فرهنگ کسبوکار
فرهنگ کسبوکار در ژاپن
بخش دوم
پیشینه کسب و کار در ژاپن
رویکرد ژاپنیها به کسبوکار، انعکاسی از تاریخ و فرهنگ اجتماعی آنها است. اگر خواهان کار و ارتباط موفق با طرفین و شرکای ژاپنی هستید، دانستن برخی مفاهیم زیربنایی مؤثر بر زندگی کاری در این کشور برای شما
ضروری است.
کوشان غلامی
بخش دوم
پیشینه کسب و کار در ژاپن
رویکرد ژاپنیها به کسبوکار، انعکاسی از تاریخ و فرهنگ اجتماعی آنها است. اگر خواهان کار و ارتباط موفق با طرفین و شرکای ژاپنی هستید، دانستن برخی مفاهیم زیربنایی مؤثر بر زندگی کاری در این کشور برای شما
ضروری است. بعضی از این ساز و کارها چنان متفاوت از مدلهای غربی هستند که وفق یافتن با آنها دشوار و درک کامل آنها تقریبا غیرممکن است. ظاهرا مهمترین اصلی که همواره باید مدنظر داشت، اهمیت فوقالعاده روابط فردی در چرخه کسبوکار است. از میان تمامیفرهنگهای جهان، ژاپن یکی از طلایهداران در مقدم داشتن روابط فردی بر روابط کاری ( و نه کار بر ملاحظات فردی) است.
پس برای توفیق کاری در ژاپن، لازم است که حداکثر زمان و منابع را به مرحله آغازین برقراری روابط اختصاص دهید. حتی اگر نتایج احتمالی بسیار دوردست به نظر برسند.
مدلهای کسبوکار در ژاپن در حال حاضر در حال دگرگونی هستند و فشارهای زیادی - چه از داخل، چه از خارج- برای اعمال اصلاحات وجود دارد، اما هنوز روند تغییرات کند است و آداب و رسوم و التزامات سنتی هنوز پایداری میکنند. پس منتظر تغییرات باشید؛ اما توقع نداشته باشید گذار سریع و آسان رخ دهد.
مهمترین اصلی که همواره باید مدنظر داشت، اهمیت فوقالعاده روابط فردی در چرخه کسبوکار است.
ساختارهای فضای کسبوکار در ژاپن
از زمان جنگ جهانی دوم، تجارت ژاپن زیر سایه تعداد اندکی از شرکتهای بسیار عظیم - موسوم به کنگلومرای تجاری - بوده و این شرکتها تاثیر بسیار شگرفی بر اقتصاد این کشور داشته اند. با این وجود در سالهای اخیر، اقتصاد ژاپن از نظر اندازه و ساختار این شرکتها، دگردیسی قابل ملاحظهای یافته، چنان که شبکه پیچیدهای از روابط بسته بین شرکتهای کوچک و بزرگ به وجود
آمده است.
رقابت بین شرکتهای کوچکتر در این بخش بسیار شدید است که این پدیده منجر به بروز ورشکستگیهای متعدد میشود. به همین دلیل مدتی است که مفهوم استخدام مادامالعمر برای نیروی کار، به صورت یک افسانه درآمده است.
شرکتهای ژاپنی (به مثابه جامعه ژاپن) ساختاری سلسله مراتبی دارند؛ چنان که هر فرد جایگاه خود را در گروه و نیز نسبت به سایرین، به خوبی میداند. همین حس تعلق خاطر به گروه است که به شرکتهای ژاپنی انسجام و اقتدار میبخشد.
رویکرد گروهی و کار تیمی در ژاپن، نه فقط مفاهیم و عبارات نظری که شیوهای از زندگی هستند که تمام جنبههای حیات سازمانی در همه سطوح را تحتشعاع قرار میدهند.
ساختار سلسله مراتبی ژاپن، عمدتا بر مبنای هم اندیشی و همکاری است و نه فرآیند تصمیمسازی بالا به پایین که بیشتر معرف الگوهای سلسله مراتبی غربی است. این بدان معناست که همه افراد درگیر، شدیدا احساس تعهد و مسوولیت دارند.
نقش زنان در تجارت در ژاپن
درآمد میانگین سالانه زنان در ژاپن حدود ۵۰ درصد میزان مشابه مردان است که آمار بسیار خوبی است. هرچند زنان از لحاظ حقوقی به برابری قابل ملاحظهای با مردان رسیدهاند، هنوز نوعی تبعیض نانوشته نسبت به زنان در محیطهای کاری وجود دارد.
غالبا کارهای سطح پایین به زنان سپرده میشود و در هنگام ازدواج یا وضع حمل، وضعیت استخدامیآنان به حالت تعلیق در میآید. هرچند در سالیان اخیر این روند رو به بهبودی نهاده، هنوز این تغییرات ناچیز است.
احتمالا تنها مشکل زنان غربی که در ژاپن کار میکنند، مدیریت همکاران مرد خواهد بود؛ در غیر این صورت به لقب مرد افتخاری مفتخر خواهند شد.
ارسال نظر