مهارتهای مدیریتی
امپراتور کارآفرینی(۵۵)
مترجم: غلامرضا کیامهر
در ارتباط با ایدهای که صاحب آن معتقد بود یک بازار ۳۰ میلیونی برای آن وجود دارد و چند سوپرمارکت هم برای عرضه محصول آن ایده اعلام آمادگی کردهاند، باید بگویم که ادعای بدون پشتوانه استراتژیک و نقشه دقیق عملیاتی، به تنهایی نمیتواند نظر موافق سرمایهگذاری را به خود جلب کند.
نویسنده: پیتر جونز
مترجم: غلامرضا کیامهر
در ارتباط با ایدهای که صاحب آن معتقد بود یک بازار ۳۰ میلیونی برای آن وجود دارد و چند سوپرمارکت هم برای عرضه محصول آن ایده اعلام آمادگی کردهاند، باید بگویم که ادعای بدون پشتوانه استراتژیک و نقشه دقیق عملیاتی، به تنهایی نمیتواند نظر موافق سرمایهگذاری را به خود جلب کند. چون یک سرمایهگذار میخواهد اطمینان حاصل کند که آن ۳۰ میلیون مصرفکننده مورد ادعا در حال حاضر چند درصد مصرفکنندگان آن محصول را تشکیل میدهند و به چه دلیل حاضر خواهند شد بعد از به بازار آمدن محصول ایده مطرح شده، با تغییر رفتار مصرفی خود، به مصرفکننده محصول جدید تبدیل شوند. فراموش نکنید که یک سرمایهگذار حامی اعم از اینکه شخصی حقیقی یا حقوقی نظیر یک بانک یا موسسه اعتباری باشد، به منظور حصول اطمینان از آینده سرمایهگذاری خود، جزئیات ایده شما را مورد ارزیابی قرار میدهد و چنانچه کمترین خلل و کم و کاستی در برآورد هزینههایی که شما انجام دادهاید مشاهده کند یا متوجه شود که در تهیه آمار و ارقام مربوط به میزان درآمد و سود حاصله از آن کسبوکار مرتکب بزرگنمایی شدهاید، هرگز سرمایه خود را درگیر کسبوکار شما نخواهد کرد. حتی چنانچه برای کسبوکار خود استراتژی هم تدوین کرده باشید اما آن استراتژی قابل دفاع و به قول معروف محکمهپسند نباشد، باز هم نخواهد توانست نظر موافق سرمایهگذار را به سوی خود جلب کند.
داشتن استراتژی و مسیر روشن در کسبوکار یک موضوع است. اما موضوع مهمتر این است که استراتژی قابلیت اجرایی داشته باشد و کارآفرین بتواند در موارد ضروری آن را پالایش و حک و اصلاح کند.
ما در گروه شرکتهای خود که از سالها پیش آن را پایهگذاری کردهایم و به قول معروف کسبوکارمان حسابی جا افتاده است هنوز که هنوز است هر زمان که فعالیت جدیدی را کلید میزنیم، به خصوص در ارتباط با پروژههای (IT)، برای خود استراتژی و راهکارهای اجرایی تعریف میکنیم و باز هم برای صد روز اول سرنوشت که قبلا درباره آن توضیح دادهام جایگاه خاصی قائل هستیم. در راهکارهای اجرایی صدروز سرنوشت، تمام جزئیات کسبوکار جدید از خرید میز و صندلی و وسایل دفتری گرفته تا افتتاح حساب بانکی و تهیه وبسایت تا برقراری ارتباط و تماس با مشتریان، لحاظ میشود و تا جایی که امکان دارد تلاش میکنیم هیچ نکتهای را در فهرست راهکارهای اجرایی استراتژی تعریف شده از قلم نیاندازیم. متاسفانه بعضا مشاهده میشود که بعضی از کارآفرینان از نوعی شیوه فلهای و کلاننگری در تدوین استراتژی کسبوکار خود پیروی میکنند و به جزئیاتی که تاثیری تعیینکننده در موفقیت استراتژی دارد، توجهی نشان نمیدهند.
ماموریت چهارم:
خدمات و پشتیبانی کسبوکار
خدمات و پشتیبانی به خصوص در حوزه تهیه و تدارک لوازم و امکانات مورد نیاز برای توزیع و رساندن محصول به بازار و به دست مصرفکنندگان از جمله مسائل مهمی است که در تهیه و تدوین نقشههای اجرایی و عملیاتی یک کسبوکار باید همزمان با شروع کسبوکار مورد توجه کارآفرینان قرار گیرد. در یک سوی این نقشه عملیاتی محصول و خدمات تولیدی و در سوی دیگر مشتریان شما قرار دادند و شما باید پیشاپیش تصویر کاملا روشنی از دو سوی این معادله برای خود ترسیم کنید. تصویری که هیچ نقطه مبهمی در آن وجود نداشته باشد.
در این نقشه عملیاتی کلیه مراحل از دریافت سفارش و بستهبندی کالا و انبارداری گرفته تا حملونقل و توزیع آن در سطح فروشگاهها، آموزش پرسنل فروش و بازاریابی باید با دقت طراحی و تعریف شود.
بخش خدمات و پشتیبانی به منزله قلب کسبوکار شماست و به همین سبب شما باید با صرف وقت کافی در این بخش، اطمینان حاصل کنید که به موازات رشد و توسعه دامنه کسب و کار، قادر به ایفای تمام و کمال تعهدات خود در قبال مشتریان خواهید بود، چون تحویل به موقع کالا به مشتریان یکی از عوامل بسیار مهم در تقویت بنیه رقابت شما در بازار کسبوکار است. وجود نقشه عملیاتی در بخش خدمات و پشتیبانی به نحوی که در آن کلیه مراحل دقیقا زمانبندی شده باشد، به شما آرامش فکری میبخشد و راه را بر بروز استرسهای زیانبخش در ذهن شما سد میکند. اصولا استرس و دلشوره حاصل نبود یک نقشه عملیاتی دقیق در هر کسب و کار است. یک علت شکست بسیاری از کسب و کارها این است که صاحب کسبوکار به دلیل نداشتن نقشه عملیاتی از پیش طراحی شده و ایجاد بیش از حد مشغله ذهنی برای خود، انجام بسیاری از کارهای ضروری را به دست فراموشی بسپارد یا در انجام کارها دچار اشتباهات فاحش شود. مشکل این قبیل کارآفرینان زمانی که دست به استخدام نیرو برای کسب و کار خود میزنند، بیشتر نمود پیدا میکند، چون مراحل اجرایی کارها مستندسازی نشده، افراد جدید الاستخدام به درستی نمیدانند وظایف خود را باید بر چه اساسی و طبق چه ضابطهای انجام دهند. حاصل چنین وضعیتی نوعی فروپاشی سازمانی است و تکلیف و سرنوشت کسبوکاری که برپایه فروپاشی سازمانی و هرج و مرج فکری بنا شود، پیشاپیش معلوم خواهد بود.
کسب و کارهای سست بنیاد
بعضی از کسب و کارها به دلیل غفلت کارآفرینان از محکمکاریهای اولیه و کوتاهی آنان در تهیه و تدوین استراتژی و نقشههای عملیاتی لازم، بنیادی سست و نااستوار دارند در حالی که به اعتقاد من ایجاد یک کسب و کار جدید به مثابه ساختن یک خانه است که سازنده باید آن را طوری بنا کند که در برابر با ۲ باران و دیگر عوامل خطرناک طبیعی مقاوم باشد و دوام بیاورد. اگر شما شالوده محکمی برای کسب و کار خود پیریزی نکنید ممکن است ظرف مدت چهار، پنج سال بنای کسب و کار شما در برخورد با مشکلات ترک بردارد و ریزش کند. برای پیشگیری از بروز چنین وضعیتی باید در آمادهسازی مقدمات و پیشنیازهای کسب و کار خست به خرج ندهید و دست و دل باز باشید همچنان که در ساخت خانه خود از بهترین نقشهها و عالیترین مصالح استفاده میکنید.
ارسال نظر