نکات مدیریتی
چرا ادغامها، ریسک کسبوکار شما را افزایش میدهد؟
امروزه یکی از استراتژیهای اغلب کسبو کارها ادغام شرکتها است و تقریبا پیش فرض اکثریت صاحبان کسبوکار در این زمینه آن است که شرکتهایی که تازه با هم ادغام شدهاند کم وبیش عملکرد بهتری در سطح بازار دارند و از ریسک پایینتری نیز برخوردار خواهند شد.
مترجم: پریسا حبیبی
امروزه یکی از استراتژیهای اغلب کسبو کارها ادغام شرکتها است و تقریبا پیش فرض اکثریت صاحبان کسبوکار در این زمینه آن است که شرکتهایی که تازه با هم ادغام شدهاند کم وبیش عملکرد بهتری در سطح بازار دارند و از ریسک پایینتری نیز برخوردار خواهند شد. چراکه فرض آنها این است که یکپارچهسازی فرصتی ایجاد میکند که شرکتهای ادغام شده نسبت به شرکتهایی که جداگانه فعالیت میکنند از تنوع بیشتری برخوردار باشند. اما «کریج فورفان» استاد اقتصاد دانشگاه مدیریت کلوگ و «ریچارد روزن» از بانک فدرال رزرو شیکاگو با توجه به مطالعاتی که در این زمینه انجام دادهاند، معتقدند که این تصور اشتباه است. به طوری که فورفاین میگوید: این تصور رایج به طور کلی اشتباه است و شرکتها پس از ادغام با ریسک بالاتری روبهرو خواهند شد.
فورفان توضیح میدهد: معمولا در بین مردم تصورعمومی اشتباهی از ادغام شرکتها وجود دارد، اغلب آنها تصور میکنند تفاوتهای بین دو شرکت پس از ادغام باعث میشود، شرکت ترکیبی جدید با به کارگیری این گوناگونیها از امنیت بیشتری برخوردار شود؛ اما این فرض آن چیزی نیست که در عمل میبینیم.
محققان این تحقیق، چنین نظری را که بر خلاف عقل سلیم است و بین اغلب افراد رایج است، کاملا رد میکنند و دلایل مبنی بر اثبات این ادعا را در زیر شرح میدهند.
این دو محقق بیان میکنند: «شواهد ما نشان میدهند که انگیزههای مدیریتی ممکن است یکی از مهمترین عوامل در تعیین ریسک شرکتها باشند، به طوری که وزن ریسک فعالیتهای ضربتی و سختگیرانه مدیریتی به حدی بالا است که حتی با ایجاد تنوع پس از ادغام شرکتها نمیتوان ریسکهای حاصله را کاهش داد.
این نتایج غیر منتظره و متفاوت که در این تحقیق دیده میشود به دلیل نوع نگاه متفاوت این دو محقق به مساله ادغام شرکتها است. معمولا اکثر تحقیقات آکادمیک که بر مساله ادغام شرکتها تمرکز دارند به این سوال میپردازند که چرا شرکتها ادغام میشوند؟ آیا این ادغام برای آنها ارزشی ایجاد خواهد کرد؟ و اگر چنین است برای چه کسانی؟
فورفاین میگوید: هدف اولیه ما این بود که از زاویه متفاوتی به مساله ادغام شرکت نگاه کنیم: دیدگاه ما این بود که شرکت به دست آمده پس از ادغام تنها نتیجه و انعکاس پتانسیلهای شرکتها نیست، بلکه این شرکت جدید ریسکهای شرکتهای قدیم را نیز در بر میگیرد به طوری که حتی این تغییر بزرگ میتواند شرکت را به سمت ورشکستگی ببرد.
ابزارهای تحلیلی غیرملموس
این دو محقق برای اطمینان از تحقیقات و بررسیهای خود از ابزار تحلیلی منحصر به فردی استفاده کردند که معمولا استفاده از آن درمطالعات آکادمیک مرسوم نیست. این ابزار «متوسط فراوانی قصور در پرداخت بدهی» (Expected Default Frequency) است این شاخص نشان میدهد یک شرکت مشخص چقدر احتمال دارد که در مدت یکسال از پرداخت بدهیها و انجام وظایف خود بازبماند.
فورفاین میگوید: معمولا بخشهای آکادمیک به دلیل پرهزینه بودن این ابزار استفاده از آنها را در دستور کار خود قرار نمیدهند؛ در حالی که برای برآورد و محاسبه ریسکهای عدم پرداخت احتمالی که یک شرکت را تهدید میکنند، بسیار ارزشمند هستند. همچنین از دادههایی که از این طریق بهدست میآید، میتوان نتیجه گرفت که یک شرکت با استفاده از روشهای سنتی تا چه حد از قصورهای اولیه خود در پرداختهایش فاصله گرفته است. سپس میتوان پیشبینی کرد که شرکتها در سال آینده چه مقدار در پرداختهایشان دچار قصور خواهند شد. همچنین ابزار«متوسط فراوانی قصور در پرداخت بدهی» میتواند بسیار دقیق تر از روشهای سنتی در اندازه گیری ریسک باشد.
چه عواملی موجب افزایش ریسک پس از ادغام میشود؟
از آن جا که این دو محقق در این پژوهش دریافتند، ارتباطاتی غیرقابل پیشبینی بین ریسک پیش فرض و ادغام شرکتها وجود دارد و به دنبال کشف دلایل آن برآمدند. دلایل پیشنهادی عبارتند از: انتقال ریسک از شرکت هدف به شرکت تصاحبکننده، افزایش نسبت بدهی به دارایی در شرکت حاصله و این احتمال که ادغام در صنعتی رخ دهد که در آن صنعت ریسک عدم پرداخت شرکتها به دلایل خاصی در حال افزایش است. اما یک بررسی دقیقتر از جانب پژوهشگران نشان داد که هیچ کدام از این دلایل نمیتواند دقیقا افزایش ریسک قصور در پرداخت بدهی را توضیح دهد.
سه عامل اساسی
در واکنش محققان به دنبال بیان علتهای مختلف هستنند. فورفاین میگوید: از آنجا که دلایل ملموس گذشته ما درست به نظر نمیرسید، ما به عواملی چون «انگیزههای مدیریتی» توجه کردیم. هنگامی که مدیران بیشتر از سهامداران بدانند، توانایی آن را دارند که در مسیری فعالیت کنند که برای آنها منفعت دارد. این به آن معنا است که گاهی مدیران به نفع خود عمل میکنند. نویسندگان دریافتند که سه فاکتور دیگر میتواند شاخصهای مناسبی برای توضیح ریسک افزایش یافته ناشی از ادغام باشد. شرکتهایی با سطح بالای ریسک پیشبینیناپذیری ــ که بر اساس بیشتر تغییرات قیمتهای سهام در مقایسه با کل بازارــ معمولا پس از ادغام ریسک قصور در پرداخت بدهی بیشتری دارند. همچنین ریسک قصور در پرداخت بدهی در شرکتهایی که پرداخت به مدیر بیشتر بر اساس آپشن صورت میگیرد، بالاتر است و همچنین ادغامهایی با افزایش ریسک معمولا در پی کارآیی بد سهام شرکت تصاحبکننده رخ میدهد.
محققان در نهایت اعلام کردند که به طور کلی هیچگاه نمیتوان دقیقا گفت که چرا ریسک ادغام به صورت کلی بالا میرود، بل تنها میتوان نشان داد که چرا در بعضی موارد ریسک حاصله بیشتر از سایر موارد است.
ارسال نظر