مترجم: فرهاد امیری

گوناگونی فرهنگی را چنین تعریف می‌کنند: تنوع قومی، جنسیتی، نژادی و اقتصادی‌ ـ ‌اجتماعی در موقعیت‌ها، نهاد‌ها و گروه‌ها. نخستین توصیه این مقاله نیز چنین است: به تفاوت‌ها احترام بگذارید و قدر آنها را بدانید. زیرا گوناگونی فرهنگی همه جا هست و این مقاله نیز بر تاثیر گوناگونی فرهنگی بر جهان کسب‌وکار متمرکز است. چرا گوناگونی فرهنگی چالشی جدی پیش می‌نهد؟ مشکل اصلی وقتی با مردم فرهنگ‌های متفاوت روبه‌رو می‌شویم، همان اثر اجماع کاذب است. اثر اجماع کاذب؛ یعنی اینکه باور داشته باشیم مردم متفاوت، جهان را همچون ما می‌بینند و به چشم‌انداز متفاوت خود آنها وقعی ننهیم.

آدم‌های فرهنگ‌های متفاوت، جهان را بسیار متفاوت نسبت به عادت‌های ما می‌بینند، اما اثر اجماع کاذب ما را وا می‌دارد تا باور کنیم مردم با فرهنگ‌های متفاوت با ما هم‌نظر هستند. این پدیده به آشفتگی، سوءتفسیر، تصمیم‌گیری‌های ضعیف، ناکارآمدی و... می‌انجامد و برای کسب‌وکار ها بد است.

اما شرکت‌های امروزی اهمیت گوناگونی فرهنگی را به رسمیت می‌شناسند

بسیاری از شرکت‌ها، گوناگونی را آنچنان ارزشمند می‌دانند که اطلاعات بخش‌های زیادی از وب‌سایت‌های خویش را به این گوناگونی‌ها تخصیص می‌دهند. شرکت‌ها آمار پرسنل خود را به شراکت می‌گذارند تا پیشرفت کارکنان اقلیتی خود را در سطوح پایین مدیریتی، بالای مدیریتی و هیات مدیره به رخ بکشند. این شرکت‌ها می‌خواهند نشان دهند که شایسته‌مدار هستند و اقلیت‌ها در آنها با دیگر افراد برابر هستند و این امر به گوناگونی بیشتر می‌انجامد. برای مثال می‌توان به این شرکت‌ها اشاره کرد:

General Motors، IBM، Lucent Technologies، Nissan، Price Waterhouse Coppers و Toyota.

اما شرکت‌ها هنگام کار با یک تیم بین‌المللی با مشکلات متعددی روبه‌رو می شوند که در اینجا به راه‌های برای غلبه بر برخی از این دشواری‌ها اشاره شده است:

زبان

ارتباط آزادانه و موثر درهر تیمی، خواه بین‌المللی و خواه غیر آن، بسیار مهم است. بنابراین، عدم توانایی در ارتباط را باید پیش از هر چیز بهبود داد و برطرف کرد، زیرا این عامل در یک شرکت بین‌المللی بیش از هر چیز دیگر به موفقیت آن کمک خواهد کرد. «از همان ابتدا قواعد مکالمه‌ای وضع کنید. به لهجه‌ها و گویش‌ها احترام بگذارید و به هیچ وجه استهزاء نکنید. به اعضای تیم تذکر دهید که از کلمات مبهم، چندمعنا یا دشوار تا حد ممکن استفاده نکنند.»

ارتباط غیرکلامی

• حتی اگر به زبان فرهنگ بیگانه‌ای که در آن قرار دارید، سخن نمی‌گویید، باز هم تمام سعی‌تان را بکنید تا زبان اشاره‌ای یا راه ارتباط غیرکلامی آن فرهنگ را دریابید؛ چیزهایی مثل دست دادن، تعظیم‌کردن، ژست‌های شخصی، شیوه‌های بروز احساسات و... .

• به خاطر داشته باشید هیچ نشانه‌ای از زبان بدن در هیچ کجای دنیا معنایی یکسان ندارد. ممکن است نشانه‌ دوستی در یک فرهنگ به نشانه‌ انزجار در فرهنگی دیگری بدل شود.

• حرکت‌های دستتان را تا جایی که می‌توانید محدودتر کنید و بیشتر به حرکت‌ها و ژست‌های بدنی بپردازید.

• سکوت هم می‌تواند به معنای رضایت باشد، هم مخالفت و هم تفکر. هرگز نسبت به چنین نشانه‌هایی پیش‌داوری نکنید.

• هرگز عدم اختلاف را معادل موافقت ندانید.

• ارتباط غیرکلامی از قدرت و تاثیر زیادی برخوردار است. بفهمید که چگونه اعضای تیم بین‌المللی شما، هر یک به نوبه‌ خود، علامت منفی را بروز می‌دهد. معنای سکوت را در هر یک از آنها بدانید.

فرهنگ

بنا به نظر برخی از مولفان و پژوهشگران، همه‌ انسان‌ها یک گرایش ذهنی جهانی دارند. یک گرایش ذهنی جهانی «توانایی تشخیص علائم فرهنگی و تطبیق‌یافتن با آنها است و بر همین اساس شما به طور مستقیم فرصت‌های جهانی را خواهید دید و در ارتباط با مردم دیگر کشورها موفق خواهید بود.»

همچنین می‌توان به سه راه زیر برای حل مسائل فرهنگی پیش از بدل شدن به مشکل فرهنگی نیز اشاره کرد:

• باید دانش هر یک از اعضای تیم درباره راجع به ارزش‌های فرهنگ خویش افزایش داد. این کار می‌تواند از خلال کتاب خواندن و مطالعه‌ منابع اینترنتی صورت پذیرد.

• دانش جمعی اعضای تیم از گستره‌ تفاوت‌های فرهنگی در گروه را افزایش دهید. مهم است که اعضای گروه بدانند در چه نقاطی ممکن است بین آنها چالشی دربگیرد.

• آدم‌ها را تشویق کنید تا سبک‌های فرهنگی شخصی خود را ارزیابی کنند و میزان تاثیرگذاری آنها بر دیگر اعضای گروه را در نظر بگیرند.

دیگر پیشنهادها چنین هستند:

• در مورد یک گروه یا فرد خاص هیچ چیزی را مسلم نپندارید.

• برای شناختن دیگران زمان صرف کنید.

• در مورد فرهنگ و رسوم دیگران بیاموزید و روابط مستحکمی با اعضای تیم بین‌المللی برقرار کنید.

• از نقاط قوت و ضعف خود و اعضای تیم به طور متقابل آگاه شوید.

• فکر نکنید فرهنگ شما و سبک شما در انجام دادن کارها از فرهنگ و سبک دیگران برتر است.

کلیشه‌ها و پیش‌فرض‌ها

به پیش‌فرض‌ها و کلیشه‌های خود تن ندهید. بدانید چنین پیش‌فرض‌ها و کلیشه‌هایی وجود دارند و در نظر بگیرید که همیشه راه‌هایی برای رفع آنها یا جلوگیری از بروزشان وجود دارد. به روابط متقابل و ارتباطات چهره‌به‌چهره بها بدهید و با این کار پیش‌فرض‌ها و پیش‌داوری‌های خود در قبال دیگران را بزدایید. اغلب اوقات زمانی اعتماد و اطمینان به وجود می‌آید که اعضای تیم قابلیت‌ها و توانایی‌های خود را به منصه‌ ظهور برسانند. پس به اعضای تیم فرصت بدهید تا در وظایفی شرکت جویند که قابلیت‌ها و توانایی‌های آنها را آشکار می‌سازد.