مصاحبه با پیتر بکر، مدیر عامل تیان تی:
در همه جوانب کسبوکارتان مسوولانه عمل کنید
پیتر بکر در سال ۲۰۰۱، مدیر عامل تیان تی(شرکت پست و تحویلبار) شد. وی در سال ۱۹۹۱ به این شرکت پیوست و در سال ۱۹۹۶ به سمت مدیر کنترل امور مالی انتخاب شد. سپس در سال ۱۹۹۸، مدیریت ارشد امور مالی را بر عهده گرفت. آقای بکر دارای مدرک اقتصاد از دانشگاه اراسموس رتردام است. - بیش از ۸۰ درصد از مدیران عامل ادعا میکنند که شرکتهایشان به اصول توسعه پایدار پایبندند و این مفهوم را در فعالیتهای کسبوکارشان گنجاندهاند. به نظر شما این ادعا بیش از حد خوشبینانه به نظر نمیرسد؟
قطعا همینطور است. البته من نمیخواهم این ادعا را کاملا نقض کنم؛ اما به عنوان مثال، تیان تی طیچهار پنج سال گذشته، بر مبنای شاخص توسعه پایدارِ «دو جونز» در زمره شرکتهای بزرگ برتر رتبهبندی شده است؛ با این حال معتقدم که هنوز در ابتدای راه هستیم. به مدیران عاملی که ادعا میکنند شرکتهایشان مدتها است که بر اساس اصول توسعه پایدار فعالیت میکنند، چه خواهید گفت؟
مشکل مسوولانه عمل کردن این است که شما نمیتوانید تنها در قبال یک بخش از فعالیتی که انجام میدهید، مسوول باشید. اگر حتی یکی از فعالیتهای شرکت شما مسوولانه انجام نپذیرد، آنگاه سایر فعالیتهایی که در قسمتهای دیگر به خوبی انجام میشوند، بیاعتبار خواهند شد. شما باید در کلیه قسمتهای کسبوکارتان مسوولانه عمل کنید. و تنها راه رسیدن به چنین هدفی روبهرو شدن با تمام فعالیتهایی است که انجام میدهید، خوب و بد.
تیان تی برای مبارزه با گرسنگی کودکان، با برنامه جهانی غذا همکاری میکند. احساس میکنید چه زمینهها و موضوعات دیگری نیازمند رویکرد مشارکتی است؟
زمینههای بسیار زیادی وجود دارد. مانند مبارزه با فساد؛ که یک شرکت به تنهایی نمیتواند با آن مقابله کند، اما اگر همه بخشها مشارکت کنند، شاید شانسی وجود داشته باشد. موضوع دیگر گزارشدهیدر مورد انتشار کربن است. در حال حاضر در زمینه استانداردهای رایج گزارشدهی، مشغول همکاری با بخش حمل و نقل هستیم. زیربناهای شهری مثال دیگری است. در بیست سال آینده ۸۰ درصد از جمعیت جهان در مناطق شهری سکنی خواهند گزید و بنابراین میلیاردها نفر به شهرهای جدید نیاز خواهند داشت. اگر این شهرها را با توجه به معیارهای توسعه پایدار طراحی نکنیم، نابودی کره زمین حتمی است.
آیا همکاری با شرکتهای رقیب چالشبرانگیز است؟
این امر نیازمند تغییرات فرهنگیاست. به عنوان مثال، یکبار یک هواپیمای ۷۴۷ که حامل بیسکوئیت برای زلزلهزدگان هائیتی بود را از ایتالیا به هائیتی فرستادیم. به دلیل اینکه هواپیما نمیتوانست در هائیتی فرود بیاید، باید بار هواپیما را در میامی تخلیه میکردیم؛ ولی در آن زمان، شرکت ما هیچ هواپیمایی در ایالات متحده نداشت، در حالی که شرکت رقیب، یو پیاس، تعداد زیادی هواپیما در اختیار داشت. بنابراین ما از خدمه هواپیمایمان خواستیم بستهها را به یکیاز هواپیماهای یو پی اسمنتقل کنند. از منظر فرهنگ رقابتی، این یک خواهشِ غیرممکن به نظر میرسید. اما اگر وقتیکه پای مسائل بشردوستانه و نجات جان انسانها در میان است نتوانید با یکدیگر تشریک مساعی کنید، امید به همکاری مشترک در زمینههای دیگر نیز وجود نخواهد داشت.
با اینکه شرکتها تمایل دارند از استراتژی «برنده-برنده» صحبت کنند، آیا واقعا ارتباطی بین مسوولیت شرکتی و مدلهای رشد کنونی وجود دارد؟
قطعا در این زمینه مشکلاتی هست. برای مثال به بهینهسازی ترافیک در یک شهر فکر کنید. آیا واقعا باید خودروهای شرکتهای مختلف تحویل بار در خیابانها در رفت و آمد باشند؟ یا بهتر این است که در حاشیه شهر انبارهایی بسازیم و بار ترافیک مربوطه را آنجا متمرکز کنیم و سپس از طریق طراحی یک سیستم حمل و نقل عمومی راه خود را به سطح شهر باز کنیم؟ بیتردید، دومی بهترین راهحل است. اما در عین حال، تبلیغات من به اینکه به میزان کافیخودروهای باربری در سطح شهر داشته باشم، وابسته است. این از آن دست مسائلی است که دنیای تجارت باید راهحلی برای آن پیدا کند.
شما شخصا برای حفظ محیط زیست چه کردهاید؟
چند سال پیش یک شرکت بزرگ خودروسازی را تعطیل کردم و آن را با تویوتا پریوس جایگزین کردم. فرای مدیر عامل بودن، فکر میکنم همهمان باید بیش از اینها نگران زمین باشیم.
منبع: خبرنامه حاکمیت و مسوولیت شرکتی ایران www.Csriran.com
ارسال نظر