مترجم: رقیه بهشتی

بخش نخست

فرانسوا- دانیل میگان، ریاست سازمانی را بر عهده دارد که مسوولیت اصلاحات در بخش خدمات عمومی‌فرانسه را بر دوش گرفته است. در این مصاحبه، او به ذکر چالش‌های پیش روی این اصلاحات که قرار است در مقیاسی وسیع انجام شود، می‌پردازد. در سال ۲۰۰۷، مدت زمان کوتاهی پس از آنکه نیکولاس سارکوزی، رییس‌جمهور فرانسه و فرانسوا فیلون، نخست وزیر، سکان کشور را برعهده گرفتند، اجرای برنامه اصلاحات را با عنوان- بازنگری کلی در سیاست‌های عمومی‌(RGPP)- آغاز کردند و هدف خود را دستیابی به کاهش‌های ساختاری در هزینه‌های عمومی‌کشور اعلام کردند که در سخنان فیلون اینطور بیان شده است، «ارائه خدمات بهتر با صرف هزینه‌های کمتر».

این برنامه بلندپروازانه، اهداف دیگری را نیز دربر می‌گیرد: مدرنیزه کردن دولت، بهبود خدمات ارائه شده به شهروندان و شرکت‌ها، حصول اطمینان از شناخت بهتر و دقیق تر کار کارمندان دولت و اطلاع رسانی گسترده درباره «نتایج حاصل شده از این برنامه» در جامعه. RGPP کار خود را با ارائه بیش از ۴۵۰ برنامه به کل ۱۸ وزارتخانه دولت آغاز کرد. در میان این برنامه‌ها می‌توان از موارد زیر نام برد: اصلاحات ساختاری (از جمله ادغام سازمان مالیات فرانسه با شرکت‌های تابعه آن)، ایجاد تغییرات در مدل‌های حکومت‌داری (مانند پیاده‌سازی سیستم بودجه بندی مبتنی بر عملکرد برای دانشگاه‌های کشور)، بهبود در خدمات عمومی‌(برای مثال، شتاب فرآیند اعطای تابعیت) و اصلاحاتی نیز در فعالیت‌های حمایتی مانند IT و منابع انسانی.

طی این مسیر تاکنون اصلا آسان نبوده، اما دولت به RGPP و برنامه‌های آن کاملا پایبند بوده است. وظیفه هماهنگی، تطبیق و حمایت از تمام برنامه‌های RGPP بر دوش سازمانی بین وزارتی با عنوان سازمان عمومی‌مدرنیزه کردن دولت (DGME) قرار دارد که توسط مشاور سابق دولت، فرانسوا- دانیل میگان اداره می‌شود. وی که فارغ‌التحصیل دانشگاه پلی‌تکنیک ایکول (بهترین مدرسه مهندسی در فرانسه) و عضو سازمان پل‌ها و جاده‌های فرانسه است، از سال ۱۹۹۹ تا سال ۲۰۰۴ و سپس دوباره از سال ۲۰۰۶ تا سال ۲۰۰۷ در سازمان مک‌کینزی بوده است. او همچنین در بخش عمومی‌دارای تجربه است و به تازگی نیز به عنوان مشاور وزیر اقتصاد و دارایی در رابطه با برنامه مدرنیزه کردن دولت، همکاری می‌کند. در سپتامبر سال ۲۰۱۰، میگان با کریم تاج‌الدین از سازمان مک کینزی در پاریس صحبت کرد. گزیده‌هایی از این گفت‌وگو را در اینجاخواهید خواند.

مک کینزی: برای اولین بار در چند دهه گذشته، دولت فرانسه برنامه اصلاحات گسترده‌ای را آغاز کرده است. تمام برنامه‌های اصلاحی اخیر بر بخش‌های نسبتا محدودی تمرکز داشته‌اند و هرگز مثل RGPP جاه‌طلبانه و بلندپروازانه نبودند. به نظر شما چه چیزی سبب شده تا امروز چنین تلاشی برای تغییر در این مقیاس وسیع انجام شود؟

فرانسوا- دانیل میگان: رسیدن به این برنامه اصلاحی، بهترین چیزی بود که می‌توانست رخ دهد. در این برنامه اصلاحی، همه ۵/۲ میلیون کارمند دولت، شرکت دارند. از زمان آغاز اجرای این طرح، بیش از ۷ میلیارد یورو در هزینه‌ها صرفه جویی کردیم و مجموعه جدید اصلاحات که از ژوئن ۲۰۱۰ آغاز شد، این صرفه‌جویی را تا پایان سال ۲۰۱۳ میلادی به ۱۰ میلیارد یورو می‌رساند. دو عامل سبب شده تا امکان اجرای چنین برنامه‌ای به وجود آید. اولا، این برنامه مشارکت بالاترین سطوح دولت را پشت سر خود دارد. این برنامه، بخشی از خط مشی مبارزات انتخاباتی رییس‌جمهور بود که قشر وسیعی از مردم از آن حمایت کردند. عامل دوم، پذیرش گسترده‌ای بود که از سوی کارگران بخش عمومی‌دیده شد که هم به خاطر تصویر نامشخصی است که از خدمات بخش مدنی و عمومی ‌نشان داده می‌شد (که از نظرسنجی‌های صورت گرفته در سال ۲۰۰۷ به دست آمده است) و هم به خاطر رکود اقتصادی به وجود آمده و به این ترتیب جامعه احساس کرد که باید به قول معروف خانه تکانی کند. کارمندان دولت درک کردند که برای ارائه خدمات درست به مردم، باید به سوی مدرنیزه شدن حرکت کنند.

مک کینزی: هدف RGPP اصلاح همه بخش‌های دولت است. اینگونه اصلاحات همه جانبه، به هم پیچیده به نظر می‌رسد و هم پرمخاطره. دلایل انتخاب این مسیر چیست؟

فرانسوا- دانیل میگان: در واقع باید اینطور بگویم که چنین تصمیمی، یعنی تغییر همه چیز با هم، یکی از عوامل کلیدی موفقیت برنامه و رویکرد ما به شمار می‌آید. این تصمیم، نمادی از تلاش برای برقراری عدالت است؛ ما از تمام کارمندان بخش دولتی هم می‌خواهیم تا نقش خود را در اجرای این اصلاحات ایفا کنند. البته این به آن معنا نیست که ما از تمام آنها می‌خواهیم تا به یک اندازه و شبیه به یکدیگر تلاش کنند: برای مثال، در رابطه با تحصیلات تکمیلی و تحقیقات که یکی از اولویت‌های کشور محسوب می‌شود، محدودیت‌های اقتصادی کمتری نسبت به دیگر بخش‌ها در نظر گرفته شده است. اما در مجموع، هر بخشی باید کمک کند تا این اصلاحات به بهترین نحو ممکن انجام شود. دلیل دیگری که برای تغییر و اصلاح همه چیز و همه بخش‌ها می‌توان گفت، این است که صحبت درباره اصلاحات فی‌النفسه می‌تواند سبب ایجاد اصلاحات بیشتر شود و مردم را برای رسیدن به آن تحریک نماید. اصلاحات سبب حرکت می‌شود که به ما اجازه می‌دهد تا برای حمایت و اشتیاق نسبت به تغییرات بیشتر، به منابع گسترده و قابل توجه خود متعهد بمانیم. بنابراین، از نگاه مدیریتی، اصلاحات سراسری خود یکی از عوامل پیچیدگی محسوب می‌شود، اما از لحاظ جاه طلبی و حمایت سیاسی، واقعا فراهم‌کننده موفقیت به شمار می‌آید. جدا از عناصری که امکان چنین برنامه‌ای را ممکن ساختند، عامل کلیدی، نگاه و چشم‌اندازی است که توسط این تغییرات، انتقال می‌یابد. در حال حاضر، ۴۵۰ برنامه اصلاحی وجود دارد که واقعا لیست بلندبالایی است. اما زمانی که ما هر برنامه اصلاحی را آغاز می‌کنیم، هرگز مسیر چشم اندازی را که در حال ساختنش هستیم، از دست نمی‌دهیم: چشم‌اندازی از یک دولت فعال؛ دولتی که نگاهی شهروندگرا دارد و منابع خود را به جای صرف کردن بر فعالیت‌های حمایتی، صرف خدمات اصلی کشور می‌کند و در واقع به دنبال خلق محیط کاری بهتری برای کارکنان خود می‌باشد. این چشم‌انداز شبیه به ریسمانی است که تمامی‌مسیرها را می‌پیماید. با تعریف و فرمول بندی مشخص تمامی‌مسیرها، می‌توانیم روی موضوعات عینی کار کنیم و در نتیجه، بدون آنکه بحثی ایدئولوژیکی راجع به این چشم انداز، به وجود آمده و مطرح شود، کار اصلاحات را با سرعت پیش ببریم.