سحرخیز واقعا کامرواست
یافته: انسانهایی که صبحها کارآیی بالاتری دارند، موقعیت بهتری برای کسب موفقیت حرفهای دارند. دلیلاین امر آن است کهاینگونه افراد نسبت به کسانی که در ساعات غروب و شب کارآیی بالاتری دارند، مشارکت فعالانهتری در امور دارند.
مترجم: نگار حبیبی
یافته: انسانهایی که صبحها کارآیی بالاتری دارند، موقعیت بهتری برای کسب موفقیت حرفهای دارند. دلیلاین امر آن است کهاینگونه افراد نسبت به کسانی که در ساعات غروب و شب کارآیی بالاتری دارند، مشارکت فعالانهتری در امور دارند. کریستف راندلر روی ۳۶۷ دانشجو تحقیقی انجام داده و دراین تحقیق از دانشجویان خواسته تا به دو پرسش پاسخ گویند. اولاینکه آنها در کدام ساعات روز از انرژی بالاتری برخوردارند و دوم آنکه فرد شرکتکننده در تحقیق تا چه حد تمایل و توانایی برای تغییر یک وضعیت به نفع خود را دارد. در پاسخ بهاین سوالات، درصد بالاتری از افرادی که در ساعات صبح از کارآیی بالاتری برخوردار بودند با عباراتی که نشاندهنده مشارکت فعالانه بود، مانند اینکه «من زمان زیادی را صرف تبیین اهداف بلندمدت برای زندگی خود میکنم.» موافق بودند.
چالش: آیا روانشناسی میتواند نقشی در عملکرد حرفهای افراد داشته باشد؟ آیا بالا و پایین شدنهای بیولوژیک شما میتواند زندگی حرفهای شما را بسازد و یا نابود کند؟
پروفسور راندلر در مصاحبهای که در زیر میآید از نتایج تحقیق خود دفاع میکند.
راندلر: با وجود اینکه افرادی که در ساعات غروب و شب کارآیی بالاتری دارند، دارای مزایایی هستند (از جمله اینکه بر اساس برخی تحقیقاتاین افراد از هوش و خلاقیت بالاتری نسبت به افراد با کارآیی بالا در ساعات صبح برخوردارند، شوخ طبعتر و اجتماعی تر نیز هستند.) اما این افراد هماهنگی چندانی با ساعات کاری معمول در شرکتها ندارند. زمانی که موفقیت در کسب و کار را مورد بررسی قرار میدهیم میبینیم که افراد کارآ در ساعات صبح ویژگیهای مثبت زیادی دارند. تحقیقی که من در گذشته انجام دادهام نشان میدهد که این افراد معمولا در مدرسه نمرات بهتری کسب میکنند واین امر باعث میشود این افراد بتوانند به کالجهای بهتری راه یابند و در نهایت نیز به سوی فرصتهای شغلی بهتری هدایت شوند. تحقیق من همچنین نشان میدهد که افراد کارآ در ساعتهای صبح، این توانایی را دارند که مشکلات را پیشبینی کنند و برای حداقل کردن آنها تلاش کنند. این افراد همواره برای تغییر وضعیتی که در آن واقع شدهاند به نفع خود، تلاش میکنند. تعدادی از تحقیقات نشان میدهد که وجوداین ویژگی در افراد، به عملکرد بهتر آنها در محیط کار، موفقیت کاری بیشتر و کسب دستمزد بالاتر میانجامد.
هاروارد بیزنس ریویو: آیا افراد کارآ در ساعات غروب همگی افرادی بینظم هستند؟ آیا آنها هرگز برای تغییر یک وضعیت تلاش نمیکنند؟
بله، البته که این چنین است و در مقابل افرادی نیز در گروه دیگر (گروه کارآ در ساعات صبح) هستند که هرگز اقدامیبرای تغییر وضعیت خود نمیکنند. این تحقیق روی یک نمونه بسیار بزرگ انجام شده و وجود یک همبستگی آماری میان کارآیی در ساعات مختلف روز و میزان مشارکت فعالانه افراد در امور زندگی خود را نشان داده است، بنابراین به طور حتم اینکه گفته شود، افراد کارآ در ساعات صبح تمایل بیشتری به تغییر وضعیت زندگی خود دارند، به نوعی ساده کردن واقعیت است.
سوال: آیا کارآیی بالاتر افراد در ساعات خاصی از روز امری غیرقابل تغییر است؟
اینکه افراد در چه ساعتهایی از روز کارآیی بالاتری دارند، تا حد زیادی قابل تغییر است. تمرین، میتواند تا حدی در تغییر ساعات کارآیی افراد موثر باشد، اما فقط تا حدی! در یکی از تحقیقات صورت گرفته دیده شد که در حدود نیمیاز دانشآموزان مدارس میتوانند ساعات خواب و بیداری خود را تا یک ساعت به جلو یا عقب منتقل کنند، اما ایجاد تغییر ساعت زیاد امری چالش برانگیز است. اینکه افراد در چه ساعاتی از روز کارآیی بالاتری دارند تا حدود ۵۰ درصد به عوامل ژنتیکی مرتبط است.
اگر کسی بخواهد خود را تمرین دهد تا بتواند در ساعات صبح کارآیی بالاتری داشته باشد، چگونه بایداین کار را انجام دهد؟
آنچه در مورد تحقیق ما شگفت آور استاین که هیچ گونه ارتباطی میان مدت زمان خواب افراد و مشارکت فعالانه تر برای ایجاد تغییر در افراد کارآ در ساعات صبح وجود ندارد، اما در حالی که میزان خواب دراین امر بیتاثیر است، اینکه فرد در چه ساعتی میخوابد از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین شما میتوانید با زودتر خوابیدن ساعات کارآی خود را نیز به عقب منتقل کنید. کار دیگری که میتوانید انجام دهید این است که در ساعات اولیه صبح از خانه خارج شوید. روشنایی روز باعث تنظیم مجدد ساعات بیولوژیک شما میشود و باعث میشود ساعات کارآیی شما به صبح منتقل شود. در صورتی که تنها در هنگام غروب یا شب از منزل خارج شوید، ساعات کارآیی شما نیز به ساعات غروب و شب متمایل میشوند.
آیا در صورتی که فردی با تمرین، کارآیی خود را در ساعات صبح بالا ببرد، میزان توانایی و تمایل او برای ایجاد تغییر نیز افزایش مییابد؟
من جواب این سوال را نمیدانم. یک نظریه وجود دارد که میگوید، افراد کارآ در ساعات صبح دارای تمایل و توانایی بیشتری برای ایجاد تغییر هستند، چرا که زود بیدار شدن باعث میشود تا این افراد زمان بیشتری برای آماده شدن برای انجام کارهای روزانه خود داشته باشند. در صورتی که این نظریه درست باشد، افزایش کارآیی افراد در ساعات صبح در اثر تمرین، باید به افزایش میزان مشارکت فعالانه آنها برای ایجاد تغییر نیز بیانجامد، اما مدارک و شواهدی وجود دارند حاکی از اینکه تمایل به ایجاد تغییر امری ذاتی است. تحقیقات نشان میدهند که دقت در انجام کار نیز با میزان کارآیی افراد در ساعات صبح مرتبط است. این احتمال وجود دارد که تمایل و توانایی برای ایجاد تغییر از میزان دقت افراد در کار نشات بگیرد.
من اخیرا متوجه شدهام که نسبت به گذشته در روزهای آخر هفته زودتر از خواب بیدار میشوم. آیا این نشان دهنده آن است که ساعات کارآیی من به ساعات صبح منتقل شده است؟
تفاوت میان ساعت بیدار در روزهای کاری و روزهای تعطیل به طور حتم با این که افراد در چه ساعاتی از روز کارآیی بالاتری دارند مرتبط است. افرادی که در ساعات صبح کارآیی بالاتری دارند معمولا در روزهای تعطیل نیز در همان ساعتی برمیخیزند که روزهای کاری از خواب بیدار میشوند. در مقابل افرادی که در ساعات غروب و شب کارآیی بالاتری دارند، هر زمان که بتوانند بیشتر میخوابند. اما ساعات کارآیی افراد معمولا در طول زندگی آنها تغییر میکند. کارآیی بالا در ساعات غروب در میان کودکان از سن سیزده سالگی تا اواخر دوران نوجوانی افزایش چشمگیری دارد، بنابراین بیشتر افراد زیر سی سال از نوع افرادی هستند که در ساعات غروب و شب کارآیی بالاتری دارند. بین سنین سی تا پنجاه سالگی میزان افراد کارآ در صبح و غروب تقریبا با هم برابر است، اما بیشتر افراد بعد از پنجاه سالگی به زمره افراد با کارآیی بالاتر در ساعات صبح میپیوندند.
براین اساس درصد بالایی از افراد از نوع افراد با کارآیی بالا در ساعات غروب هستند، پس علت اصرار بسیاری از شرکتها بر حضور زودتر افراد در محل کار چیست؟
تصور مثبتی که در مورد کارآیی در ساعات صبح وجود دارد، به شدت عمیق و ریشهای است. به عنوان مثال در آلمان باورهای برخی مکاتب مسیحی، مبنی بر ارزشمندی زود برخاستن گسترش و نفوذ زیادی دارند. در سراسر جهان این تصور وجود دارد که افرادی که دیر میخوابند، تنبل هستند. نتیجه آنکه بیشتر مدارس و محیطهای کار، زمانبندی خود را به گونهای انجام میدهند که برای افراد با کارآیی بیشتر در ساعات صبح مناسب است. افراد کمی هستند که حتی از تاثیر قدرتمند عامل بیولوژیکی براینکه افراد در کدام ساعات روز کارآتر هستند، آگاهی دارند.
بنابراین آیا شما فکر میکنید تنوع بعدی که شرکتها باید در میان کارکنان خود بپذیرند (مانند تفاوت و تنوع موجود در جنسیت، نژاد و سن افراد که امروزه در بسیاری از کشورهای توسعه یافته شرکتها موظفند بر اساس آنها تبعیضی میان کارکنان خود قائل نشوند.م.) ؟ آیا فکر میکنید در آینده شرکتها موظف خواهند شد تا شرایط مساعد را برای کار افرادی که در ساعات غروب کارآیی بالاتری دارند، فراهم کنند؟
اول اینکه، نیاز به تحقیق بیشتری دراین زمینه وجود دارد. نکات بسیاری در مورد چرخه ساعات هوشیاری و کارآیی افراد وجود دارند که برای ما همچنان ناشناخته هستند. اما در صورتی که یافتههای کنونی ما در تحقیقات بیشتری مورد تایید قرار بگیرند و در صورتی که کارآیی بالاتر در ساعات غروب امری ذاتی باشد، من امیدوارم که سازمانها به فکر یافتن راههایی برای استفاده هرچه بیشتر از انرژی افراد کارآ در ساعات غروب، بیفتند. همین حالا هم به عنوان مثال دانشگاهها انتخابهای متنوعی را در اختیار دانشجویان میگذارند و دراین زمینه از انعطاف بالایی برخوردارند. من خود جزو افرادی هستم که در ساعات صبح کارآیی بالاتری دارند، گاهی صبحها ساعت پنج از خواب بیدار میشوم تا قبل از رفتن به اتاق کارم در دانشگاه، چند ساعت کار کنم. اما در عین حال همکاری دارم که هر روز ساعت ۱۱:۳۰ به دانشگاه میآید و تا ساعت هفت یا هشت شب نیز مشغول کار است.
سوال: در حالی که افرادی که در ساعات صبح کارآیی بالاتری دارند، موفق به دریافت ترفیع میشوند و در نهایت نیز در جایگاه تصمیم گیرنده قرار میگیرند، به نظر شما تا چه حداین احتمال وجود دارد که شرکتها به نیازهای افرادی که در ساعات غروب کارآتر هستند، توجه نشان دهند؟
افراد کارآ در ساعات صبح از ظرفیت بسیار بالایی برای پذیرش اهمیت تنوع افراد در زمینه میزان کارآیی در ساعات مختلف روز برخوردارند. به خاطر داشته باشید که ما (افراد کارآ در ساعات صبح) افرادی دقیق هستیم. درک این تفاوت در میان انسانها شاید ریشه در تاریخ داشته باشد. زمانی که گروههایی متشکل از افراد کارآ در ساعات صبح و غروب با همکاری یکدیگر، بهتر میتوانستند در تمام ساعات شبانه روز در مقابل خطرات از خود مراقبت کنند. ممکن است امروزه دیگر لازم نباشد از افرادی که در ساعات غروب و شب هوشیاری و کارآیی بالاتری دارند به عنوان نگهبانان شب استفاده کنیم، اما هوش، خلاقیت، شوخ طبعی و روابط اجتماعی قوی این افراد، سود بالقوه هنگفتی برای سازمانها محسوب میشوند.
منبع: Harvard Business Review
ارسال نظر