از رویا تا واقعیت
امپراتور کار آفرینی(۴۱)
مترجم: غلامرضا کیامهر
بیانیه ماموریت(ادامه)
با دادن پاسخهای دقیق و روشن به این گروه از سوالها و اثبات مزیتها و برتریهای منحصر به فردی که محصول و خدمات تولید شده از ایده بکر شما برای خریداران و مشتریان فرضی، آنها انگیزه لازم را برای تحقیق و پرسوجو درباره آنچه شما ادعا کردهاید، پیدا خواهند کرد. مشروط بر آنکه شما در نهایت ایجاز و با موثرترین ادبیات پیام خود را به بازار و به مشتریان فرضی انتقال دهید. در واقع این همان بیانیه ماموریت شرکت و کسب و کار شماست.
نویسنده: پیتر جونز
مترجم: غلامرضا کیامهر
بیانیه ماموریت(ادامه)
با دادن پاسخهای دقیق و روشن به این گروه از سوالها و اثبات مزیتها و برتریهای منحصر به فردی که محصول و خدمات تولید شده از ایده بکر شما برای خریداران و مشتریان فرضی، آنها انگیزه لازم را برای تحقیق و پرسوجو درباره آنچه شما ادعا کردهاید، پیدا خواهند کرد. مشروط بر آنکه شما در نهایت ایجاز و با موثرترین ادبیات پیام خود را به بازار و به مشتریان فرضی انتقال دهید. در واقع این همان بیانیه ماموریت شرکت و کسب و کار شماست. گاهی اوقات از بیانیههای ماموریت با عنوان (بیانیههای آسانسوری) نام برده میشود که اشارهای استعارهای به کوتاه و موجز بودن متن یک بیانیه ماموریت است تا حدی که افراد میتوانند در فاصله ورود تا خروج از آسانسور آن را مطالعه کنند یا حتی خود شما بتوانید چنانچه در داخل یک آسانسور با آدم صاحبنام و با نفوذی برخورد کردید متن بیانیه ماموریت را به طور کامل برایش بازگو کنید.
کسانی که از طریق طرح ایدههای کارآفرینی ناب خود در برنامه تلویزیونی لانه اژدها توانستهاند علاقه مرا به سرمایهگذاری روی ایدههایشان جلب کنند، آنهایی هستند که ایدههای خود را با وضوح هرچه تمامتر و به صورت مختصر و مفید در برنامه مطرح ساختهاند. بنابراین فراموش نکنید که تنها داشتن ایده خوب کافی نیست، بلکه باید بتوانید فروشنده خوب و چیرهدستی هم برای فروش ایده خود به خریداران فرضی باشید و کاری کنید که صاحبان سرمایه از صمیم قلب به سرمایهگذاری روی ایده شما علاقهمند شوند. البته ویژگیهای شخصیتی عرضهکننده یک ایده هم در تاثیرگذاری بر مخاطبان هدف، نقش بسیار مهمی ایفا میکند.
تاکنون افراد زیادی ایدههای کارآفرینی بکر و درخشانی را در سلسله برنامههای تلویزیونی لانه اژدها مطرح ساختهاند، اما به دلیل آنکه ایدههای آنها از وضوح و شفافیت کافی برخوردار نبوده و صاحبان ایده هم نتوانستهاند مبانی استدلالی مستحکمی را برای ثمربخش بودن آن ایدهها ارائه کنند، صاحبان سرمایه رغبتی به سرمایهگذاری روی آنها پیدا نکردهاند. بنابراین هرگاه نقطه تاریک و مبهمی در یک ایده به ظاهر عالی و خلاقانه وجود داشته باشد و صاحب ایده نتواند بیانیه ماموریت آن را به درستی و به صورتی تاثیرگذار اعلام کند و همچنین فرصتها و سود بالقوه حاصل از اجرای آن به خوبی تعریف و تبیین نشود، کمتر کسی علاقهای به سرمایهگذاری روی آن پیدا خواهد کرد، زیرا کارآفرینان موفق معمولا زمانی حاضر به پذیرش ریسک سرمایهگذاری میشوند که نقطه ابهام و غیرشفافی در ایدههای پیشنهادی وجود نداشته باشد.
در نظر خود من، جذابیت و فریبندگی ظاهری یک ایده کارآفرینی تنها نیمی از یک بطری خالی را پر میکند، اما نیمه دوم آنکه مهمتر و اساسیتر است، وضوح و شفافیت اعداد و ارقام، فرصتها و چشمانداز روشن و دقیقی است که صاحب ایده باید به منظور برانگیختن علاقه و اشتیاق من برای سرمایهگذاری روی آن ایده ارائه دهد و این میسر نمیشود مگر آنکه شخص صاحب ایده خود مطالعات و محاسبات دقیق و قابل اثبات را درباره ایده خود انجام داده باشد.
مبنایی برای تصمیمگیری
وقتی از وجود فرصتها برای سرمایهگذاری روی ایده شخصی خود یا دیگران صحبت میکنیم باید به خاطر داشته باشیم که فرصتها صرفا به وجود تقاضا برای محصول یا خدمات موردنظر محدود نمیشود، بلکه عوامل دیگری چون سهم بازار، میزان رشد و امکانات دسترسی به بازار و عزم و تصمیمی که در صاحب ایده برای عملی ساختن آن وجود دارد، بستگی خواهد داشت. ممکن است برای محصول یا خدماتی تقاضای زیادی در بازار وجود داشته باشد، اما شما در محاسبه هزینه ورود به آن بازار اشتباهاتی را مرتکب شده باشید. یکی از این اشتباهات درباره میزان سهم رقبای بزرگ در بازار است. مثلا ممکن است شما از این واقعیت غافل مانده باشید که یکی از بزرگترین رقبا حدود ۷۰ درصد سهم بازار آن محصول یا خدمات را با مشتریانی بسیار وفادار که تغییر نظر آنها به سادگی امکانپذیر نیست، در اختیار دارد یا ممکن است دریافته باشید که در ارتباط با محصول یا خدماتی که قصد تولید و عرضه آن را دارید، شکافی در بازار وجود داشته باشد. اما باید از خود بپرسید آیا در آن شکاف تقاضای موثری هم وجود دارد یا نه و حتی اگر وجود دارد آیا تقاضا در حدی هست که پرکردن آن برای شما به قدر کافی سودآور باشد؟ و تازه بعد از همه اینها باید معلوم شود که آیا تقاضای موجود در بازار، پایدار و دراز مدت است یا موقتی و زودگذر، اینها موضوعات و مبانی اساسی برای تصمیمگیری شما در سرمایهگذاری است.
سرمایهگذار برای سرمایهگذاری روی حجم و اندازه کار و به فرصتهایی که برای آن مترتب است، تمرکز میکند. موضوع دیگر حائز اهمیت برای سرمایهگذار این است که بداند آیا منحنی بازار صعودی، ایستا یا نزولی است. به همین سبب چنانچه بازاری روبهرشد با انبوهی از خریداران برای ایده شما وجود داشته باشد، میتوانید برای عملی ساختن آن ایده دست به کار شوید. این نوع سرمایهگذاری به مراتب آسانتر و بیدردسرتر از سرمایهگذاری روی ایدههایی است که برای آن رقبای قدری با مشتریانی پروپا قرص وفادار در بازار وجود دارد. خود من زمانی تصمیم به سرمایهگذاری در حوزه تله کام گرفتم که بازار ارتباطات بیسیم و صنایع دیتا در جهان به سرعت رو به رشد بود و برای هر سرمایهگذار جدیدی به قدر کافی تقاضا در بازار وجود داشت. اولین شرکتی که من در حوزه ارتباطات اقدام به خرید آن کردم (WIRLESS LOGIC) نام داشت که خدمات ارتباطی بیسیم به شرکتها و بنگاهها ارائه میداد و تقاضا برای این نوع خدمات پیوسته در حال افزایش بود، همچنان که در حال حاضر هم رو به رشد و گسترش است، اما متاسفانه بعضی از کارآفرینان به این شاخصهای مهم توجه لازم را نشان نمیدهند.
من در سری برنامههای تلویزیونی لانه اژدها با نمونههای زیادی از این نوع کارآفرینان دیدار و گفتوگو داشتهام. کسانی که تصمیم به ورود به یک بازار روبهرشد در یک زمان نامناسب گرفته بودند؛ یعنی زمانی که بازار روبهرشد به حد اشباع رسیده بود و در آن دیگر ظرفیت چندانی برای خوشامدگویی به عرضهکنندگان جدید وجود نداشت.
ارسال نظر