نکات مدیریتی
کارمندان به چه میاندیشند؟
مترجم: سیمین راد
طی چند هفته گذشته نگرانیهای زیادی درباره نرخ بالای بیکاری وجود داشته است. همه کسب و کارها، از کوچک یا بزرگ، نمیتوانند کارمند جدید استخدام کنند. حتی اگر کارمند جدیدی استخدام شود، از حقوق و مزایای خوبی برخوردار نخواهد شد.
نویسنده: ریوا لسونسکی
مترجم: سیمین راد
طی چند هفته گذشته نگرانیهای زیادی درباره نرخ بالای بیکاری وجود داشته است. همه کسب و کارها، از کوچک یا بزرگ، نمیتوانند کارمند جدید استخدام کنند. حتی اگر کارمند جدیدی استخدام شود، از حقوق و مزایای خوبی برخوردار نخواهد شد. چهار سال از بحران بزرگ اقتصادی در سرتاسر جهان میگذرد، ولی هنوز اوضاع به نقطه اوجش بازنگشته است. همه دارند به نوبه خودشان تلاش میکنند، اما این یک سیستم جهانی است و اقتضائات خاص خودش را دارد. در این بین، شرکتها و اشخاص زیادی متضرر شدهاند. بسیاری حتی دست به اخراج کارمندان خود زدهاند. کارمندان هر شرکت مهمترین جزء از میان کل مناسبات اقتصادی جهان است. پس پرداختن به کارمندان را هرگز نباید فراموش نکرد. در این بین، شرکتهای کوچک ضرر بیشتری از جانب کارمندان میبینند. اما چرا؟ چون شرکتهای بزرگ در شرایط نامناسب اقتصادی سعی میکنند تا کارمندان شایسته شرکتهای کوچک را به خود اختصاص دهند. آنها سعی میکنند کارمندان موفق و با استعداد شرکتهای دیگر را شناسایی و جذب کنند. پس شرکتهای کوچک باید بیش از همه در قبالِ استخدام یا اخراج کارمندان خود نگرانی داشته باشند. زیرا شرکتهای بزرگ به راحتی میتوانند با اندکی افزایش در حقوق و مزایا بهترین کارمندان شما را به سمت خودشان جلب کنند. نتیجه این اتفاق نابودی شرکتهای کوچک است. پس باید کاملا هوشیار و گوش به زنگ باشید. پس چه باید کرد؟ چگونه میتوان کارمندان شرکتمان را حفظ کنیم و آنها را راضی نگه داشته باشیم؟ چگونه آنها از حضور در شرکت ما شادمان باشند و فرصتهای آیندهشان را در شرکت ما بجویند؟ اخیرا پژوهشهای زیادی در این زمینه انجام شده است. این پژوهشها هم خبرهای خوب و هم خبرهای بدی برای صاحبان شرکتهای کوچک دارند. اول، خبرهای خوب: مهمترین دغدغه کسی که میخواهد در شرکت شما استخدام شود «رفاه» است. برای کارمندان جدید «رفاه زندگیشان» از بیشترین اهمیت برخوردار است. آنها میخواهند مطمئن شوند که رفاه آنها برای شرکت اهمیت زیادی دارد. ۸۷ درصد از بیکارانی که در یک نظرسنجی شرکت کرده بودند رفاه را گزینهای بسیار مهم در انتخاب شرکت آیندهشان دانستهاند. جالب است که ۸۵ درصد از کارمندان نیز همین نظر را داشتهاند. پس به نظر میرسد «رفاه» بزرگترین دغدغه همه کارمندان است. آنها ترجیح میدهند که رفاه زندگیشان تامین شود تا بتوانند با آرامش کار کنند. اما سایر دغدغههای جویندگان کار چه بود؟ برخی از آنها موارد زیر را بسیار مهم توصیف کردهاند: ۸۴ درصد جایگاه و موقعیت مناسب شغلی در شرکت را مهم دانستهاند، ۸۲ درصد از امنیت شغلی و ضمانت کاریشان سخن گفتهاند، ۷۴ درصد از آنها به دنبال مزایا و بستههای تشویقی بودهاند، ۶۶ درصد از نظردهندگان خواستار درآمد بالا بودهاند و دست آخر ۵۵ درصد از آنها به پورسانت و پاداش مناسب اهمیت زیادی دادهاند.
این پژوهشها براساس دادههای نزدیک به ۴۰۰ مجموعه عظیم انسانی انجام شده است و قریب به ۲ میلیون نفر در این نظرسنجی شرکت کردهاند. پس به نظر میرسد، باید به این آمار و ارقام به خوبی نگاه کرد و تحلیل مناسب و دقیقی از آنها به دست داد. خدمات مربوط به تحلیل مسائل کسب و کار در دانشگاه هاروارد نیز این آمار را تجزیه و تحلیل کرده است و درصدها را در اختیار همگان گذاشته است. جالب است که بسیاری از شرکتکنندگان در این نظرسنجی به دنبال درآمد بالا، مسائل بازنشستگی، بیمه، فرهنگ مناسب کاری، شرایط شایسته اخلاقی، و مسائلی از این دست بودهاند. در همه پاسخها کسب درآمد تنها مساله آنها نبوده است. آنها بیش از همه به مجموعهای از شرایط فکر کردهاند. این مجموعه شرایط میتواند هم فضای کاری مناسب باشد و هم درآمد مناسب و هم درک متقابل بین شرکت و کارمند. در واقع شرکتها باید وضعیت زندگی و رفاه کارمندان را به خوبی مدنظر قرار دهند. بسیاری از آنها نیز به دنبال امنیت مناسب شغلی بودهاند. اما همانطور که در آمارها دیدیم، بیشترین درصد و بیشترین توجه به «رفاه» شده است. نزدیک به ۹۰ درصد از افراد استخدامشده یا بیکار از «رفاه» سخن گفتهاند و آن را بسیار مهم توصیف کردهاند. اما خبر بد: کارمندان هنوز به سود و مزایای بالا برای ادامه کارشان فکر میکنند. آنها چه استخدام شده باشند و چه هنوز بیکار مانده باشند، باز هم سود و مزایای مناسب را لحاظ خواهند کرد. معمولا شرکتهای کوچک نمیتوانند سود و مزایای زیادی را به کارمندان خود اختصاص دهند. به همین خاطر در رقابت با شرکتهای بزرگ شکست میخورند و برخی از کارمندان خوب و شایسته خود را از دست میدهند. سود و مزایا هزینهای است، که شرکت باید علاوه بر حقوق معمول کارمندان به آنها بپردازد. اما مسلما هر شرکتی این توانایی را ندارد. در هر صورت، همه شرکتها، از کوچک گرفته تا بزرگ، باید صادقانه بیشترین قیمتی را به کارمندشان پیشنهاد دهند که صادقانه میتوانند به کارمند خود پرداخت کنند. آنها نباید دروغ بگویند و با پیشنهادی بیش از اندازه و گزاف او را به استخدام خود دربیاورند. یقینا این کار نتیجه خوبی ندارد و او خیلی زود شرکت را ترک خواهد کرد. همچنین، باید تواناییهای خود را بسنجند و حداکثر توان خود را نشان دهند. آنها نباید کارمندان خوبشان را از دست بدهند یا امکان استخدام یک کارمند جدید و بااستعداد را رد کنند. پس باید منابع مالی خود را بازبینی کنید و به دنبال راهکاری نو برای پرداخت مزایا باشید. یادتان نرود که همواره باید صادقانه برخورد کنید. یکی دیگر از نکات بسیار مهم پژوهش مزبور این بود که ۸۲ درصد از کارمندان میگفتند: «میخواهیم مطمئن شویم که حضور ما در شرکت برای مدیران اهمیت دارد. میخواهیم مطمئن شویم که واقعا برای شرکت مهم هستیم و آنها با دیدی مثبت به ما نگاه میکنند.» پس به نظر میرسد تعداد زیادی از کارمندان میخواهند نقشی مفید و مثبت در شرکت و کار ایفا کنند، اما آنها تنها یک شرط دارند: «شرکت نیز به فکر رفاه ما باشد». پس فعالیت تجاری رابطه متقابل است. هم کارمندان باید به مدیران با دیدی مثبت نگاه کنند و هم مدیران باید به فکر کارمندان باشند. بنابراین، هیچ رویکرد یکطرفهای در جهان کسب و کار وجود ندارد. موفقترین شرکتها آنهایی هستند که همواره این تعامل متقابل را پیش بردهاند و به کارمندانشان بها دادهاند، اما راههای زیادی برای پیشبرد این برنامههای دوجانبه وجود دارد. باید همواره شرایط شرکت، شرایط کارمندان، اوضاع بازار، وضعیت اقتصادی و سیاسی حاکم بر جهان، تحولات و دگرگونیهای مالی بورس، وضعیت فرهنگی شرکت، سرمایه کلی مدیران و بسیاری مسائل دیگر را نیز مدنظر قرار داد. باید با توجه به موقعیت دست به بهترین انتخاب زد و راههای خلاقه تعامل متقابل را پیش گرفت.
ارسال نظر