کارآفرینی اجتماعی
«اقتصاد و پیشرفت اجتماعی»
مترجم: سیمین راد
در ابتدای دوران کاری خود در بخش خصوصی کار میکردم. بهتدریج به اهمیت روز افزون تجارت پی بردم، چون تجارت یک نیروی قدرتمند برای مواجهه با چالشهای اقتصادی و اجتماعی است.
اقبال قدیر
مترجم: سیمین راد
در ابتدای دوران کاری خود در بخش خصوصی کار میکردم. بهتدریج به اهمیت روز افزون تجارت پی بردم، چون تجارت یک نیروی قدرتمند برای مواجهه با چالشهای اقتصادی و اجتماعی است. تلاش کردم تا سیستمهای نوین مخابراتی را به بنگلادش وارد کنم.
از یک سو، باید دغدغههای اشخاص خیرخواهی را درک میکردم که معتقد بودند نباید خدمات مورد نظر را به سادگی در اختیار فقرا قرار داد. از سوی دیگر، باید به سرمایهگذارهای بالقوه اطمینان میدادم که این کسبوکار میتواند در یکی از فقیرترین کشورهای جهان سودده باشد. آنها به من میگفتند که قصد ندارند نقش «صلیب سرخ» را برای بنگلادشیها بازی کنند.
اکنون با ۲۳ میلیون مشترک تلفن، بیش از ۴۰ درصد بازار مشترک و میلیاردها دلار سرمایهگذاری در بنگلادش، سیستم مخابراتی مورد نظر به موفقیت چشمگیری دست یافته است و منافع مالی و اجتماعی عظیمی در راه هستند. نکات زیر را در مورد این موضوع بررسی میکنیم.
(۱) منبع. سیستم مخابراتی مورد اشاره تنها یک مثال از بنگاههای سودده است. این سیستم موفق شد که نوآوریهای مولد بسیاری به بار آورد و مردم عادی را به فعالیت در بنگاههای اقتصادی و اجتماعی سوق دهد. امروزه میدانیم که این بنگاهها خیری عمومی دارند و مردم را به کسبوکار وارد میکنند.
البته خطر سوداگریهای کلان بر کسی پوشیده نیست؛ اما تاریخ به ما یاد میدهد که نیروهای تجاری منابع پیشرفت اجتماعی و اقتصادی هستند. در واقع، این تجارت بود که منابع اقتصادی و سلسله مراتب اجتماعی در اروپا را از آغاز رشد و توسعه داد. مشاهده پیشرفتهای گسترده اجتماعی به پیشرفتهای تجاری نیز بستگی دارند. باید به خاطر داشت که مردم بهترین منبع برای نیروهای تجاری و پیشرفت اجتماعی هستند.
(۲) پاسخگوبودن دولت. بنا بر چند نمونه تاریخی، قدرت اقتصادی شهروندان سبب میشود که دولت نسبت به مسائل مالی مردم پاسخگو باشد. تجارت و قدرت اقتصادی شهروندان در اروپای قرون وسطی به آنها اجازه میداد تا نظارت بهتری را از حکومت طلب کنند. پارلمان انگلستان نیز خانواده سلطنتی این کشور را ملزم به پرداخت مالیات میکند. بنابراین، امروزه برخی ابزارها و نوآوریهای مولد میتوانند به انسانهای عادی در کشورهای کمدرآمد اجازه دهند تا موقعیت اقتصادی مناسبی کسب کنند. بدین ترتیب، این افراد میتوانند سبب شوند که حکومتشان بهطرز روز افزونی به مسائل اقتصادی و اجتماعی آنها پاسخگو باشد.
(۳) نظارت بر خود. نزدیک به ۳۰۰ سال پیش، ولتر گفت که تجارت میتواند انگیزهها و وسایلی را برای مردم عادی فراهم آورد. این مردم به این وسیله میتوانند با همدیگر همکاری کنند و زمینههای گوناگون و متفاوتشان را به اشتراک بگذارند. بیش از ۲۰۰ سال پیش آدام اسمیت گفت که تجارت رقابتی مردم را محتاطتر، با ملاحظهتر و پاسخگوترمیکند.
او نتیجه گرفت که تجار و بازرگانها باید بیش از پیش نسبت به نیازهای مشتریانشان توجه کنند. وقتی مردم در تجارت تخصص مییابند و دست به مبادله میزنند، بهتدریج میتوانند نسبت به همدیگر مسوول و پاسخگو باشند. وقتی ژان ژاک روسو، متفکر دوره روشنگری، به حال مادهباوری ناشی از تجارت تأسف خورد و به جای هدف بر وسیله تاکید کرد، متفکری همچون گئورگ زیمل گفت که تمرکز بر وسیله میتواند اثر اجتماعی و مثبتی داشته باشد.
زیمل گفت که حتی اگر مردم نتوانند درباره اهداف مهمتر با همدیگر به توافق برسند، دستکم میتوانند درباره اهداف کوچکتری با یکدیگر همکاری کنند که به ثروت مربوط میشود. این اهداف کوچکتر میتوانند مشوق همکاری و مشارکت جمعی باشند.
یعنی مردم میتوانند برای خیر عمومی گرد هم بیایند. پس تجارت میتواند سبب نظارت بر خود و همکاری جمعی مردم شود. امروزه نیز نوآوریهای مولد اجتماعی سبب همکاریهای فزاینده مردمی در جهت خیر عمومی مهمتر و ارزشمندتری شدهاند.
(۴) پیشرفت اجتماعی. نمونههای تاریخی و مثالهایی از دوران معاصر نشان میدهند که پیشرفت اجتماعی و نظارت مناسب نتیجه تجارت و نوآوری کارآفرینهای اجتماعی است. تجارت و نوآوری در مقابل سلسلهمراتب دشوار اجتماعی قرار میگیرند و آنها را خنثی میکنند. این سلسله مراتب از پیشرفتهای اجتماعی ممانعت به عمل میآورند.
امروزه، فرصتهای تجاری مناسب و فراوانی در کشورهای کمدرآمد وجود ندارد. بسیاری از حکومتها در این کشورها به لحاظ اقتصادی به شهروندان خود پاسخگو نیستند. همچنین اگر قدرت اقتصادی در اختیار عدهای معدود قرار گیرد، تجارت رقابتی رشد و توسعه نخواهند یافت. برای مثال، بسیاری از کشورها به ثروتهای معدنی وابسته هستند و از کشورهای خارجی وامهای کلان و بلندمدت قرض میگیرند.
قدرتگرفتن عدهای خاص در این کشورها و ممانعت از نیروهای بالقوه و متنوع تجاری سبب میشود که سلسله مراتب مذکور از نو برقرار شوند. به این ترتیب پیشرفت اجتماعی متوقف میشود و منافع تجارت رقابتی در اختیار خیر عمومی قرار نمیگیرد.
(۵) راهحل. اشخاص بسیاری دست به سوداگری اجتماعی و اقتصادی میزنند تا سود زیادی به دست بیاورند. اما این سوداگری نیز مشکلات خاص خود را دارد. تاریخ به ما نشان داده است که پیشرفت اجتماعی و اقتصادی به قدرتگرفتن اقتصادی مردم عادی در فعالیتهای تجاری بستگی دارد.
کارآفرینهای اجتماعی باید ابزارهای مولد را در اختیار مردم عادی قرار دهند تا فرصتهای تجاری نو به وجود آید. به این ترتیب، مردم میتوانند با مشارکت همگانی به یک نیروی اجتماعی قاطع بدل شوند. رشد و ترویج کارآفرینی سودده کلید اصلی پیشرفت اجتماعی در اقتصاد بازار است.
ارسال نظر