مدیران اختصاص بودجه به تحقیق و توسعه را اتلاف هزینه می‌‌‌بینند، در صورتی که نه‌تنها اتلاف نیست، بلکه سرمایه‌گذاری برای حال و آینده است. متاسفانه بسیاری از بنگاه‌‌‌های اقتصادی تولیدی و خدماتی کشور، هنوز دارای واحد تحقیق و توسعه نیستند و اصلا چنین واحدی در چارت سازمانی آنها تعریف نشده است. آنهایی هم که این واحد را ایجاد کرده‌‌‌اند نتوانسته‌‌‌اند بهره چندانی از آن ببرند و دستاوردهای ضعیف باعث شده واحد تحقیق و توسعه تبدیل شود به تبعیدگاه پرسنل ناکارآمد. این موضوع نباید ماهیت مثبت تحقیق و توسعه را از بین ببرد و عدم‌دستاوردها را نباید به موضوع تحقیق و توسعه ارتباط داد، بلکه باید ریشه آن را در موضوعات دیگری از جمله: اشتباه تعریف کردن توسعه، عدم‌شفافیت در شرح وظایف واحد، انتظارات زود‌هنگام از واحد، عدم‌همکاری واحدهای دیگر با واحد تحقیق و توسعه، آموزش ندیدن پرسنل واحد R&D و نداشتن آگاهی از اینکه چطور باید کار خود را آغاز کنند و... جست‌‌‌وجو کرد.

امروزه با پیشرفت علم و تکنولوژی در حوزه‌‌‌های مختلف، نیاز به ایجاد ‌سازوکارهایی به منظور بهره‌‌‌گیری موثر از دانش روز، به عنوان یکی از الزامات سازمان‌ها مطرح شده و در این راستا ایجاد واحدهای تحقیق و توسعه و اتاق‌‌‌های فکر در دستور کار بسیاری از سازمان‌ها قرار گرفته است. نیاز به تحقیق و توسعه به منظور شناسایی هرچه بیشتر پتانسیل‌‌‌های موجود و رفع موانع از طریق هم‌‌‌افزایی بین‌واحدی، از موضوعات مهمی است که مدیران سازمان‌های نوین در نظر دارند با ایجاد واحدهای تخصصی R&D نسبت به آن اقدام کنند. واحدهای تحقیق و توسعه با توجه به ماهیت هر سازمانی، وظیفه بسترسازی و هموار کردن مسیر دستیابی به دانش و بهره‌‌‌گیری از آن را بر عهده دارند. بسیاری از پرسنل سازمانی در سطوح مختلف، همچنان وظیفه تحقیق و توسعه را معطوف به محصول می‌‌‌دانند، در صورتی که وظایف اصلی و مهم‌تری که ‌‌‌می‌توان به آنها اشاره کرد عبارتند از: آنالیز وضع موجود سازمان در صنعت، شناسایی فاصله سطح دانش و تکنولوژی سازمان، شناسایی فرصت‌‌‌ها و تهدید‌‌‌های فعلی و آینده، چگونگی دستیابی به بازارهای جدید و حفظ مشتریان فعلی و...

در کشورهای در حال توسعه مانند ایران، واحدهای تحقیق و توسعه نقش فراسازمانی مهمی دارند و می‌توانند صنعت کشور را به سوی رشد شاخص‌‌‌های اقتصادی سوق دهند و سهم بازار بیشتری را در بازارهای منطقه‌‌‌ای و بین‌المللی کسب کنند. محققان این حوزه باید بر شرایط موجود و حاکم بر کشور و کشورهای مقصد از نظر اقتصاد، فرهنگ، سلایق، قوانین و...، به خوبی اشراف داشته باشند و بتوانند نقشه راه مناسبی با در نظر گرفتن سناریوهای مختلف تدوین کنند. در صورت محقق نشدن یک سناریو، به سرعت باید سناریوی بعدی جایگزین شود. این واحدها با شناسایی دانش روز و جذب آن به داخل کشور، سطح نوآوری و تکنولوژی سازمان و صنعت را ارتقا می‌دهند که همین موضوع سبب کیفیت بالاتر و رقابت‌‌‌پذیری خواهد شد. یکی از نتایج مثبت آن، رضایت بیشتر مشتریان بالفعل و بالقوه داخلی و خارجی خواهد بود و ارزآوری مناسبی برای کشور به ارمغان خواهد آورد.