در دفاع از «بازسازی آینده»
مدیریت و بحرانهای طبیعی
ضربهای که زلزله به شهرها و روستاهای پرجمعیت وارد میآورد این حقیقت را آشکار میسازد که ساختوساز نامناسب و کنترل نشده، کنترل تبعات ناشی از زلزله را نیز مشکل و حتی ناممکن میسازد. این اصل به طور مشابه در مورد سایر بلایای طبیعی نیز به چشم میخورد؛ به عنوان مثال سیل تایلند را عدم کفایت این کشور در «مدیریت آب» دانستهاند؛ مدیر بلایای طبیعی در این کشور اذعان داشته است که «ما در اوایل فصل باران آب زیادی را در سدها نگه داشتیم و اکنون در انتهای این فصل، باید آب فراوانی را رها سازیم که سیل را رقم زده است.... مشکل این است که ما نمیدانیم آب را چگونه مدیریت کنیم.» اما این اولین و آخرین اشتباه مدیریتی در تایلند نبوده است. شرکتهای بزرگ «هایتک» از این رخداد طبیعی درس بزرگی گرفتهاند و اکنون در حال برنامهریزی برای انتقال کارخانههای خود به مناطق «امنتر» هستند. به طور کلی میتوان رد پای ضعفهای مدیریتی را چه پیش از وقوع رخداد طبیعی و چه پس از آن بازشناخت. ضعفهای پیشینی (در برنامهریزی و توسعه شتابزده) جامعه را در برابر هر گونه رخدادی آسیبپذیر میسازد و ضعفهای پسینی که در واقع ضعف در مدیریت بحران است، موجب میشود تا آسیبهای وسیع ناشی از بلایای طبیعی از کنترل خارج شوند و هر چه عمیقتر تاثیر خود را بر جای گذارند اکنون مساله بر سر بهره بردن از تجارب کشورهایی است که با حوادث طبیعی دست و پنجه نرم کردهاند، تا بتوان به این ترتیب از بهترین الگوها برای مدیریت و برنامهریزی در شرایط بحرانی بهره برد. به همین منظور در صفحه امروز مدیران گزیدهای از مسائل مهم مرتبط با مدیریت بحرانهای طبیعی آورده میشود.
ارسال نظر