خط سیر
از یک روزنامه دانشجویی تا خطوط قطار اروپا
شاید زمانی که ریچارد برانسون پایهگذار شرکت ویرجین در سن ۱۶ سالگی کار خود را با سرمایهگذاری اندکی در یک نشریه دانشجویی آغار کرد، کسی تصور نمیکرد که این سرمایهگذاری نقطه شروع یکی از بزرگترین برندهای دنیا در آینده است. ویرجین، امروزه یکی از برندهای شاخص دنیا محسوب میشود و موفقیت چشمگیری در زمینههای متنوع، از صنایع مخابرات گرفته تا حملونقل، خدمات مالی، رسانه، موسیقی و امکانات ورزشی به دست آورده است. ویرجین از آن دسته شرکتهایی است که رشد سریع خود را بیش از هر چیز مدیون خلاقیت و نوآوری و گسترش فعالیتهای خود در حوزههای متنوع است.
در سال ۱۹۷۰ یعنی به فاصله تنها دو سال از تاسیس نشریه دانشجویی، برانسون شرکت سفارشات پستی ویرجین را تاسیس کرد. این شرکت سر و صدای زیادی کرد و موفقیت آن پس از تنها یک سال سرمایه لازم برای تاسیس اولین فروشگاه موسیقی ویرجین در خیابان آکسفورد یعنی محبوبترین و شلوغترین منطقه خرید لندن را تا به امروز فراهم کرد. این مغازه تا سال ۲۰۰۸ نیز به همان شکل اولیه خود باقی مانده بود. گام بعدی در توسعه ویرجین، تاسیس یک استودیو موسیقی در سال ۱۹۷۲ و در نزدیکی شهر آکسفورد بود. این استودیو به فاصله یک سال فعالیت خود را به عنوان برند موسیقی آغاز کرد و سرمایهگذاری روی هنرمندان مستعد باعث شد که اولین آلبوم موسیقی ارائه شده به بازار توسط ویرجین به یکی از پرفروشترین آلبومهای موسیقی در دهه ۷۰ تبدیل شود.
در دهه ۸۰ میلادی، فعالیت ویرجین در صنعت حملونقل، با تاسیس شرکت هوایی ویرجین به نام ویرجین آتلانتیک آغاز شد. خطوط پروازی این شرکت، محبوبترین مقاصد مسافرتی را پوشش میدادند. توسعه فعالیتهای ویرجین در صنعت حملونقل منجر به این شد که اندکی بعد شرکت حملونقل دریایی ویرجین نیز تاسیس شود. توریسم حوزه بعدی فعالیت ویرجین بود. شرکت ویرجین هالیدی که در سال ۱۹۸۵ تاسیس شد، ابتدا تنها به مقاصد نیویورک، میامی و اورلاندو سفر میکرد، اما امروزه یکی از بزرگترین شرکتهای توریستی در بریتانیا است. تعدد سفرهای خطوط هوایی ویرجین به آمریکا، این شرکت را به این فکر انداخت که از این فرصت برای گسترش فعالیتهای فروشگاه موسیقی خود در ایالات متحده استفاده کند و فروشگاه موسیقی ویرجین آمریکا در ۱۹۸۷ تاسیس شد. پس از آن فروشگاههای موسیقی ویرجین در بسیاری دیگر از کشورهای اروپا و آمریکا تاسیس شدند و تا سال ۱۹۹۰ حتی به بازار ژاپن نیز راه یافته بودند، اما برانسون پس از دو سال تصمیم به فروش فروشگاههای موسیقی ویرجین گرفت و در سال ۱۹۹۲ آنها را به قیمت ۵۱۰ میلیون پوند به شرکت انگلیسی موسیقی و لوازم الکترونیکی تورن ایامآی فروخت. فعالیتهای ویرجین در امور مربوط به سرگرمی و خدماتی تا سال ۱۹۹۵ به انتشارات کتاب و رادیو ویرجین نیز گسترش یافته بود. در همین سال بود که سینماهای زنجیرهای ویرجین نیز فعالیت خود را آغاز کردند.
ورود ویرجین به صنعت مخابرات یک سال بعد یعنی در سال ۱۹۹۶ و با تاسیس یک شرکت خدمات اینترنتی صورت پذیرفت. پس از آن در سال ۱۹۹۹ شرکت تلفن همراه ویرجین آغاز به کار کرد. ویرجین اولین شبکه تلفن همراه در بریتانیا بود و با توانایی خارقالعاده در کاهش هزینهها و ارائه خدمات ارزان، توانست صنعت ارتباطات را در بریتانیا متحول کند. در سال ۲۰۰۰ و پس از فروش سینماهای زنجیرهای به قیمت ۲۱۵ میلیون پوند، ویرجین ۹ شرکت جدید تاسیس کرد. از جمله این شرکتها که حوزههای جدیدی را نیز به فعالیت ویرجین اضافه کردند، میتوان به ویرجین مانی که برای اولین بار ویرجین را وارد فعالیتهای مالی کرد، ویرجین الکتریسیتی که در زمینه فروش گاز و الکتریسیته کار میکرد و شرکت اتومبیل ویرجین اشاره کرد. امروزه ویرجین بیش از ۲۰۰ شرکت دارد و این شرکتها در ۲۹ کشور جهان فعالیت میکنند. تعدادی در حدود ۵۰.۰۰۰ کارمند نیز در این شرکتها مشغول به کار هستند و درآمد شرکتهای ویرجین در سال ۲۰۰۸ برابر با ۱۱ میلیارد پوند (۱۷ میلیارد دلار) بود. با وجود اینکه نوع سرمایهگذاریهای ویرجین از نوع سرمایهگذاریهای پرریسک است، اما انتخاب زمینه فعالیت در این شرکتها به صورت تصادفی اتفاق نمیافتد. هر سرمایهگذاری جدید در ویرجین پس از تحقیق و تحلیل فراوان و بررسی دقیق نیازهای مشتریان صورت میگیرد.
تفکر استراتژیک آقای برانسون بیشتر در حوزه تفکر خلاقانه میگنجد. در واقع مدل فعالیت ویرجین بیشتر از آنکه بر اساس طراحی استراتژیک باشد، به اقتضای زمان بستگی دارد. اعتقاد برانسون بر این است که ابتدا در یک کار جدید غوطهور شود تا بتواند از تمام جزئیات این کار سر در آورده و سپس مدیر خوبی را برای هدایت و ادامه آن کار بگمارد. از جنبههای خلاقانه تفکر و کار آقای برانسون میتوان به غریزی بودن تصمیماتش، خارج از چارچوب بودن تفکرش و احساسی عمل کردن اشاره کرد. در Virgin مدیران مجبور نیستند سیاستهای چشمانداز شرکت را دنبال کنند. این سیاستها به جای اینکه مکتوب باشند تنها ادراک و فهمیده میشدند. برای مثال هیچ سیاست منابع انسانیای وجود نداشته، بلکه همه مدیران میدانند باید با کارکنان عادلانه برخورد کنند.
شاید برای کسانی که نگاهی سنتی به مساله مدیریت دارند، شیوههای آقای برانسون بیش از حد ساده به نظر آیند، اما بسیاری اعتقاد دارند آنچه به موفقیت روزافزون ویرجین انجامیده کم بودن لایههای مدیریت و سلسله مراتب و عدم وجود بوروکراسی در این شرکت بوده است.
ارسال نظر