پنج روش کم هزینه برای انگیزه دادن به کارمندان
گاهی اوقات یک شناخت خوب بهتر از حقوق بالا است. چطور میتوانید افراد را برای کار کردن تشویق کنید، بدون اینکه به آنها پول بیشتری بدهید؟ اگر شما بدانید چرا پول یک محرک است، این موضوع به نظر کار سادهای میآید. در واقع هیچ کس تنها برای پول کار نمیکند.
علاوه بر این، وقتی کسی کمترین امکانات غذا، لباس و مسکن را دارد، هرگز برای خرید اقلام بیشتر کار نمیکند. تنها دلیل اینکه مردم پول بیشتری را برای خرید اقلام صرف میکنند این است که معتقدند داشتن و استفاده کردن کالاهای بیشتر آنها را شاد میکند.
گاهی اوقات یک شناخت خوب بهتر از حقوق بالا است. چطور میتوانید افراد را برای کار کردن تشویق کنید، بدون اینکه به آنها پول بیشتری بدهید؟ اگر شما بدانید چرا پول یک محرک است، این موضوع به نظر کار سادهای میآید. در واقع هیچ کس تنها برای پول کار نمیکند.
علاوه بر این، وقتی کسی کمترین امکانات غذا، لباس و مسکن را دارد، هرگز برای خرید اقلام بیشتر کار نمیکند. تنها دلیل اینکه مردم پول بیشتری را برای خرید اقلام صرف میکنند این است که معتقدند داشتن و استفاده کردن کالاهای بیشتر آنها را شاد میکند.
به طور خلاصه، وقتی افراد در سطح مطلوبی از زندگی هستند، تنها دلیلی که پول به آنها انگیزه میدهد این است که مردم پول را به عنوان وسیلهای برای احساسهای خوب میبینند.
به این دلیل است که ایجاد انگیزش بدون پول کار سادهتری است. تمام چیزی که شما نیاز دارید این است که بدانید وقتی افراد کار میکنند، چه چیزی به آنها احساس خوبی میدهد.
سعی کنید فرصتهایی را خلق کنید که شناخت اجرای خوب و همراه کردن کارکنان با یکدیگر، هدف بزرگ شرکت شما باشد. برای اینکه به این دستاورد برسید، نکات زیر پیشنهاد میشوند:
۱. اجازه بدهید کارمندان همکارانشان را تشویق کنند
هر وقت که کارمندی به یک هدف بزرگ دست مییابد، اجازه بدهید که آن کارمند، کارمندان دیگر واحدها را که در راه رسیدن به این هدف او را یاری کردهاند، به طور رسمی بشناسد.
برای مثال، در یک شرکت وقتی کارمندی به یک فروش بزرگ دست مییابد، فروشنده موفق میتواند شخصی که در راه رسیدن به هدف او را در حلقه پشتیبانی (در هر دو تیم) یاری کرده انتخاب کند و پاداش این فرد مشخصا در جمع به نمایش گذاشته شود.
میزان پاداش چه زیاد باشد چه کم، به مجریان اصلی و افراد ناشناخته که آنها را حمایت کردند، انگیزه میدهد. به علاوه اینکه کار جالبی است.
۲. ملاقاتهای هفتگی را ضمانت کیفیت قرار دهید
با برگزاری جلسات هفتگی خارج از ساعات کاری، مثلا در یک روز تعطیل در رستوران، میتوانید کیفیت کارتان را ضمانت کنید.
کارکنان (و مخصوصا مدیران) هر جایی که دوست داشته باشند مینشینند، هر چیزی که میخواهند سفارش میدهند و حساب خودشان و در صورت تمایل سایرین را نیز پرداخت میکنند. چیزی که در نهایت اتفاق میافتد این است بحث به سمت کار پیش میرود و افراد از پوشیدن لباس رسمی فارغ هستند. این روش نه تنها موجب برقراری ارتباط در گروههای متفاوت میشود، بلکه در طول زمان این احساس را در کارمندان ایجاد میکند که آنها با همکارانشان تنها کار نمیکنند و میتوانند با آنها رابطه دوستی برقرار کنند.
۳. به دلیل عملکرد افراد به آنها اضافی حقوق بدهید، نه موقعیت شغلیشان
بسیاری از شرکتها مزایای جانبی مانند ملاقاتهای بیرونی در فضای آزاد یا رستورانها را (معمولا برای مدیران) دارند. اگر شما چنین مزایایی را بر مبنای موقعیت شغلی در شرکت فراهم کنید، افراد را برای دست یافتن به جایگاه بالاتر تشویق میکنید. این هدفی است که تعداد کمی از افراد میتوانند به آن دست پیدا کنند و ممکن است مسیر شغلی مناسبی برای کارمندان نباشد. از سوی دیگر، اگر این مزایا از طریق عملکرد فردی کارکنان به دست بیاید، شما آنها را تشویق میکنید تا در کار خودشان بهترین باشند، بدون توجه به اینکه آنها ممکن است در آینده مدیر شوند.
۴. کار را شبیه بازی کنید
مشاوران مدیران، افرادی هستند که معمولا آمادهاند تا یک ایده ساده را به موضوعی پیچیده تبدیل کنند. این افراد در واقع یک بازی تخیلی را شروع میکنند، به این معنی که در زبان نقشه سیستمی از نقاط را ایجاد میکنند و نتایج را طوری که برای همه قابل رویت باشد در آن قرار میدهند.
البته گروه فروش این قبیل کارها را در طی سالها انجام دادهاند، اما اکنون شرکتها در پی این هستند که این مفهوم را در فعالیتهای دیگر نیز به کار بگیرند. به عنوان مثال، اگر شما یک گروه برنامه نویس را مدیریت میکنید، به این نکته خواهید رسید که چقدر روشهای نرم افزاری برای تست کیفیت مناسب است.
تجربه میگوید که موثرترین استراتژی بازی تخیلی نسبت به رقابتهای فردی، رقابت بین گروهها است. علاوه بر این شما تصادفا میتوانید فرآیند انگیزش را برای جایگاه یابی و اعتبار کارکنان انجام دهید.
۵. بین کارکنان و مشتریان ارتباط برقرار کنید
افراد زمانی که میبینند کاری که انجام میدهند یک تغییر مثبت در دنیا ایجاد میکند، احساس بهتری در مورد خودشان میکنند و در نتیجه شادتر میشوند.
البته کارکنانی که در ارتباط مستقیم با مشتریان نیستند معمولا نمیتوانند نتیجه نهایی کارشان را ببینند و کسانی که در ارتباط با مشتریان کار میکنند (مثل گروههای پشتیبانی از مشتری) همیشه شکایات مشتریان را میشنوند.
بنابراین، اگر شما یک مشتری واقعا راضی را دیدید از او بخواهید که کارکنانتان را ملاقات کند یا یک ویدئو برای تشکر از تیم به خاطر تلاش هایشان ضبط کند و در آن توضیح دهد که چگونه عملکرد آن تیم موجب ایجاد تغییر در زندگی مشتریانشان شده است.
ارسال نظر