از رویا تا واقعیت
امپراتور کارآفرینی(۴۰)
مترجم: غلامرضا کیامهر
ایدههای جذاب
تا این مرحله فرض ما بر این است که شما بهعنوان یک کارآفرین دارای ایدههای ناب، درجه توانمندیها، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدهایی را که متوجه ایده شما است بهطور کامل ارزیابی کردهاید.
نویسنده: پیتر جونز
مترجم: غلامرضا کیامهر
ایدههای جذاب
تا این مرحله فرض ما بر این است که شما بهعنوان یک کارآفرین دارای ایدههای ناب، درجه توانمندیها، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدهایی را که متوجه ایده شما است بهطور کامل ارزیابی کردهاید. درباره ایده خود و آنچه را که قصد انجامش را دارید با دیگران به بحث گذاشته به بازخوردها و انتقادهای سازنده طرفهای بحث توجه لازم را نشان دادهاید. اما برای آنکه اثبات کنید که ایده شما تا چه اندازه قابلیت اجرایی دارد، باید جذابیتهای آن و تقاضایی را که در بازار برای آن وجود خواهد داشت به روشنی بازگو کنید و توضیح دهید که مردم به چه دلیل و با چه انگیزهای از محصول یا خدماتی که قصد تولید و ارائه آن را به بازار دارید، استقبال خواهند کرد، مردم مورد نظر شما به چه گروههای اجتماعی تعلق دارند و به چه دلیل تصور میکنید که آنها محصول ایده شما را به دیگر محصولات ترجیح خواهند داد و چرا باید پولی را که به سختی در میآورند برای خرید محصول تولیدی شما هزینه کنند.
فرض را بر این میگیریم که شما از طریق مطالعات بازار توانستهاید از وجود تقاضای موثر برای محصول تولیدی خود اطمینان حاصل کنید. بسیار خوب، اما کار شما نباید به همین جا خاتمه پیدا کند. بلکه شما باید بدانید چه نوع محصولات و خدمات پرفروشی که شما قصد تولید و عرضه آن را دارید، در حال حاضر در بازار وجود دارد. برای دستیابی به این مقصود شما باید نشریات تجاری و اقتصادی را مطالعه و آمارهای موجود را بررسی کنید. سپس باید به سراغ اتحادیهها و انجمنهای بازرگانی بروید و به کسب اطلاعات لازم از آنها بپردازید. کار دیگری که شما باید انجام دهید جستوجو در شبکههای اینترنتی به منظور کسب اطلاعات آماری درباره وضعیت منحنی تقاضا در بازار برای چنان محصولی است. باید از کسانی که میتوانند مشتریان بالقوه محصول شما باشند درباره میزان علاقه و نیاز آنها به محصولات مشابهی که در حال حاضر در بازار وجود دارد، پرسوجو و بازخوردهای لازم را دریافت کنید. بنابراین یک ایده کارآفرینی نباید فقط برای شخص شما جذابیت داشته باشد، بلکه باید معلوم شود که آیا آن ایده به همان اندازه برای دیگران هم جذابیت دارد یا نه.
انجام این کنکاشها و بررسیها به شما در خلق نقاط فروش (USPS) منحصر به فرد که به محصول شما بر کلیه انواع مشابه آن در بازار برتری دارد، کمک شایانی خواهد کرد و شما با اطمینان خاطر میتوانید برای تولید یا خدمات مورد نظر دست به کار شوید. مثلا ممکن است ایده شما مربوط به تولید نوعی جعبههای ذخیرهسازی و نگهداری اجناس مختلف باشد. اما باید قبلا بر شما معلوم شود که این جعبهها تا چه حد نیاز مشتریان فرضی را برآورده خواهد ساخت و آیا شکل ظاهری، اندازه و میزان استحکام این جعبهها مشکل مشتریان را برای نگهداری لوازم و اجناس مورد نظرشان برطرف میسازد؟ اصولا آیا شما قبلا اطلاعات کاملی از نوع کاربری و محل استفاده این جعبهها به دست آوردهاید؟ نواقص و کم و کاستیهایی که در حال حاضر در جعبههای موجود در بازار وجود دارد، چیست و جعبههای تولیدی شما تا چه اندازه این کم و کاستیها را جبران خواهد کرد؟ تنها زمانی که با دقت و بهطور جامع توانستید پاسخ این سوالها را پیدا کنید، عملیاتی کردن ایدهای که در سر دارید ارزش اقتصادی پیدا خواهد کرد.
بیانیه ماموریت
فراموش نکنید که یک معنای کسبوکار برقراری ارتباط با مردمی است که مخاطب اصلی کسبوکار شما هستند. شما باید هنر برقراری چنین ارتباطی را داشته باشید و هر اندازه رویکردها، نحوه توضیح دادنها و ادبیاتی که به کار میبرید شفافتر و گویاتر باشد، بازار و مشتریان روی خوشتری به شما و محصول و خدمات شما نشان خواهد داد. اینها نیازهایی حیاتی برای راهاندازی و پیشبرد هر کسبوکار است. در عین حال شما باید ماموریت روشنی را برای کسبوکار خود تعیین کنید. بسیاری از صاحبان کسبوکارهای موفق هر کدام ماموریتی را برای خود اعلام کردهاند که چند نمونه آن را برایتان ذکر میکنم:
* ماموریت مایکروسافت کمک به صاحبان کسبوکار و سایر مردم برای کشف استعدادهای نهفته و بالقوه آنهاست.
*ماموریت شرکت (Phomes Imtermationnal Group) این است که بهعنوان یک گروه برخوردار از مهارتهای بسیار بالا با کارکنانی جدی و مصمم، ملزم و متعهد به رعایت ارزشهای اخلاقی در سطح جهان شناخته شود و الگو و سرمشقی برای دیگر شرکتها باشد.
* ماموریت گروه شرکتهای ویرجین متعلق به ریچارد برانسون، عرضه خدمات باکیفیت، ارزشمند، مبتکرانه، رقابتی و چالشی همراه با تفنن و سرگرمی به مشتریان است. ریچارد برانسون این چند اصل را از سالهای دهه ۱۹۷۰ بهعنوان ماموریت کسبوکار خود اعلام کرد و همچنان بر این اصول پایبند است. اصول تعیین شده از سوی برانسون هرکدام به یک برند با ارزش برای کسبوکار او تبدیل شده است.
با این اوصاف، شما نیز باید برای کسبوکار خود ماموریتی واجد ارزش که برند کسبوکارتان باشد برای خود تعیین و اعلام کنید.
شما برای دستیابی به نقاط منحصر به فرد فروش (USPS) و تهیه بیانیه ماموریت خود نیازمند درک و شناخت مزیتهایی هستید که شما را از دیگران متمایز میسازد. برای این منظور باز باید به سوالهای زیادی پاسخ دهید. آیا شما قادرید ارزش افزوده بیشتری از همه دیگر کسانی که در این نوع کسبوکار حضور دارند، به مشتریان ارائه دهید؟
آیا میتوانید با محصول و خدمات خود تسهیلاتی در زندگی مشتریان ایجاد کنید؟ آیا استفاده از محصول و خدمات شما برای مشتریان صرفه اقتصادی خواهد داشت یا به آنها در غلبه بر برخی مشکلات کمک خواهد کرد؟ آیا محصول یا خدمات شما میتواند به عنوان یک وسیله کمک آموزشی در جهت ارتقای توانمندیهای مشتریان به کار گرفته شود؟
ارسال نظر