مترجم : آذرخش پژوهش

تحقیقی که به روشنی نشان می‌دهد بازار چقدر سریع تغییر می‌کند. چینی‌ها با پذیرفتن هزاران محصول جدید، خدمات و برندهای تجاری به سمت مصرف گرایی پیش می‌روند. ولی طرف دیگر مساله این است که بازارهای چین همان طور که در تحقیق سال ۲۰۱۱ مک کینزی نشان داده شده است، با سرعت تغییر می‌کند تا همه چیز به جز فعال ترین شرکت‌ها را کنار بزند. از این تحقیق سه نتیجه مشخص شد.اول آنکه حتی در صورت افزایش تورم، مصرف کنندگان چینی امسال درباره چشم‌انداز مالی خود، مطمئن‌تر از سال قبل هستند. همچنین، در میان مصرف‌کنندگان شهرنشین، تعداد کسانی که «برای اولین بار» جنسی را خریداری می‌کنند و عامل عمدة رشد کالاها در چین هستند، رو به کاهش است. در نهایت مشخص شد،هر چند آگاهی نسبت به برندها

(brand awareness) در حال افزایش است، اما وفاداری نسبت به برند (brand loyalty) تابع این روند نیست. یعنی در حقیقت، مصرف کنندگان انتخاب‌های خود را بیشتر از میان برندهای مطلوب رو به افزایش، انجام می‌دهند. نتایج تحقیقات امسال پیچیدگی‌هایی را که برای شرکت‌ها و موسسات در ارتباط با درخواست‌های رو به افزایش مشتریان در چین وجود دارد، مشخص کرد.

مشتریان و تورم

در پایان سال ۲۰۱۰ ، نرخ تورم سالانه چین ۶/۴ درصد بود. در آگوست امسال، به ۲/۶ درصد رسید و به بیشترین نرخ تورم در سه سال اخیر نزدیک شد. این افزایش به طور

غیرقابل انکاری بر رشد مصرف ( از ۴/۹ درصد در سال ۲۰۰۹ به ۵/۸ درصد در سال ۲۰۱۰ نزول پیدا کرد،) تاثیرگذار بود. با این حال این تحقیق نشان می‌دهد که امسال، مشتریان درباره آینده مالی خود نسبت به سال گذشته مطمئن‌تر هستند و این احتمالا روی نوع و شیوه خرید کردن آنان تاثیرگذار خواهد بود. امسال ۵۸ درصد از مصاحبه شوندگان، می‌گویند که انتظار دارند در سال آینده درآمد بیشتری داشته باشند، در صورتی که ۳۹ درصد افراد مصاحبه شونده در سال ۲۰۱۰ این عقیده را داشتند. همان‌طور که تحقیق امسال نشان می‌دهد، بیشتر کسانی که مصاحبه شده اند، ترجیح می‌دهند اجناس گران‌تری بخرند، در حالی که از تحقیق سال پیش این طور بر می‌آمد که اگر مردم در جاهایی خرید گران‌تری انجام می‌دادند، سعی می‌کردند با کمتر خرج کردن در بخش‌های دیگر آن را جبران کنند. مطلب قابل توجه این است که چطور مشتریان در سال ۲۰۱۰ بیشتر از سال ۲۰۰۹ پول خرج کرده‌اند. به طور متوسط در میان همه گروه‌های نظرسنجی، حدود۵۰ درصد شرکت‌کنندگان، تورم را دلیل اصلی بیشتر خرج کردن پول دانستند. ولی ۳۵ درصد از باقی مانده افراد گفته بودند که اجناس با ارزش‌تری خریده‌اند که این گروه از افراد (مایل به خرید اجناس باارزش‌تر) در تحقیقات سال پیش ۲۶ درصد بوده‌اند. ۶۰ درصد می‌گویند خرید در حجم بیشتر دلیل اصلی بیشترشدن خرج آنها بوده است، در حالی که ۵۴ درصد از تحقیق شوندگان سال پیش این عقیده را داشتند. امسال فقط ۵ درصد مشتریان گفتند که دلیل بیشتر خرج کردنشان، خریدن یک محصول خاص «برای اولین بار» بوده است. در حالی که این تعداد سال پیش ۲۰ درصد بوده است. بنابراین این آمارها نشان می‌دهند در بسیاری از زمینه‌ها رشد وجود داشته است.

مصرف‌کنندگان و رشد گروه کالاها

یک دهه پیش بیشترین رشد گروه کالاها به علت افزایش خریدهای اول از این محصولات بود. ولی حالا وضع تغییر کرده است، بسیاری از این محصولات دیگر در دسترس همگان قرار دارند و شمار بیشتری از مردم توانایی مالی خرید آنها را پیدا کرده اند. اهمیت کسانی که از یک محصول «برای اولین بار» خرید می‌کنند، نسبت به طبقه اجتماعی و منطقه جغرافیایی آنها تغییر می‌کند. به طور مثال مراقبت‌های بهداشتی مانند مراقبت از موها و پوست را در نظر می‌گیریم. در این رابطه، فقط ۳ درصد تحقیق شوندگانی که گفتند پارسال در این زمینه بیشتر خرج کرده‌اند، خرید بار اول را انجام داده بودند. در زمینه کالاهای ویژه‌ای، (مثل عطر) و در ارتباط با اجناس گران‌تر اهمیت خرید بار اول بیشتر است. به طور مثال در زمینه وسایل دیجیتالی شخصی، ۲۳ درصد تحقیق شوندگان گفتند که این وسایل را برای اولین بار خریداری کرده‌اند. بررسی در سطح مناطق جغرافیایی نشان می‌دهد که نفوذ برخی کالاهای ویژه، شاید در مناطقی از چین که از نظر اقتصادی توسعه یافته‌تر هستند، بیشتر باشد، اما بسیاری از فرصت‌های تغییر رفتار مصرف‌کننده‌، در مناطقی که از نظر اقتصادی کمتر توسعه یافته‌اند وجود دارد و دولت چین این مناطق را برای اجرای سیاست‌های رشد اقتصادی کشور هدف قرار داده است. محققان با بررسی مجدد در حوزه مراقبت‌های شخصی و بهداشتی دریافتند که ۱۵ درصد مصرف کنندگان در مناطق چنگدو و شهرهای کمتر توسعه یافته میانیانگ و نیجیانگ استفاده از محصولات ویژه این بازار را تنها از سال پیش آغاز کرده اند و این در حالی است که فقط یک درصد از مصرف‌کنندگان در مناطق بیشتر توسعه یافته مانند‌هانگزو، چنین شرایطی را داشتند.

مصرف‌کنندگان و برندها

تحقیقات ما نشان می‌دهند که مصرف‌کنندگان تا چه حد به برند یک محصول بیش از قیمت آن اهمیت می‌دهند، بیشتر به این علت که فکر می‌کنند محصولات مارک دار از محصولات بدون مارک قابل اعتمادتر و مطمئن‌تر هستند. ولی عقیده داشتن به برند، به معنای اعتماد به یک برند خاص نیست. در حقیقت تعداد مصرف‌کنندگانی که از میان مجموعه برندهای کوچک (که ما به آنها خزانه قابلیت‌ها می‌گوییم)خرید می‌کنند، رو به افزایش است و باعث شده تا تعداد برندهای این خزانه نیز افزایش یابد. در حال حاضر، خریدهای مصرف‌کنندگان چینی به طور متوسط از میان سه تا پنج برند در هر زمینه است، در حالیکه دو سال پیش این تعداد حداکثر سه برند بود. در بعضی از زمینه‌ها مانند پوشاک، جایی که برندهای لوکس به طرز سرسام آوری معروف شده‌اند، این تقابل مشخص‌تر است. بنابراین برای موفق بودن در این فضا، مسوولان باید بدانند کجا امید رشد بیشتری وجود دارد و توجه خود را هم در سطوح مختلف بازار و هم در مناطق جغرافیایی مختلف معطوف کنند. بنابراین شرکت‌ها باید بتوانند منابع را به صورت بهینه اولویت‌بندی کنند، استراتژی‌های مناسبی را در راستای برقراری تعادل بین درخواست‌های مردم عادی و احتیاجات مشتریان خاص خود ایجاد کنند، تمرکز بیشتری بر ارزش ظاهری کالا نسبت به قیمت قطعی داشته باشند و ابزارهای فروش خود را برای نسل اینترنتی حاضر، مدرنیزه کنند. همچنین شرکت‌ها در برابر بازارهای رو به رشد چین، باید انعطاف‌پذیر بوده و مهارت نوآوری داشته باشند.