مهارتهای مدیریتی
چگونه مهارتهای یادگیری خود را ارتقا دهیم؟
ترجمه : مهدی سریرچی
منبع :Inc
بسیاری از مردم توجهی نسبت به نحوه یادگیری ندارند. عموم مردم تصور میکنند یادگیری آنها به شیوه طبیعی انجام میشود.
نوشته : Kevin Daum
ترجمه : مهدی سریرچی
منبع :Inc
بسیاری از مردم توجهی نسبت به نحوه یادگیری ندارند. عموم مردم تصور میکنند یادگیری آنها به شیوه طبیعی انجام میشود. شما به صحبتهای کسی در گفتوگو یا حین سخنرانی او گوش میدهید و به همین سادگی مطالبی که او میگوید را یاد میگیرید. اما واقعا اینگونه نیست.
در حقیقت وقتی سنم آنقدر بالا رفت که دیگر شیوههای عادی یادگیری دربارهام کاربرد نداشت، دریافتم که هرچه ذهنم با حقایق، جداول و تجربیات بیشتری انباشته شود فضای کمتری برای جذب ایدهها و افکار جدید خواهم داشت. علاوه بر آن اکنون تجربیاتی دارم که به من کمک میکند تا خوب سخنان و پیشنهادهای دیگران را گوش دهم و از بین آنها بهترینها را در ذهن خود پردازش کنم. خودم را یک فراگیر در طول زندگی میدانم با این وجود، برای اینکه بتوانم ذهنم را باز نگه دارم باید هنوز به سختی کار کنم. جهان تغییر کرده است و ایدههای جدید هر روز فوران میکنند، توجه به آنها در زندگی تان، شما را متعهد و فعال نگه میدارد.
در ادامه شیوههایی که من برای باز نگه داشتن ذهن و اثرپذیری به کار گرفته ام آمده است. آنها برای شما هم کارآیی دارند. فرقی نمیکند که چند ساله باشید.
۱. گوش نکردن به صدای درونی
قطعا میدانید درباره چه چیزی صحبت میکنم. منظور همان صدای خفیفی است که هنگام شنیدن صحبتهای دیگران، تفسیر آنها را انجام میدهد. این صدایی است که عقیده خود شما درباره اطلاعاتی که به شما ارائه میشود را بیان میکند. خیلی ساده است که به صدای درونی بیشتر از گوینده واقعی توجه کنید.
این صدا معمولا مانع گوش دادن با فکر باز و دریافت اطلاعات خوب میشود و اغلب قادر است قبل از اینکه کل صحبت را بشنوید ذهن شما را خاموش کند. تمرکز روی آنچه مغز شما میگوید را کمتر کنید و بیشتر روی صحبتهای گوینده متمرکز شوید. به این ترتیب توجه شما بیشتر به موضوع مورد بحث معطوف است و از چیزهایی که میشنوید شگفت زده میشوید.
۲. بحث کردن با خود
اگر نتوانید صدای درونی را ساکت کنید، حداقل از آن به نفع خود بهره ببرید. هربار که صدایی از درون شنیدید که ناقض گفتار گوینده است، درنگ کنید و از منظر دیگری نگاه کنید. تمام دلایلی که ممکن است گوینده درست بگوید و ایده قبلی شما اشتباه باشد را برای ذهن خودتان بازگو کنید. در بهترین حالت ممکن است ذهنتان را برای دریافت اطلاعات ارائه شده باز کنید. اگر در انجام آن ناکام شوید، حداقل قدرت استدلالتان را تقویت کردهاید.
۳. کنجکاوانه عمل کنید.
برخی از افراد به طور طبیعی کنجکاو و برخی فاقد این خصلت هستند. فرقی نمیکند در کدام گروه قرار داشته باشید،شما میتوانید از مزایای رفتار کردن مانند یک فرد کنجکاو بهره مند شوید.
دفعه بعد اگر در یک جلسه سخنرانی اطلاعاتی بیان شد، شنیدن خود را با یادداشت کردن سه تا پنج سوال مربوط به آن موضوع تکمیل کنید.
بعد از آن پاسخها را در گوگل جستوجو کنید. اگر در یک محاوره و گفتوگو هستید سوالهایتان را از فرد مقابلتان بپرسید. این راهی است که نشان میدهد به یادگیری تمایل بیشتری دارید. فکر کردن درباره سوالاتی که باید مطرح شود کمک میکند تا مفاهیم را در ذهنتان کدگذاری کنید. مادامی که نمیخواهید یک مقلد باشید، باید از اینگونه اعمال کنجکاوانه بهره ببرید.
۴. هسته واقعیت را پیدا کنید.
ایدهها و نظریهها از هیچ پدید نمیآیند. حتی در مفاهیم انتزاعی که به نظر کاملا ذهنی و تخیلی میرسند نیز رگههایی از واقعیت وجود دارد. حتی اگر خواهان پذیرش ایدهای نیستید حداقل باید تشخیص دهید اندک حقیقت آن از کجا آمده است.
مانند یک کارآگاه عمل کنید و دنیای بیرونی خودتان را بسازید. با این کار شما با کنکاش برای یافتن واقعیتهای پشت سر ایدههای گوینده، مهارتهای استنتاجی خود را افزایش میدهید و احتمالا حتی قادر به بهبود مفهوم خواهید بود.
۵. بر پیام تمرکز کنید نه گوینده آن
اغلب مردم به خاطر کسی که مطلب را بیان میکند یادگیری را از دست میدهند. ممکن است یک سخنرانی خسته کننده باشد یا فردی از جناح مخالف باشد. توجه کنید پیام دهنده میتواند به یادگیری شما کمک کند. حتی دوستان میتوانند فرآیند یادگیری را مختل کنند زیرا ممکن است در موضوع مورد گفتوگو بیش از اندازه به تجربیات مشترک و سابقه آشنایی رجوع شود.
مطالب را از شخص ارائه دهنده آن مجزا کنید. فکر کنید که مخاطب یا باورهایش را نمیشناسید به این ترتیب میتوانید اطلاعات را به صورت واقعی بشنوید. درباره افراد خستهکننده به نتایج سخنرانی آنها تمرکز کنید، انگار که در حال انجام بازی هستید، به این ترتیب دریافت کاملی از مطالب سخنرانی بدست میآورید.
ارسال نظر