گزارشی درباب واکنش شیلی به زلزله و سونامی سال ۲۰۱۰
درسهایی که آمریکا از شیلی میآموزد
در جولای ۲۰۱۰، صلیب سرخ آمریکا در تلاش برای کاهش خسارات فاجعه بار آینده بلایای طبیعی در کالیفرنیا، یک گروه شامل ۲۰ کارشناس بینارشتهای ( در زمینه «پاسخ به زلزله») به شیلی ارسال کرد.
محدثه زارع*
در جولای ۲۰۱۰، صلیب سرخ آمریکا در تلاش برای کاهش خسارات فاجعه بار آینده بلایای طبیعی در کالیفرنیا، یک گروه شامل ۲۰ کارشناس بینارشتهای ( در زمینه «پاسخ به زلزله») به شیلی ارسال کرد. هدف اولیه این بود که بفهمند چگونه جامعه شیلی و سازمانهای مرتبط با آن، به زلزله ۸/۸ ریشتری در ۲۷ فوریه ۲۰۱۰ پاسخ داد و چگونه کاربرد این درسها میتواند جوامع موجود در کالیفرنیا، موسسات پاسخگو و مراکز خدمات اورژانس در شهر را به بهترین وجه برای مقابله با شرایطی مشابه آماده سازد. یافتههای تیم آمریکایی میتواند برای هر کشور مستعدی در زمینه بحرانهای طبیعی، جالب و قابل پیگیری باشد، به همین دلیل الگوی تحقیق و ارزیابی تیم آمریکایی به همراه خط اصلی یافتههای آنها به طور خلاصه شرح داده شده است.
***
بر حسب بیشتر استانداردها، زلزله فوریه ۲۰۱۰ یک فاجعه برای شیلی به حساب میآمد. خسارات اقتصادی برابر با ۳۰ میلیارد دلار آمریکا یا ۱۷ درصد تولید ناخالص داخلی کشور تخمین زده شد. دوازده میلیون نفر یا سه چهارم جمعیت کشور در نواحیای قرار داشتند که لرزش شدیدی را حس کردند. اما ۵۲۱ کشته گزارش داده شد و ۵۶ نفر از آنها به خاطر سونامی مفقودالاثر و در نتیجه کشته فرض شدند. تیم آمریکایی صلیب سرخ شامل کارشناسان در موضوعات مختلفی بودند که تحقیقات خاص خود را در پنج تیم مختلف دنبال میکردند؛ تیمهای فرعی بر مسائل زیر تمرکز میکردند: ۱) یافتههای علمی و مهندسی، ۲) خدمات پزشکی، ۳) خدمات اضطراری، ۴) مدیریت کمکهای داوطلبانه، ۵) مسائل مدیریتی و اجرایی. در حین توسعه این تیم واضح بود که یک رویکرد بینرشتهای مورد نیاز است تا پاسخهای اضطراری و جزئیات تکنیکی و اجتماعی این فاجعه به درستی تحلیل شود. حاصل بررسی این تیمها به طور خلاصه عبارتند از:
تیم علم و تکنولوژی اثرات زلزله را بر محیط ساختمانی شهر بررسی کرد. آتش پس از زلزله به طور نسبی کمینه بود که علت آن خاموش کردن شبکه برق ملی در همان لحظات شروع لرزش دانسته میشد. فقط ۵ خانه مهندسی شده تخریب شد، اما ۳۵۰۰۰۰ واحد مسکونی دیگر تخریب شدند. شیلی قانونی دارد که مالکان خانه را برای ده سال اول عمر خانه مسوول هر گونه خسارتی میداند که ناشی از اجرای ناقص کدهای ساختوساز باشد. این قانون اصلیترین دلیل برای کارآیی قوی محیط ساختمانی بود. به طور کلی این زلزله نشان داد که کدها و استانداردهای قوی در ساخت و ساز می تواند حتی در بزرگترین زلزلهها خسارات را کاهش دهد. در مرحله پاسخ فوری به زلزله و سونامی، تیمهای نجات و اضطرار بسیاری از چالشها را مدیریت کردند. قطع ارتباطات بسیار مهم بود؛ بسیاری کشته شده بودند و هماهنگی کارا برای پشتیبانی از تلاشهای امداد و نجات بسیار متاثر از فقدان هماهنگی بین تیمی و درون تیمی بود.
تیم سلامت و خدمات پزشکی تلاش کردند تا چگونگی استراتژیها و عملیات آژانسهای شیلی را در واکنش به فاجعه پزشکی بفهمند. این بررسیها به موارد مختلف میپرداخت از جمله: خطاهای واقعی یا ادراک شده در زمان آمادهسازی برای فاجعه که واکنش پزشکی مناسب به فاجعه را متاثر کرد؛ اقدامات سلامت و پزشکی بعد از فاجعه برای نجات زندگیها و کاهش رنجها؛ و درسهایی که پرسنل سلامت عمومی و پزشکی در نتیجه تجارب خود آموختند. بهرغم ضربه تخریبگر به مراقبتهای بهداشتی و زیرساختهای مدنی، واکنش سیستم سلامت این کشور به زلزله بر حسب چند فاکتور بسیار موفق ارزیابی شد. جامعه پزشکی این قابلیت و غنا را داشت که بدون وجود هیچگونه کنترل متمرکزی، در فازهای اولیه به درستی پاسخگو باشد. جامعه مراقبتهای پزشکی به مراقبت از بیماران ادامه داد، آن هم بهرغم بسیاری موانع که میتوانست جلوی چنین مراقبتی را بگیرد. منابع ملی و بینالمللی به سرعت بسیج شده بودند تا بتوانند خدمات پزشکی را پشتیبانی کنند.
تیم خدمات اضطراری در جستجوی جمعآوری دادهها روی همه فازهای مدیریت اضطرار (آمادهسازی، تسکین، پاسخ و بهبود) است و تعیین میکند که چه چیزی خوب کار کرده است و چه مواردی میتوانست بهتر عمل کند. گزارش شد که شیلیاییها متعجب شدند که برای این حادثه آنقدرها که فکر میکردند آماده نبودند. با توجه به ابعاد فاجعه، استفاده از پناهگاههای مراقبت به صورت انبوه غیرممکن بود. اثرهای زلزله و سونامی کاملا متفاوت بود، همینطور در نیازهای ساکنان شهری و روستایی تفاوت به چشم میخورد، همه این موارد فعالیتهای متفاوتی را برای امداد و نجات ضروری میساخت که توسط تیم آمریکایی مورد بررسی قرار گرفت.
تیم خدمات داوطلبانه بررسی کردند که در بسیج کردن تعداد زیادی از داوطلبان بعد از یک فاجعه با این ابعاد بزرگ، چه چالشهایی بر سر راه قرار داشت. یکی از بزرگترین چالشهایی که بیان شد عبارت بود از مشکل ارتباطات؛ بسیاری از مکانیزمهای ارتباطی مختل شده بود. بنابراین یک فاکتور مهم در واکنش موثر به مشکلات، عبارت بود از انعطافپذیری و قابلیت داوطلبان خط اول در کار کردن به صورت خودمختار. همینطور برای رهبری گروههای داوطلب مهم بوده است که برنامههای اضطراری را بداند. این برنامهها باید انعطافپذیر و شامل گزینههای جایگزین باشند و در ارتباط و همبستگی با مسوولان محلی و سایر داوطلبان کامل شوند. برخی از مهمترین اقدامات آمادهسازی برای بحران از روابطی حاصل میشد که قبل از حادثه شکل گرفته بود. در جوامعی که اتصالات قوی میان خدمات مختلف دولت وجود داشت، معیشت پس از بحران آسانتر بود. واکنش اولیه و سرعت عمل افراد و جوامع فاکتور مهم دیگری بود. مشکلات در سیستم ارتباطی همینطور قابلیت دولت مرکزی را برای کمک به جوامع آسیبدیده یا حتی دادن هشدار برای وقوع سونامی، محدود میکرد.
به طور کلی چندین فاکتور به «نرخ کم تاثیرپذیری» و «بهبود سریع» در شیلی کمک کرده است:
یک فاکتور اصلی، کدها و استانداردهای قوی ساخت و ساز در شیلی و اعمال قانون فراگیر در این زمینه است. به طور خاص، شیلی قانونی دارد که در آن مالکان ساختمانهای کمتر از ۱۰ سال ساخت، بابت خساراتی که متحمل میشود، مسوولند.
فاکتور دوم تعداد محدود آتشسوزیها بعد از زلزله بود. در مقام مقایسه، در چند زلزله اخیر کالیفرنیا ۶۰ درصد آتشسوزیها به علت مشکلات در شبکه برق رخ داد؛ بنابراین نادر بودن آتشسوزیها در زلزله شیلی میتواند به علت خاموش شدن شبکه برق در همان لحظات اول زلزله باشد.
سوم اینکه، در بسیاری از مناطق پاسخ اضطراری محلی به بحران بسیار کارا بوده است. کارآترین مناطق دارای هماهنگی نزدیکی میان مدیریت اضطراری، آتشسوزی و پلیس بودهاند و قادر بودند که بدون ایجاد ارتباط با پایتخت پاسخگوی مشکلات باشند.
فاکتور چهارم، سطح بالای دانش درباره زلزله و سونامی در بخش اعظم جمعیت بوده است که به آنها کمک کرد بعد از وقوع رخداد به بهترین وجه عکسالعمل نشان دهند.
*برگرفته از گزارش تیم صلیب سرخ آمریکا، در ۱۸ مارس ۲۰۱۱
ارسال نظر