مورد کاوی
امپراتور کارآفرینی(۳۲)
مترجم: غلامرضا کیامهر
قرار شد در ایستگاههای مترو، ماشینهای خودکار فروش «VENDING MACHINE» مجهز به صفحه نمایش به منظور پخش ویدئوی تبلیغاتی موبایلهای «Orange» نصب کنیم تا به قول معروف با یک تیر چند نشان بزنیم.
نویسنده: پیتر جونز
مترجم: غلامرضا کیامهر
قرار شد در ایستگاههای مترو، ماشینهای خودکار فروش «VENDING MACHINE» مجهز به صفحه نمایش به منظور پخش ویدئوی تبلیغاتی موبایلهای «Orange» نصب کنیم تا به قول معروف با یک تیر چند نشان بزنیم. همه شواهد موجود حکایت از آن داشت که آن ایده میتوانست بسیار پولساز و موفق از کار درآید.اما همه چیز به همان خوبی که ما انتظارش را داشتیم، پیش نرفت؛ زیرا زمانی که بررسیهای مقدماتی را درباره گفتههای آقای اجوگو شروع کردیم و از او خواستیم مدارک و اسناد مربوط به امضای قرارداد انحصاری با شرکت مترو لندن را به ما ارائه دهد، چیزی که او به دست ما داد یک مجوز تاریخگذشته باطل شده دست دوم با شرکت کادبری «Cadbury» بود که تازه به خاطر استفاده از آن مجوز هم باید مبلغ یکمیلیون پوند به شرکت مترو لندن پرداخت میشد. بنابراین وقتی همه قراین و شواهد را زیر ذرهبین گذاشتیم، معلوم شد صحبتهای آقای اجوگو پایه و اساسی ندارد و طبیعی بود که هیچ نوع سرمایهگذاری روی ایده او صورت نگرفت.
توجه به قابلیتهای اجرایی
نتیجهای که از تجربههای به دست آمده در برنامههای «لانهاژدها» به دست میآید، این است که قبل از اتخاذ هر تصمیمی درباره یک ایده کارآفرینی به ظاهر جذاب و دلفریب، باید جنبههای گوناگون آن را با دقت و حوصله مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم تا ببینیم آیا اصولا آن ایده زمینهای برای اجرایی شدن دارد یا اگر دارد چه چالشها و مشکلاتی بر سر راه اجرای آن قرار گرفته و یک سرمایهگذار از چه طریقی میتواند آن مشکلات را از پیش پای خود بردارد. علاوه بر همه اینها یک کارآفرین باید کاملا اطمینان حاصل کند آنچه را که دارد درباره یک ایده کارآفرینی از زبان کسی میشنود، تا چه اندازه با واقعیت انطباق دارد و تا زمانی که تمامی شک و تردیدهایش درباره صحت و سقم صحبتهای صاحب ایده کاملا برطرف نشده، از اتخاذ هرگونه تصمیمی چه مثبت و چه منفی خودداری کند.موضوع مهم دیگری که در تصمیمگیری برای سرمایهگذاری روی یک ایده کارآفرینی بسیار حائز اهمیت است، ظرفیت و تقاضای موثری است که در بازار برای محصول آن ایده وجود دارد. پاسخ به این سوال مستلزم ارائه شواهد و مدارک و آمارهای واقعی و قابل قبول است؛ یعنی باید دقیقا معلوم شود که آیا میتوان پیشاپیش با مشتریان بالقوه برای فروش محصول یا خدماتی که قرار است تولید شود، قرارداد امضا کرد یا نه؟ شما تنها زمانی که توانستید پاسخ همه این سوالها را با ضریب اطمینان بالا پیدا کنید، میتوانید برای سرمایهگذاری روی ایده پیشنهادی تصمیم بگیرید؛ اما باید اذعان کنم، بهرغم همه این توصیههای احتیاطی، شما باید مقداری هم خود را برای پذیرش ریسکهای احتمالی که در بسیاری از سرمایهگذاریها و کسب و کارها وجود دارد، آماده سازید؛ چون بدون ریسکپذیری حتی انجام کوچکترین سرمایهگذاریها برای شما دشوار و غیرممکن خواهد شد.
زنجیره نوآوریها
نوآوری واژهای است که در کسب و کار بسیار به کار برده میشود؛ اما به باور من بعضیها در کاربرد این واژه بیش از حد افراط میکنند. اصولا نوآوری محض یک پدیده نادر و کمیاب است؛ زیرا بسیاری از ایدههای خوب امروزی در واقع شکل تکاملیافته ایدههای موفقی است که قبلا تجربه شده است. به عبارت دیگر نوآوریها ساختار زنجیرهای دارند و هر نوآوری در کسب و کار زمینهساز نوآوریهای دیگری است که به دنبال آن میآید و به تولید محصولات و خدمات متفاوت و کاملتری در مقایسه با گذشته منجر میشود. پس راز مهم دستیابی به نوآوری این است که شما بتوانید با توسل به خلاقیت ذهنی، چشمانداز روشنی برای کسب و کار خود ترسیم کنید. یک محصول، یک خدمت یا یک برداشت ذهنی را که هماکنون وجود دارد تا عالیترین سطح ممکن و متناسب با نیاز امروز بازار تکامل ببخشید و آن را عرضه کنید به نحوی که کمترین شباهت میان محصول و خدمات جدید با اسلاف آن وجود داشته باشد.
زمانی که به یک ایده بزرگ میاندیشیم باید بلافاصله از خود سوال کنیم، آیا چنین ایدهای قبلا هم وجود داشته و به مرحله عمل هم رسیده است یا نه؟ حتی اگر پاسخ به این سوال مثبت باشد، به حکم عقل نباید آن ایده را کنار بگذاریم، بلکه باید با تکامل بخشیدن به آن و بهرهگیری از هر نوآوری، کاری کنیم که محصول آن ایده کاملا بکر و متفاوت از آنچه در گذشته وجود داشته به نظر آید و جای خود را در بازار پیدا کند. اصلا این توهم را که یک ایده نو هرگز و تحت هیچ شرایطی نباید مسبوق به سابقه باشد، از ذهن خود دور کنید. بهترین مثال آن سیستمهای مخابراتی یا وسایل ارتباطی مانند تلفن و تلویزیون است که ایده اولیه ایجاد آنها به گذشتههای نسبتا دور بازمیگردد، اما در هر برهه از زمان کسانی پیدا شدند که بر روی آن ایدههای نوین اولیه، ایدههای جدیدی را بنا کردند؛ به نحوی که میان تلفنها و تلویزیونهای امروزی شباهت بسیار اندک و غیر مشهودی در مقایسه با نسلهای اولیه این دو پدیده ارتباطی و مخابراتی به چشم میخورد. در واقع تلفنها و تلویزیونهایی که امروز مورد استفاده انسانها است، به جز از نقطه نظر ماهیت و ذاتی هیچ شباهتی به اجداد خود ندارند و تنها نام و عنوان آنها را با خود یدک میکشند.در عین حال نباید فراموش کنیم که نحوه استفاده از نوآوریها هم در موفقیت یا شکست آنها نقش و تاثیر دارد. مصادیق این مدعا را میتوان در حوزه کسب و کارهای مشابه به وفور مشاهده کرد. مثلا در هر یک از مراکز خرید، تعداد زیادی فروشگاههای پوشاک وجود دارد. بعضی از این فروشگاهها کسب و کار پررونقی دارند و برخی دیگر کسب و کارشان کساد و بیرونق است. چرا چنین است؟ در نگاه اول، هر دو گروه فروشگاه پوشاک شبیه هم به نظر میرسند. اما در عالم واقع تفاوت زیادی میان آنها وجود دارد. این تفاوتها را میتوان در عوامل مختلفی جستوجو کرد که موقعیت محلی، کیفیت و نوع طراحی و دوخت لباسها، رفتار و برخورد دوستانه و پرجاذبه فروشندگان با مشتریان، شیوه چیدمان لباسها در سطح فروشگاه، نوع مدیریت، برند لباسها و در نهایت قیمت لباسها، از جمله این عوامل است. هر یک از این عوامل به تنهایی یا به صورت به هم پیوسته میتواند در میزان موفقیت یک فروشگاه لباس در قیاس با فروشگاه دیگر تاثیر داشته باشد.
ارسال نظر