چگونه کارآفرینان خرد، جهان را متحول می‌کنند؟
مترجم: بهزاد بهمن نژاد منبع: London Business School کارآفرینان همیشه قدرت‌های اصلی دنیای کسب‌وکار بوده‌اند. اما بر خلاف تصور عموم مردم، تنها افرادی نظیر بیل گیتس دنیای کارآفرینان را تشکیل نمی‌دهند، بلکه بسیاری از کارآفرینان خرد سکان آن را به دست گرفته‌اند.

در ادامه در رابطه نقش بسزای آنها در تقویت اقتصاد جهانی بحث می‌شود.
در تعریف سنتی، کارآفرین به کسی گفته می‌شود که شخصا کسب‌وکاری را شروع کند و صاحب آن باشد. این تعریف، در کوچه‌های باریک یک کشور فقیر نسبت به بزرگراه‌های کشوری پیشرفته بسیار ملموس‌تر است. به عنوان مثال هنگامی که در کوچه و خیابان‌های یک کشور در حال توسعه قدم می‌زنید با بسیاری از دست‌فروشان و خرده‌فروشان میوه، سبزی و سایر ملزومات زندگی روبه‌رو می‌شوید که اجناسی مشابه را با نرخ‌هایی نزدیک به هم می‌فروشند. اینها در واقع همان کارآفرینان خرد می‌باشند که کسب‌وکاری را به همراه پنج کارمند یا کمتر اداره می‌کنند.
در اکثر مناطق فقیر دنیا، کارآفرینی تنها راه ادامه زندگی است. مثلا در پرو ۶۹ درصد مردم فعالیت‌های کارآفرینانه غیر کشاورزی می‌کنند و در هند ۴۰ درصد افراد به کسب‌وکار شخصی خود مشغولند. همچنین بسیاری از کشاورزان روستایی در کشورهای در حال توسعه‌ در زمره کارآفرینان قرار می‌گیرند. بنابراین، درصد کارآفرینان در کشور‌های در حال توسعه بسیار بیشتر از کشورهای پیشرفته است (مثلا این درصد در بولیوی سه برابر انگلیس است).

مسیر پیشبرد زندگی
کارآفرینان در کشورهای فقیر معمولا کسب‌وکار کوچکی دارند و غیررسمی فعالیت می‌کنند. به همین علت می‌توانند در چندین زمینه مختلف فعالیت کنند. بنابراین امروزه می‌توان ادعا کرد که حداقل به سه دلیل زیر، درک درست از فعالیت کارآفرینان خرد، می‌تواند نفع شخصی ما را به دنبال داشته باشد.
اولین دلیل، تعداد بسیار زیاد این دسته از کارآفرینان است. در نقاط فقیر دنیا آنها مانند ارتش بزرگی مشغول به فعالیت هستند. کارآفرینان خرد، هم مشتری شرکت‌های چندملیتی و هم توزیع‌کننده محصولات کارخانه‌های کوچک و بزرگ‌، به ویژه هنگامی که رساندن آنها به بازار دشوار است، هستند. اگرچه آنها کسب‌وکار کوچکی در اختیار دارند، اما رقبای توانمندی برای شرکت‌های چندملیتی بزرگ تلقی می‌شوند. مثلا در مقایسه با یک فروشگاه بزرگ، یک فروشنده محلی می‌تواند با یک تماس تلفنی کالاهای روزمره ساکنین آن محدوده را در اختیارشان قرار دهد. همچنین اعتراض هم‌پیمان این کارآفرینان می‌تواند یک شرکت بزرگ و حتی دولت را سرنگون سازد.
دلیل دوم توانایی ذاتی کارآفرینی خرد می‌باشد. آنها می‌توانند با به‌کارگیری ابتکارات جدید، زندگی خود را بهبود دهند و راهی ایجاد نمایند تا مردم نیز خود را از فقر نجات دهند. به علاوه، دیگر شرکت‌ها نیز می‌توانند از این ابتکارات بهره ببرند و از بودجه کم خود به بهترین نحو استفاده نمایند. این مهم اگر با موفقیت انجام شود تحولی در پیشرفت و موفقیت اقتصادی در نقاط مختلف دنیا به وجود می‌آید.
و اما آخرین دلیل، از آگاهی اندک ما نسبت به کارآفرینان خرد نشات می‌گیرد. هیچ پژوهش اصولی و با قاعده‌ای در رابطه با اینکه چرا برخی کارآفرینان خرد بهتر از دیگران کار می‌کنند وجود ندارد. کارآفرینان برای پیشرفت کار خود باید از روش‌های نوینی استفاده کنند، اما عدم وجود چنین پژوهش‌هایی، آنها را به هنگام تصمیم‌گیری دچار شک و تردید زیادی می‌کند. حال سوال این است که کارآفرینان خرد با چه موانعی مواجه می‌شوند؟ و بهترین راه عبور از آنها چیست؟

موانع رشد
ما سه مانع اصلی در مقابل پیشرفت اقتصادی کارآفرینان خرد مشاهده کردیم:
آنها مهارت‌های پایه‌ای کسب‌وکار را ندارند. اکثر کارآفرینان خرد، تحصیلات خاصی در زمینه کسب‌وکار ندارند، آنها اغلب این مهارت را به صورت موروثی از نسل‌های پیشین خود
فرا گرفته‌اند. چنین افرادی اغلب برای سوالات پایه‌ای مربوط به کسب‌وکار اهمیتی قائل نمی‌شوند و به آنها فکر نمی‌کنند. سوالاتی مثل «چرا مردم به جای دیگران از من خرید می‌کنند؟ و اگر از من خرید نمی‌کنند، پس از کجا خرید می‌نمایند؟»، «آیا من مشتری مناسب محصولات خود را یافته‌ام و آیا افراد مشتاق دیگری وجود ندارند که آنها را جذب نمایم؟»، «اصلا من چرا چنین محصولاتی را می‌فروشم؟».
آنها به اطلاعات کافی دسترسی ندارند. به‌رغم پیشرفت زیاد در زمینه تلفن همراه و فناوری اطلاعات (IT) در سراسر دنیا، بسیاری از اطلاعات اساسی در مورد خریداران، فروشندگان و فروشگاه‌های بزرگ اطراف آنها از منظر اکثر افراد کسب‌وکار پنهان مانده است. بنابراین آنها محصولاتشان را با قیمت نادرست، در زمان نادرست و به افراد نادرست می‌فروشند.
آنها دسترسی به منابع مالی ندارند. کارآفرینان در کشورهای کم‌درآمد، علاقه چندانی به سپرده‌گذاری در بانک‌ها و استفاده از حساب‌های بانکی برای نقل و انتقال مالی ندارند. به عنوان مثال در هند، تنها 40 درصد افراد به حساب‌های بانکی دسترسی دارند. علت این امر حداقل‌های مورد نیاز برای داشتن حساب در بانک و همچنین زمان و زحمتی است که صرف رفتن به بانک می‌شود. در چنین شرایطی، افرادی تحت عنوان «جمع‌کننده سپرده» به فروشگاه‌های مختلف سر می‌زنند و سرمایه‌های آنان را در ازای دریافت مبلغی نگهداری می‌نمایند سوال اینجا است که چرا کارآفرینان سرمایه‌ را نزد خود مثلا زیر بالش نگهداری نمی‌کنند تا دسترسی کامل به سرمایه خود داشته باشند؟ از نظر آنها نگهداری سرمایه در خانه، عمل بسیار خطرناکی است.

مسیر پیشرفت
اگرچه هر کدام از مشکلات بالا - عدم دسترسی به اطلاعات، مهارت‌ها و پول- می‌تواند کاملا مخرب باشد، اما تکنولوژی و مدل‌های کسب‌وکار جدید روش‌هایی را ارائه می‌دهند که امکان رشد شرکت‌ها و کارآفرینان مختلف را فراهم می‌آورد. به کمک آنها می‌توان زیرساختاری «نرم» ایجاد کرد تا زمینه برای پیشرفت جهانی میسر شود.
در مورد کسب «مهارت‌ها»، بسیاری از روش‌های آموزشی کسب‌وکار در مقیاس وسیع و با قیمت ارزان در حال گسترش است. به عنوان مثال در مدرسه بازرگانی لندن (LBS، یکی از کالج‌های دانشگاه لندن که در زمینه مدیریت بسیار شناخته شده است. م.) این امکان فراهم شده است که به افراد مهارت‌های لازم برای کسب‌وکار، توسط یک استاد مجرب به صورت اینترنتی تعلیم داده شود. به این ترتیب آنها توانسته‌اند افراد زیادی را در غنا و آفریقای جنوبی آموزش دهند و در حال گسترش تعلیمات خود به سایر نقاط دنیا می‌باشند.
در این رابطه نتایج یک پژوهش در پرو شایان ذکر است. در این مطالعه، گروه‌هایی از کارآفرینان خرد تحت تعلیم اصول کسب‌وکار قرار گرفتند. آمارها نشان داد درآمد این افراد بیش از کسانی بود که آموزش ندیده بودند. نکته جالب توجه اینکه بیشترین درآمد، مربوط به کسانی بود که کمترین تمایل را نسبت به شرکت در این کلاس‌های آموزشی داشتند. به علاوه، چنین نتایجی در سطوحی حتی بالاتر از کارآفرینان خرد نیز به دست آمده است. مثلا در یک کارخانه تولید منسوجات در هند، به کارمندان مفاهیم پایه در رابطه با کنترل کیفیت و مدیریت موجودی تعلیم داده شد که تاثیرات شگفت‌آوری بر میزان تولید و بهره‌وری کارخانه گذاشت.
از نظر «کیفیت اطلاعات»، دسترسی به اینترنت و بسته‌های آموزشی که از طریق موبایل ارسال می‌شود بسیار نویدبخش هستند. مثلا خبرگزاری رویترز وضعیت آب‌وهوا، مطالب مرتبط با بذر و اطلاعات بازار را از طریق پیامک در اختیار کشاورزان قرار می‌دهد. از این طریق کشاورزان به خوبی زمان کاشت و برداشت را تخمین می‌زنند و می‌توانند به بهترین نحو محصولات خود را در بازار به فروش برسانند.
یکی از مثال‌های بارزی که می‌تواند قدرت دسترسی به اطلاعات را بر بهره‌وری کارآفرینان خرد نشان دهد، پژوهشی است که در ایالت ساحلی کرالا در هند انجام شد. در این مطالعه، شبکه تلفن همراه، در اختیار صنف ماهیگیران قرار گرفت و در عرض چند ماه ۸۰ درصد آنها اقدام به خریداری و انجام کسب‌وکار توسط تلفن همراه خود کردند. آنها در مواقعی که در دریا به صید ماهی مشغول بودند با مراکز خرید و فروش ماهی در ارتباط بودند و در نتیجه صید هر روز خود را به شرکتی می‌فروختند که بهترین قیمت را پیشنهاد می‌داد. به این ترتیب قیمت‌ها بسیار یکنواخت‌تر از گذشته شد و سود ماهیگیران به طور میانگین ۸ درصد افزایش یافت. از طرف دیگر، قیمت برای مصرف‌کنندگان ماهی نیز حدود ۴ درصد کاهش یافت. علاوه بر اینها، تعداد ماهی‌های فروخته‌نشده پس از هر صید تقریبا به صفر رسیده بود. با اعلام نتایج این پژوهش یک شرکت غیردولتی در چنای، شهر دیگری در هند، مشغول به کار شد و با راه‌اندازی شبکه‌ای به نام «دوست ماهیگیر» اطلاعات و تلفن همراه را به صورت رایگان به ماهیگیران عرضه کرد.
اگرچه دستگاه‌های تلفن همراه، در عرصه اطلاع‌رسانی سکان‌دار هستند، روش‌های سنتی دسترسی به اینترنت از طریق رایانه‌ها نیز مدل‌های خلاقانه‌ای ارائه می‌کنند. به عنوان مثال مرکز فناوری اطلاعات در ایالت کرالای هند، کیوسک‌های اینترنتی (این کیوسک‌ها «آکشایا» نامیده می‌شوند) در قسمت‌های مختلف مناطق فقیر قرار دادند. به این ترتیب افراد فقیر به اینترنت دسترسی پیدا کرده بودند و اطلاعات بازار در اختیار آنها قرار گرفت. از این طریق بسیاری از مشارکت‌های اقتصادی میان دولت کرالا و کارآفرینان خرد برقرار شد که منافع زیادی در بر داشت.
از منظر «امور مالی»، برخی شرکت‌های تلفن همراه فعالیت‌هایی را به راه انداخته‌اند. در سال ۲۰۰۷ در کنیا، طرح استفاده از تلفن همراه برای تراکنش‌های بانکی راه‌اندازی شد و طبق گزارش‌ها، تقریبا ۵۰ درصد افراد اعمال بانکی خود را با استفاده از تلفن همراه شخصی انجام می‌دهند. تلاش‌های مشابهی در این زمینه در کشورهای دیگر نظیر هند، افغانستان، تانزانیا و هائیتی صورت گرفته است. آنها خدماتی را از طریق تلفن همراه ارائه می‌کنند که از طریق آن مردم را تشویق می‌کنند تا تراکنش‌های بانکی خود را با سرعت و صرف هزینه کمتری انجام دهند. اما سوال اینجا است که چند نفر از ما تصور می‌کردند در کشوری مثل کنیا بتوان بستری مناسب برای اجرای نوآوری‌های خدمات مالی ایجاد کرد، و این موضوع سرلوحه بسیاری از کارآفرینان در سایر کشورها شود؟ چه کسی باور داشت دسترسی به خدمات بانکی در بازار کنیا راحت‌تر از آمریکا شود؟
تا چندی پیش، رایج‌ترین روش دسترسی کارآفرینان خرد به پول از طریق قرض گرفتن از بانک‌ها یا افراد مربوطه بود. به این ترتیب وام‌های زیادی در اختیار آنها قرار می‌گرفت که از آن برای عبور از بحران‌های اقتصادی، خرید تجهیزات، ایجاد کسب‌وکار جدید و غیره بهره می‌جستند. این امر با استفاده از خدمات تلفن همراه، نظیر آنچه در کنیا ارائه شد، بسیار راحت‌تر انجام می‌گیرد و کارآفرینان خرد تمایل بیشتری به استفاده از این نوع خدمات دارند. علت این امر تنها سرعت بالا و راحتی کار با موبایل برای دریافت کمک-هزینه مالی نمی‌باشد. اکثر افراد علاقه دارند که به دوستان، آشنایان و اقوام خود بدهکار باشند تا اینکه به یک فرد یا شرکت غریبه. بنابراین، از طریق تلفن همراه و شبکه‌هایی که افراد مختلف در آنها عضویت دارند و گروه‌های دوستی تشکیل می‌دهند، می‌توانند به هنگام نیاز از همان افراد گروه دوستی خود درخواست وام و کمک مالی کنند.

نگاهی به آینده
اگرچه کارآفرینان خرد، اولین افرادی هستند که از این نوآوری‌ها در زمینه‌های دسترسی به مهارت‌ها، اطلاعات و پول بهره‌مند می‌شوند، با این وجود، این تلاش‌ها مورد علاقه بسیاری از افراد در قشرهای دیگر است. مثلا کارآفرینان خرد در کنیا که در اثر انجام پروژه‌های ذکرشده کسب‌وکارشان رونق بیشتری یافته بود می‌توانستند هزینه بیشتری را صرف تحصیل فرزندان خود کنند (رضایت بیشتر گروه کودکان). از طرف دیگر با رشد کارآفرینان خرد، آنها قادر خواهند بود افراد بیشتری (کسانی که به شغل‌های ثابت تمایل دارند و تحمل استرس‌های ناشی از داشتن یک شغل شخصی را ندارند) را به استخدام خود درآورند. همچنین به این ترتیب مشتری‌های کارآفرینان خرد -چه مشتریان محلی و چه آنهایی که در فواصل دور می‌باشند- از محصولات و خدمات بهتری برخوردار خواهند شد. بانک‌ها که در گذشته اعتنایی به این قشر نداشتند، اکنون آنها را یکی از بهترین مشتری‌های خود می‌دیدند. همچنین پیشرفت هرچه بیشتر کارآفرینان خرد، قدرت آنها برای عضویت در اقتصاد رسمی کشور را نیز افزایش می‌دهد و در نتیجه در پرداخت مالیات‌ها که پیشرفت جامعه را در پی دارد تواناتر خواهند بود.
با این توصیفات دفعه بعد که در بازار یک کشور درحال توسعه قدم می‌زنید تحولی جهانی را در پس همهمه‌ها و شلوغی‌های آنجا مشاهده خواهید کرد. اگر نوآوری‌های آینده بتواند موانع موجود بر سر راه پیشرفت کارآفرینان خرد را از بین ببرد، شما می‌توانید چرخ‌های توسعه اقتصاد را که با سرعت در حال حرکتند در پیش چشمانتان ببینید.