت شرکت معرفی میکند. سپس مدیریت میتواند گزارشهای یک ماه کارشناس ام.بی.ای را گردآوری و مطالعه کند، سپس آنها را در اختیار طراحان اقتصادی قرار دهد.
طراحان اقتصاد به نوبه خودشان تحلیلهای کارشناس ام.بی.ای و نظرات مدیران شرکت را بررسی میکنند. در نهایت، آنها باید بتوانند وضعیتهای ممکن برای آینده شرکت را با درک دقیق شرایط شرکت، مقتضیات رقابت و اوضاع بازار ارائه دهند.
برای مثال، او باید بگوید که شرکت در صورت اتخاذ فلان رویکرد احتمالا به چه سرانجامی دچار خواهد شد و در صورت اتخاذ رویکردی دیگر به چه وضعیت تازهای وارد خواهد شد.
پس طراحان باید بتوانند چندین وضعیت ممکن را برای آینده یک کسبوکار پیشبینی کنند. موفقترین و حرفهایترین طراحان اقتصادی کسانی هستند که دقیقا به هدف میزنند. آنها میتوانند با بهینهکردن امکانها و تواناییهای شرکت بهترین مسیر را به مدیران پیشنهاد بدهند.
پس کارشناسان ام.بی.ای وضعیتهای اقتصادی را «تجزیه، تحلیل و بهینه» میکنند، مدیران این تحلیلها را «بازخوانی، بررسی و اصلاح» میکنند و کارشناسان طراحی با استفاده از این تحلیلهای بررسیشده استراتژیهای آینده شرکت را «ترسیم، پیشبینی و طراحی» میکنند.
معماران آینده
این شیوه کار عملا به نفع خود مدیران است. آنها معمولا فرصت زیادی برای تصمیمگیری ندارند و بحرانهای همیشگی بازار در تصمیمهایشان اخلال ایجاد میکنند. پیوند بین کارشناسان ام.بی.ای و کارشناسان طراحی اقتصادی میتواند راه برای بهترین تصمیم را در مورد وضعیت شرکت باز کند. در این صورت مدیران نیز وقت بیشتری برای دیگر امور خواهند داشت.
به هر حال، همه میدانند که دردسرهای یک مدیر فقط به خود او تعلق دارند، اما دردسرهای کل شرکت و کارمندان آن شرکت نیز به مدیر مربوط میشوند. اهمیت روزافزون طراحان اقتصادی به حدی است که امروزه به آنها در آمریکا «معماران آینده» میگویند. به راستی که این معماران میتوانند نقشههای رشد و توسعه یک شرکت را پیشگویی کنند.
اما این پیشگویی به تنهایی انجام نمیشود. هیچ طراح اقتصادی نمیتواند به تنهایی در مورد یک شرکت نظر بدهد و آینده خوبی را برای آن بسازد. بیتردید به کارشناسان تحلیلگر، نکتهسنج و باریکبین ام.بی.ای نیاز داریم تا بتوانند دادههای خام، گزارشها و اطلاعات رایج شرکت را مورد بررسی موشکافانه قرار دهند. مدیران نقش وساطت را بین کارشناسان ام.بی.ای و کارشناسان طراحی اقتصادی بازی میکنند. آنها تحلیلهای کارشناسان ام.بی.ای را میخوانند.
سپس مدیران باید نادانستهها، اشتباهات، یا تقریبهای نادرست کارشناسان ام.بی.ای را تصحیح کنند و کاستیهای تحلیلشان را با نظرات خودشان پر سازند. در این حالت، گزارش دیگری آماده شده است. در واقع، این گزارش تازه مورد بازبینی و تایید مدیران شرکت نیز قرار گرفته است.
اکنون این بسته تحلیلی را باید در اختیار طراحان اقتصادی قرار داد. آنها با بازخوانی نظر اصلاحی مدیران و بررسی دادههای یکماهه کارشناسان ام.بی.ای درباره استراتژیهای ممکن آینده فکر میکنند.
پس وقتی میگوییم یک طراح اقتصادی باید بتواند آینده را پیشگویی و تضمین کند، یعنی او میتواند بهترین راه برای دستیافتن به موفقیت در سالهای آینده را پیش روی مدیران بگذارد.
در هر صورت، فراموش نکنید که تصمیمگیری نهایی همواره با مدیران است. چه بسا آنها طرحهای کارشناس طراحی را صحیح ندانستند و مورد بازبینی دوباره قرار دادند. در این صورت، هر طرح باید بارها و بارها مورد بازخوانی، بازبینی، اصلاح و ترسیم دوباره قرار بگیرد.
این روند به قدری باید تکرار شود تا بتوان نسبت به موفقیت شرکت در آینده اطمینان کامل حاصل کرد.مدیران میتوانند از همین امروز نسبت به تشکیل یک گروه جدید متشکل از طراحان اقتصادی، کارشناسان ام.بی.ای و حتی متخصصان امور مالی اقدام کنند. این گروه امروزه در آمریکا «گروه مدیریت و طراحی آینده» نامید میشود.
ارسال نظر