گفتوگو
آیا جنرال موتورز با واگذاری اولین سهام خود به مردم، شهرت پیشین خود را باز مییابد؟
مترجم: هاشم اطیابی
شرکت جنرال موتورز پس از سالها کاهش سهم بازار و متضرر شدن و دریافت چندین میلیارد دلار کمک مالی از سوی دولت آمریکا، دوباره به شرکت وابسته به عموم مردم تبدیل شده است. این شرکت خودروسازی که سرمایه خود را طی هفته گذشته در واگذاری اولین سهام خود به عموم، حدود ۲۰ میلیارد دلار افزایش داده است، نسبت به سالهای گذشته، شرایط بهتری دارد و انتظار میرود به سودآوری برسد.
بخش اول
مترجم: هاشم اطیابی
شرکت جنرال موتورز پس از سالها کاهش سهم بازار و متضرر شدن و دریافت چندین میلیارد دلار کمک مالی از سوی دولت آمریکا، دوباره به شرکت وابسته به عموم مردم تبدیل شده است. این شرکت خودروسازی که سرمایه خود را طی هفته گذشته در واگذاری اولین سهام خود به عموم، حدود ۲۰ میلیارد دلار افزایش داده است، نسبت به سالهای گذشته، شرایط بهتری دارد و انتظار میرود به سودآوری برسد. با این همه شرکت جنرال موتورز جدید هنوز هم باید با بازار سرسخت جهانی به رقابت برخیزد. از این رو سوالی که باقی میماند این است که آیا شرکت جنرال موتورز جدید میتواند نسبت به شرکت جنرال موتورز قدیم، بهتر عمل کند؟ Knowledge@Wharton این سوال و سوالات دیگر در این خصوص را از استاد مدیریت وارتون، جان پل مکدافی، پرسیده است. تحقیقات جان پل مکدافی در بخش اتومبیل، متمرکز است.
متن ویرایش شده گفتوگو با ایشان به شرح زیر است:
Knowledge@Wharton: شرکت جنرال موتورز توانست با واگذاری اولین سهام خود از طریق فروش سهام در جنرال موتورز جدید، مبلغ ۲۰ میلیارد دلار به دست آورد. این رویداد چگونه به این شرکت کمک میکند در سطح جهانی با شرکت فورد و کرایسلر و سایر خودروسازان بزرگ در سرتاسر جهان رقابت کند؟
جان پل مکدافی: شرکت جنرال موتورز پیش از این هم در سطح جهانی در حال رقابت بوده و در این راه نیز به موفقیتهای چشمگیر دست یافته است. این شرکت طی سالهای اخیر، بیشتر موفقیت خود را در خارج از آمریکا به دست آورده تا در داخل کشور. واگذاری اولین سهام جنرالموتورز، قبل از هر چیز به زدودن این تصور از اذهان کمک میکند که جنرال موتورز شرکتی است که به مشکل برخورده و به کمک مالی دولت نیاز دارد. این مساله افکار را متمرکز مرحله دیگری از این رویداد میکند که آنها تمایل زیادی به بازگو کردن آن دارند. به این ترتیب که:
آنها شرکت نوظهوری هستند و به سمت تولید محصولات بسیار جذابتر برای مشتریان خود به پیش میروند. آنها در سطح جهانی خوب عمل میکنند و مجددا استقلال کامل خود را به دست خواهند آورد. تصور میکنم این بزرگترین منفعت باشد _ منفعتی که از تصور مشتریان حاصل میشود ... و شاید این مساله دلگرمی و تقویت روحیه کارکنان جنرال موتورز را در پی داشته باشد.
Knowledge@Wharton: آیا تزریق پول نقد به خودی خود آن هم در این مقیاس میتواند کمک خاصی به این شرکت کند؟
مکدافی: این مساله به دولت باز میگردد... قبل از واگذاری اولین سهام، ۶۱ درصد شرکت جنرال موتورز در اختیار دولت آمریکا قرار داشت و در حال حاضر این میزان به حدود ۳۳ درصد کاهش پیدا کرده است. این تغییر بزرگی است و بزرگترین پیامد حاصل از واگذاری اولین سهام شرکت به حساب میآید. سایر سهامداران نیز نسبت به فروش اندکی از سهام خود اقدام کردهاند که از این میان میتوان به دولت کانادا، Uniter Auto Workers و Canadian Auto Workers اشاره کرد. اتحادیهها با این کار از بهداشت (خدمات پزشکی) و صندوقهای بازنشستگی خود پشتیبانی میکنند.
Knowledge@Wharton: چرا دولت آمریکا هنوز هم بخش قابل توجهی از جنرال موتورز را در اختیار دارد؟ منطقی که در پس این رویداد وجود دارد چیست؟
مک دافی: این مساله به کمک دولت به صنایع مربوط میشود که تصور میکنم دقیقا همان موضوعی است که جنرال موتورز از بابت آن احساس خوشایندی ندارد. اما این کمک در آن زمان، کاملا حیاتی بود و در غیر این صورت جنرال موتورز به احتمال قوی مشمول فصل هفتم، یعنی ورشکسته و منحل میشد. دولت، این مساله را نه به عنوان بحران یک شرکت بلکه در واقع به عنوان بحران صنعتی تلقی نمود. جنرال موتورز و کرایسلر در بدترین شرایط قرار داشتند _ اگر آنها شکست میخوردند، بخش اعظمی از پایه عرضه از بین میرفت و ساخت اتومبیل توسط شرکت فورد و بسیاری از خودروسازان خارجی که در آمریکا سرگرم ساخت خودرو هستند غیرممکن میشد. این صنعتی است که وابستگی متقابل بسیار زیادی به پایه عرضه دارد و از این رو برای جلوگیری از فاجعه صنعتی - که طبق برآوردهای مختلف به طور بالقوه به از بین رفتن بیش از سه میلیون فرصت شغلی میانجامید-دولت تصمیم گرفت وارد عمل شده و جنرال موتورز و کرایسلر را نجات دهد. دولت با این کار، مجموعهای از تحولات را در آنها ایجاد کرده و آنها را از آستانه ورشکستگی سریع نجات داد تا بتوانند در قالب شرکتهای جدیدی ظهور پیدا کنند.
منبع: Knowledge@Wharton
ارسال نظر