سارا ریاحی

بخش دوم

شرکت‌ها چگونه مسوولیت اجتماعی خود را تعریف می‌کنند؟ شما به عنوان کسی که در پنج کشور مختلف صاحب شرکت هستید، نحوه پرداختن به مسوولیت اجتماعی در این کشورها را چگونه می بینید؟ اینکه چگونه شرکت‌ها مسوولیت اجتماعی خودشان را تعریف کنند موضوعی است که از یک فرآیند مشخصی پیروی می‌کند؛ یعنی عملا ابتدا برنامه‌ریزی یا Plan باید تعریف شود و این برنامه، باید اجرا شده، مورد بازبینی قرار گیرد، بررسی شود، نواقص برطرف و این چرخه باید به طور مداوم در جریان باشد. در جریان هر یک از فازهای مذکور باید فعالیت‌هایی انجام شود. برای مثال در فاز برنامه‌ریزی، ایجاد تیم مختص CSRدر سازمان، اعطای قدرت اجرایی به این تیم، بررسی فرآیند‌های سازمان، حمایت مدیریت ارشد و ... از جمله این فعالیت‌ها بوده و اجرای صحیح آنها در هر فاز می‌تواند عاملی برای تحقق واقعی مسوولیت اجتماعی باشد. اما این تصور غلط رواج دارد که مسوولیت اجتماعی برای شرکت‌های بزرگ است! البته این تفکر بیشتر در کشور ما به اینگونه شکل گرفته است.

در واقع در تعریف و پیاده‌سازی مسوولیت اجتماعی تفکراتی وجود دارد که می‌توانند همانند سدی از اجرایی شدن واقعی این مسوولیت در سازمان جلوگیری کنند .

اصولا در تعریف و پیاده سازی مسوولیت اجتماعی نباید به اندازه شرکت توجه زیادی شود یا در بسیاری از سازمان‌ها دیده می‌شود که تنها با قراردادن چند بروشور و جعبه خود را حامی مسوولیت اجتماعی می‌دانند؛ همچنین پرداخت‌های مالی که بدون هدف و خارج از برنامه انجام می‌گیرند نمی‌توانند مصداق مناسبی برای مسوولیت اجتماعی باشند و در بسیاری موارد plan مربوطه به قدری پیچیده در نظر گرفته می‌شود که عملا قابل پیاده سازی و اجرا نیست.

اما با نگاهی که من در شرکت‌ها و سازمان‌ها در کشورهای مختلف داشتم متوجه تفاوت در میزان توجه به اینگونه موارد شدم. عملا در کشورهای گوناگون، بسیاری از فعالیت‌هایی که در چارچوب مسوولیت اجتماعی انجام می‌شود متناسب با فرهنگ جامعه و سطح اقتصادی آنها می‌باشد. به ویژه در اروپا توجه بیشتری به مسائل زیست محیطی و نوع ارتباطات با مشتری می‌شود؛ این در حالی است که در کشورهای در حال توسعه هزینه‌های کمتری متوجه این مقوله بوده است و در بسیاری موارد اهرم‌های فشار برای توجه به مسوولیت اجتماعی مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

می‌توان از موارد ذکر شده نتیجه گرفت که با تعریف درست، برنامه دقیق و مطابق با سازمان، پیاده سازی اصولی، بهبود و بازبینی کل فرآیند مسوولیت اجتماعی می‌توانیم نتایج واقعی و ملموس‌تری را به دست بیاوریم.

آیا میان مسوولیت اجتماعی و زمینه فعالیت شرکت‌ها در ایران رابطه‌ای وجود دارد؟

در ایران در سال‌های اخیر تلاش‌های زیادی برای گرفتن امتیاز مسوولیت اجتماعی در جایزه ملی بهره‌وری و تعالی سازمانی شده، ولی بیشترین توجه از سوی سازمان‌های بزرگ و عمدتا دولتی بوده است و از آنجایی که مشتریان قدرت انتخاب بالایی نداشته‌اند، چه سازمان و چه ذ‌ی‌نفعان، فعالیت شرکت را مرتبط با مسوولیت اجتماعی نمی‌دانند و اصولا هنگامی ارتباط میان مسوولیت اجتماعی و فعالیت شرکت پررنگ می‌شود که مدیران ارشد عدم توجه واقعی به این موضوع را عاملی ملموس در رشد اقتصادی شرکت

ببینند.

در بسیاری موارد نارضایتی مشتری، باعث توجه واقعی به این مقوله نمی‌شود؛ زیرا تقاضا همیشه وجود داشته است که نمونه‌های آن نیز در ایران شرکت‌های خودروسازی

است.

مواردی نیز در بین مدیران به چشم می‌خورد که فلسفه اصلی سازمانی را رها کرده و وارد مسابقه ای برای بهبود جایگاه و کارنامه کاری خود شده‌اند ولی عملا اعتقادی به اجرای آن نداشته و در بسیاری موارد، جنبه‌های نمایشی اهمیت می‌یابند.

در اینجا متولیان اهدای جوایز باید در ارزیابی‌های خود به صورت کاملا واقع‌گرایانه برخورد کنند و با جلوگیری از ایجاد روابطی ناسالم، این جایزه را از حالت شعاری به عمل تبدیل کنند تا در نهایت بهبود کلی را در سازمان‌های کشور شاهد باشیم و بتوانیم هر چه بیشتر فرهنگ منفعت جمعی، آینده‌نگری و تفکر را توسعه بدهیم تا بسیاری از نارسایی‌های اجتماعی برطرف شده و در این صورت در بسیاری از جنبه‌های خدماتی و تولیدی پیشرفت خواهیم کرد.

شما تا چه میزان به برنامه‌های مرتبط بامسوولیت اجتماعی علاقه مندید و در شرکت‌های خود این مقوله را چگونه دنبال می‌کنید؟

من نیز همانند دیگر انسان‌ها به مواردی اخلاقی اعتقاد دارم و پایبندم که شامل طیف وسیعی از فعالیت‌ها و تعهدات مسوولیت اجتماعی می‌شود و چه در زندگی شخصی، چه در کار و فعالیت سعی کرده ام توجه ویژه‌ای به این موضوع داشته باشم، اما با توجه به نوع فعالیت شرکت‌هایم لازمه توسعه آن را به صورت برنامه‌ای جامع برای دریافت جایزه و یا به صورت نمادین ندیدم.

و از آنجایی که لزوم وجود یک مدل و اصولا یک چارچوب در شرکت‌هایم را احساس کردم و با در نظر گرفتن چند نوع فرهنگ کاری مختلف در کشورهایی با ساختار‌های اجتماعی و فرهنگی کاملا متفاوت، شروع به ایجاد فرآیندهایی برای رشد و بهبود فعالیت شرکت‌هایم کردم که موضوع مسوولیت اجتماعی نیز در این ساختار‌ها بسیار مورد توجه قرار گرفته است و همواره در زندگی کاری و اجتماعی سعی کرده‌ام به اصول اخلاقی توجه بیشتری کرده و آن را نسبت به کسب منفعت مالی در اولویت بالاتری قرار دهم.

در پایان لازم است اشاره ای به نقش مفید رسانه‌ها و ارتباطات در پیگیری مسائل مرتبط با مسوولیت اجتماعی داشته باشم. رسانه‌ها می‌توانند با بررسی دقیق‌تر سازمان‌ها باعث افزایش سطح توجه آنها به مسائل اجتماعی و اخلاقی شوند که نهایتا منافع اصلی این توجه چه از جنبه‌های مادی و چه معنوی بیشتر به خود سازمان و سپس به جامعه باز می‌گردد.